درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی
1402/10/16
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله 65/ کتاب الصوم /درس خارج فقه
موضوع: درس خارج فقه/ کتاب الصوم / مسئله 65
رسیدیم به مسئله 65 که در مورد مس میت است میفرماید لا یشترط فی صحته...آیا مس میت حدثی که ایجاد میکند مانع صحت صوم است یعنی همانطور که غسل برای جنب حائض و نفساء واجب است برای صحت صوم رمضان و بعضی از روزه های دیگر مثل قضای رمضان برای مس میت هم حدثی که ایجاد میشود باید رفع شود واجب است یا نه مرحوم سید میفرماید نه شرط صحت صوم غسل مس میت نیست معنی اس این است که این حدث مانع صحت صوم نیست مفسد و مبطل صوم هم نیست در اثناء روز یعنی نه حدوثا و نه بقاء شرط است یعنی نه قبل از طلوع فجر بعنوان مبطل مطرح است همین حدث مس میت نه خود مس میت مبطلیت و مفسدیتی دارد دلیل این عدم بطلان عدم الدلیل است بقول معروف میگویند عدم الدلیل دلیل العدم در تکلیف اینگونه است که وقتی ما دلیلی برای تکلیف نداریم الآن شرط طهارت از مس میت میشود یک شرط زائد خب وقتی دلیلی برایش پیدا نمیکنیم میشود شک در شرط زائد که اینحا هم مجرای برائت است لذا اصل بر اباحه و جواز است از طرفی ممکن است اینجا این توهم پیدا شود که مناط و ملاکی وجود دارد بنام حدث اکبر یعنی بگوییم از ادله بقاء بر جنابت و حائض و نفساء استفاده کنیم که مطلق حدث اکبر اینها مانع صحت صوم باشد یعنی تنقیح مناط کنیم و بگوییم جنابت و حدث حائض و نفساء و امثال ذلک ملاک نیست بلکه ملاک حدث اکبر است بعد بگوییم که مس میت هم موحب حدث اکبر است پس بگوییم که پس در اینجا هم غسل واجب میشود که البته جوابش روشن است که این تنقیح منطات تنقیح مناط نیست بلکه در واقع قیاس است چون ما از کجا بدانیم که ملاک حدث اکبر است ما در مورد جنابت و حائض دلیل داشتیم خب وقتی دلیل نداریم نمیتوانیم بر اساس ظن و احتمال و حدس و اینها تنقیح متلط کنیم و بگوییم ملاک حدث اکبر است خلاصه هر چه که مانع غسل باشد مانع صوم است چنین حرفی نمیتوان زد چون مبتنی بر ظن و احتمال است ان الظن لا یغنی من الحق شیئا بنابرابن ما اینجا برائت جاری میکنیم ضمن اینکه ادله حصر مفطرات هم داریم مثل صحیحه ی محمد بن مسلم که حضرت فرمود لایضر الصائم اذ اجتمع ثلاث خصال الطعام و الشراب والنساء و الارتماس البته در بخث صلاه اینها مطرح میشود که ربطی به بحث ما ندارد که یجب الغسل المس المیت لکل مشروط بالطهاره من حدث الاصغر مثل نماز آنجاها برای صحتش شرط است ولی روزه که اینگونه نیست طهارت از حدث اصغر نمیخواهد طهارت از حدث اکبر هم بطور مطلق نمیخواهد این مسئله 65 بود.
