درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی
1402/09/18
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله 56/ کتاب الصوم /درس خارج فقه
موضوع: درس خارج فقه/ کتاب الصوم / مسئله 56
در مسئله 56 بودیم که مربوط به موضوع نائم بود آن نائمی که عزم بر غسل دارد و دوم اینکه احتمال انتباه هم میدهد صورت چهارم از آن چهار فرضی که مرحوم سید فرض کرده بودند این بود که کسی در شب ماه رمضان میخوابد در صورتی که علم به جنابت خودش دارد و احتمال بیدار شدن هم می دهد و قصد و ابتناء بر غسل هم دارد بنابراین چنین کسی عامد بر ترک غسل نیست منتها با اینکه متعمد نیست یک وقتهایی مشمول حکم قضاء میشود و روزه اش باطل است در کدام حالت در نوم ثانی البته در نوم اول فرمودند که نه قضاء دارد و نه کفاره و در این زمینه هم سه طائفه ی از اخبار بودند که بحث کردیم در نوم ثانی هم علی القاعده ما باید میگفتیم که روزه اش صحیح است ولی چون دلیل خاص داشتیم مثلا صحیحه معاویه بن عمار را داشتیم یا صحیحه ابن ابی یعفور ا داشتیم که اگر بیدار شود و بخوابد و دوباره بیدار شود و استمرار نوم تا طلوع فجر داشته باشد آن روز را باید روزه اش را قضایش را بجا آورد این نوم ثانی اصطلاحا بود حالا در مورد نوم ثالث ادامه مسئله در این موضوع است میفرماید و ان کان فی النومه الثالثه فکذلک علی الاقوی یعنی همان حکم نوم ثانی را دارد خواب سوم یعنی بعد از اینکه علم به جنابت پیدا کرد بعد از تحقق جنابت میگیرد میخوابد دوباره بیدار میشود باز میخوابد باز بیدار میشود باز دوباره میخوابد البته همه ی اینها به این امید که غسل میکند این میشود خواب سوم ممکن است آدم استبعاد کند و بگوید اصلا چنین فرض هایی نیست البته شب هایی که طولانی است این فروض امکانش وجود دارد پس نوم ثالث میشود نوم ثالث بعد از تحقق جنابت ایشان میفرماید فکذلک یعنی قضاء بود علی الاقوی و ان کان الاحوط ما هو المشهور لوجوب الکفاره ایضا فی هذه الصوره مثل نوم ثانی چون ایشان در نوم ثانی هم احتیاط کرده بودند بل الاحوط وجوبها فی النومه الثانیه ایضا فکذی فی النومه الاولی اذا لم یکن معتاد الانتباه یعنی احتمال بیدار شدن را میدهد ولی معمولا بیدار نمیشود با شناختی که از خودش دارد البته این احتیاط ها مستحبی است قضاء روزه در نوم ثالث قطعی است بعلت اینکه ما در نوم ثانی با توجه به دلیل که دو روایت معتبر بود قائل به قضاء بودیم یکی صحیحه ی معاویه بن عمار را داشتیم و یکی هم صحیحه ی ابن ابی یعفور را داشتیم حالا می ماند وجوب کفاره در جلسه ی گذشته هم عرض کردیم که کفاره خودش یک دلیل مستقل میخواهد اشتغال ذمی اضافی سنگینی است اضافه بر قضاء پس دلیل میخواهد اما خب دایل روایی برای وجوب کفاره نداریم در اینجا برای همین مرحوم سید میفرماید علی الاقوی کفاره ای نیست اما ادله ی کفاره یک عمومات کفاره است که باب 8 از ابواب ما یمسک عنه الصائم آنجا قید تعمد اخذ شده است در موضوع وجوب کفاره من افطر متعمدا در خصوص بقاء بر جنابت هم ما باز روایت داریم که تعمد اخذ در موضوعش شده است که روایتش صحیحه ابی بصیر بود ابواب ما یمسک عنه الصائم باب 16 حدیث 2 عن ابی بصیر عن ابی عبدالله علیه السلام فی رجل اجنب فی شهر رمضان باللیل ثم ترک الغسل متعمدا حتی اصبح قال یعتق رقبه او یصوم شهرین متتابعین او یطعم ستین مسکینا حالا اگر در نوم ثالث میخوابد و استمرار پیدا میکند تا طلوع فجر تعمدی نداشته است در ترک غسل زیرا تعمد دائر مدار یا قصد است و یا علم که خب بسیاری از فقهای معاصر هم فرمایش سید را قبول کرده اند منتها در بین قدما فتوای مشهور کفاره بوده است که البته ادعای اجماع هم شده است مثل مرحوم محقق ثانی یعنی محقق کرکی در جامع المقاصد ادعای اجماع کرده اند ولی خب اجماعی است که انسان نمیتواند آن را احراز نماید بدلیل اینکه در برابر این اجماع مخالفت هایی هم