مسئله 66 لا یجوز اجناب نفسه فی شهر رمضان اذا ضاق الوقت عن الاغتسال او التیمم یعنی نه فرصت غسل دارد و نه فرصت تیمم این نمیتواند اجناب داشته باشد در اثر مباشرت با نساء چون زمان ندارد برای طهارت این یک مطلب بل اذا لم یسع للاغتسال ولیکن وسع للتیمم این مطلب و فرع دوم است ایشان میفرماید این هم جایز نیست و لو ظن سعه الوقت فتبین ضیق این فرع سوم است که اجناب عمدی است ولی با توهم به سعه ی وقت بعد انکشف که وقت نیست بعد در مضیقه ی وقت است فتبین ضیق و ان کان بعد الفحص_ نسبت به وقت که چه اندازه وقت دارد و بعد اجناب داشت خب این مصداق بقاء عمدی نیست چون بعد از فحص توهم توسعه ی وقت داشته است صح صومه و ان کان مع ترک الفحص ولی اگر انقدر بیخیال بود که نرفت ساعت را ببیند مرتکب اجناب شد و بعد ببیند که وقت ندارد این دیگر بقاء عمدی حساب میشود که حکمش والقضاء علی الاحوط پس بنابراین ما در اینجا سه تا فرع داریم 1_اجناب عمدی در صورت ضیق وقت هم از غسل هم از تیمم صورت بگیرد 2_ وقت برای غسل ندارد ولی وقت برای تیمم دارد با اینحال باز مرتکب اجناب عمدی میشود 3_ اجناب عمدی در صورت توهم سعه ی وقت به دو حالت تقسیم میشود یا بعد الفحص است که در اینجا مصداق تعمد نیست و روزه صحیح است یا قبل الفحص است که در اینجا مصداق تعمد بر جنابت محسوب میشود که باید قضای آنروز را بحا بیاورد البته علی الاحوط اما شرح تفصیلی1_ فرع اول که حکم تکلیفی اش این است که اینکار حرام است لا یجوز فرمود بدلیل اینکه مصداق عمدی بر جنابت است که بارها عرض کردیم که در امور غیر اختیاری چون وقت که از امور اختیاری نیست چون وقت میگذرد حالا در امور غیر اختیاری تعمد نسبت به مقدمات تعمد نسبت به نتیجه محسوب میشود مقدمه ی بقاء بر جنابت این است که خود را دچار حالت جنابت کرده است و بقول معروف میگویند الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار که در اینجا امتناعش امتناع اختیاری بوده است در نتیجه عرف به این فرد میگوید متعمد چون همه میگویند به این فرد تو که زمان برای این تیمم نداشتی چرا اینکار را کردی که این میشود بقاء عمدی بنابراین فعلش فعل حرام است و روزه اش به لحاظ وضعی باطل است یعنی روزه اش صحیح نیست چون بقاءش بقاء عمدی محسوب میشود چون متعمد است نسبت به آن مقدمات که متعمد نسبت به نتیجه محسوب میشود پس یکی از جهت تعمد بر بقاء جنابت یکی هم از جهت تفویت مصلحت و ملاک حکم شرعی یعنی کسی که باعث شده حکم شرعی به او تعلق نگیرد و عاجز بشود از امتثال حکم شارع که این هم عقلا مورد عقاب واقع میشود مثل کسی که بعد از استطاعت برای حج خودش را از استطاعت بیندازد این در واقع تضییع کرده مصلحت و ملاک حکم شرعی را یا کسی که کاری بکند که عاجز بشود از جهاد که این تعجیز نفس ها عقلا مواخذه و مذمت دارد که در مانحن فیه هم تعجیز نفس از غسل و تیمم است لذا هم از جهت عقلی حرمت پیدا میکند و هم از جهت شرعی هم مصداق باقی بر جنابت است این فرع اول 2_ فرع دوم این است که در زمانی که فرصت برای غسل ندارد اجناب دارد ولی فرصت برای تیمم دارد در اینصورت از نظر حکم تکلیفی مشهور میگویند که مرتکب حرام شده است و جایز نیست ولی از نظر وضعی روزه اش صحیح است مثلا