صورت گرفته مثل مرحوم علامه لذا نمیشود دلیل اجماع را کافی دانست بر ثبوت کفاره در نتیجه ایشان احتیاط کرده اند و فرموده اند و ان کان الاحوط کما هو المشهور من وجوب الکفاره پس وجه احتیاط یکی عدم مخالفت با مشهور است و با اجماع منقول 2_ شاید بشود گفت از این جهت که کسی که سه بار میخوابد این در حکم عامد است چون آدم بی مبالاتی است ولی خب بهر حال ما نصی در این مورد نداریم بنظر ما هم همین فرمایش سید فرمایش متین و موجهی است بعد ایشان در نوم ثانیه هم میفرمایند چنین احتیاطی است یعنی همین احتیاط استحبابی از همین دو جهتی که عرض کردم البته احتیاط در نوم ثانی نسبت به نوم ثالث خفیف تر است بهر حال در نوم ثانی هم امکان احتیاط بخاطر بی مبالاتی وجود دارد و البته خب ممکن است کسی هم ملازمه بین قضاء و کفاره را قبول داشته باشد که خب اکثر آقایون این را قبول نمیکنند سومین موردی که باز ایشان احتیاط میکنند در نوم اول است فی النومه الاولی اذا لم یکن معتاد الانتباه در اینجا وجه احتیاط این است که کسی که معمولا بیدار نمیشود بصرف احتمال از عنوان عامد خارج نمیشود لذا کسی که وثوق به نفس ندارد این خارج از عنوان عامد نیست که البته ما گفتیم این الحاقات قطعی نیست برای همین نمیتواند انسان فتوای به کفاره دهد ولی خب میتواند احتیاط کند این مسئله 56 که سه فرضش مطرح شد که 1_نوم اول نه قضا و نه کفاره دارد 2_ نوم ثانی کفاره ندارد ولی قضاء دارد 3_نوم ثالث هم کفاره ندارد ولی قضاء دارد اما احتیاط استحبابی است که کفاره را اداء کند. یک بحث دیکری در ادامه مسئله 56 مرحوم سید مطرح میکنند که آن هم این است که نوم اول کدام نوم است چون موضوع در مسئله 56 و نائم که ما ببینیم نوم اول است یا دوم و یا نوم ثالث حالا معیار اول و دوم و ثالث چیست آیا معیارش اولین خواب بعد از تحقق جنابت است یا همان خوابی که در آن جنابت حاصل میشود همان هم حساب میشود که مثل آقای سیستانی همین معیار اخیر را میپذیرند برای مرتبه خواب البته فرمایش آقای سیستانی خلاف مشهور است اینجا مرحوم سید میفرمایند و لا یود النوم ..فیه من النوم الاول بل المعتبر فیه ان النوم بعد تحقق الجنابه و لو استیقض محتلم من نومه ثم نام کان من النوم الاول لا الثانی البته ما باید به روایات مراجعه کنیم که ببینیم اولی کدام است ولی خب عدد در روایت نیامده است اما خب وقتی به روایات مراحعه میکنیم متوجه میشویم همین فرمایش سید و مشهور درست است در آن روایاتی که میگوید نوم اول قضاء و کفاره ندارد آنده قلت لابیعبدالله علیه السلام الرجل یجنب فی اول الیل ثم ینام یعنی اول اجناب حاصل شده است بعد حضرت فرمودند لیس علیه شیء یعنی انسان از عبارت ثم ینام متوجه میشود ملاک اول و دومی بعد از تحقق جنابت است روایت دومش عن من اجنب فی اول الیل فی شهر رمضان فنام باز هم نوم اول بعد از تحقق جنابت است سومین روایت که احتلام است آدرسش باب 13 حدیث 2 انه سئل اباعبدالله علیه السلام عن الرجل ینام فی شهر رمضان فیحتلم ثم یستیقض ثم ینام قبل ان یغتسل قال لاباس اما آنهایی که مربوط به نوم ثانی است باب 15 حدیث 1 قلت لابیعبدالله علیه السلام الرحل یجنب فی اول الیل ثم ینام حای یثبن فی شهر رمضان قال لیس علیه شیء قلت فانه استیقض ثم نام حتی اصبح قال فلیقض ذلک الیوم عقوبتا معلوم میشود نوم دوم نوم دوم بعد از تحقق جنابت است یا روایت دیگر قلت لابیعبدالله علیه السلام الرحل یجنب فی شهر رمضان ثم یستیقض ثم ینام ثم یستیقض ثم ینام قال علیه السلام یتم صومه و یقضی یوما آخر پس از عبارت روایات استفاده میشود که بعد از تحقق جنابت تازه نوم اول و دوم شروع میشود و جنابتی که در حالت خواب اتفاق افتاده ملاک مرتبه نوم محسوب نمیگردد این استدلال که ملاک حالت نوم است نه احداث نوم مخدوش است چون در روایت چنین ملاکی نیست بلکه ملاک نوم بعد از تحقق جنابت است. مسئله 56 تمام شد.