شبیه این میماند که کسی نمازش را آنقدر عقب بیندازد که دیگر وقت برای وضوء نداشته باشد خب در اینجا نماز فرد صحیح است اما اینکار حرام است منتها در اینجا نسبت به تمام مصلحت خودش را عاجز نکرده است بلکه نسبت به بعض مراتب بالاتر عاجز میباشد در مانحن فیه طهارت مائیه درجه اش در طهارت بالاتر از طهارت ترابیه است بقول معروف میگویند تفویت ملاک اهم کرده است که اینکار هم جایز نیست زیرا یک نوع تفویت است که در اینجا بصورت احتیاط لزومی و وجوبی میتوان گفت اما نسبت به حکم وضعی اش اینجا روزه اش صحیح است بخاطر اینکه ادله ی بدلیت شامل میشود زیرا ما اطلاقات ادله ی تیمم را داریم از طهارت مائیه البته دو نظر است در تیمم یک اینکه تیمم مبیح است فقط مبیح صلاه و عبادت است ولی خب در اینحالت حدث برطرف نمیشود یک عقیده هم رافعیت حدث است که نظر اصح همین نظر دوم است منتها بطور موقت رافع حدثین است یعنی در یکدوره و زمانی که شما تمکن ندارید بدلیل ادله طهور بودن چون در ادله تیمم آمده است که احد الطهورین است مطهر یعنی رفع حدث و خبث پس اولا طهور است چون ما طهارت را لازم داریم و میخواهیم بگوییم اینفرد باقی بر جنابت نیست و جنابت برطرف میشود دوم اینکه این طهوریت تیمم اطلاق دارد یعنی شامل حالت عمدی و غیر عمدی میشود البته برخی از آقایون مثل آیت الله خویی میفرمودند فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا وقتی آب پیدا نکردی تیمم کن ایشان میفرمود که این عدم الوجدان طبیعی و قهری است نه عدم الوجدان عمدی که البته ما گفتیم که انصراف دلیلی نداشت بلکه معنای فلم تجدوا یعنی عدم تمکن یعنی نتوانستن یعنی اگر نتوانستی غسل کنی تیمم کن که این عجز اعم از عجز طبیعی و قهری و عجز اختیاری که البته در فرض تعجیز اختیاری فرد معصیت کرده است ولی در اینحالت هم فاقد آب است پس بدو دلیل در مانحن فیه میگوییم تیمم موجب صحت روزه میشود 1_ طهور بودن تیمم و شخص هم دیگر باقی بر جنابت نیست 2_اطلاق ادله طهور بودن تیمم که شامل حالت اجناب عمدی هم میشود حالا روایات طهور بودن تیمم را نگاه بکنیم صحیحه ی جمیل بن دراج را داریم ابواب تیمم باب 23 حدیث 1 که خب اینها تماما سندهایش خوب است ان الله جعل التراب طهورا کما جعل الماء طهورا 2_ صحیحه ی حماد بن عثمان را داریم همین باب 23 حدیث 2 میفرماید هو بمنزله الماء یعنی خاک مثل آب میماند چطور آن حدث را از بین میبرد اینهم حدث را از بین میبرد 3_ صحیحه ی محمد بن مسلم را داریم باب 14 حدیث 15 از ابواب تیمم ان رب الماء رب الصعید فقد فعل احد الطهورین خب در اینها ما الآ تفصیل و قیدب میبینیم بین عجز عمدی و قهری 4_صحیحه ی زراره را داریم باب 21 حدیث 1 فان التیمم احد الطهورین خلاصه از روایات باب تیمم این دو مطلب را استفاده میکنیم یکی طهور بودن و رافعیت و یکی هم اطلاق و عدم تقید به عجز عادی و غیر اختیاری با اوجه به این دو مطلب میگوییم معصیت کرده است احتمالا آن هم بنابر احتیاط ولی خب روزه اش صحیح است یعنی همین مطلبی که مرحوم سید فرموده بودند بل اذا لم یسع للاغتسال ولکن وسع للتیمم اینجا لا یجوز اینهم فرع دوم اما فرع سوم اجناب عمدی در صورت توهم وقت این را میذاریم برای جلسه ی آینده انشاءالله.