« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1402/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 مسئله 54/ کتاب الصوم /درس خارج فقه

موضوع: درس خارج فقه/ کتاب الصوم / مسئله 54

 

رسیدیم به مسئله 54 میفرماید لو تیقض بعد الفجر من نونه فرای نفسه محتملا لم یبطل صومه سواء علم سبقه علی الفجر او علم تاخره او بقی علی شک اگر کسی بعد از طلوع فجر در ماه مبارک رمضان بیدار شد فرائ نفسه محتملا بعد دید دچار احتلام شده است روزه اش صحیح است چرا میگوییم مقصود روزه رمضان است چون در سایر روزه های واجب دیگر اصلا بقای بر جنابت مبطل صوم نبود فقط در قضای رمضان مسئله مطرح بود که قضای رمضان هم میگوید در ادامه حالا در این عدم بطلان صوم فرقی نمیکند که احتلام قبل از طلوع فجر است او علم تاخره یا بداند بعد از طلوع فجر دچار احتلام شده است او بقی علی شک یا نداند اصلا سک داسته باسد برای قبل از طلوع فجر است و یا بعد از آن لانه کان سابقا کان من البقا علی جنابه غیر متعمدا زیرا اگر این احتلام قبل از طلوع فجر باشد البته تیقض و بیدار شدنش بعد از طلوع فجر است خب در اینصورت بقاء غیر عمدی است و این بقاء هم که اشکالی نداشت و لو کان بعد الفجر کان من الاحتلام فی النهار اگر هم که بعد از طلوع فجر باشد که احتلام در نهار است یعنی جنابت غیر عمدی در روز رمضان باز مبطل صوم نیست نعم اذا علم سبقه علی الفجر لم یصح منه صوم قضاء رمضان مع کونه موسعا البته در صورتی که این قضای رمضان واجب موسع باشد اما مع ضیق وقته چون بنابر نظر مشهور اگر از این رمضان روزه ای قضا شد باید تا رمضان سال بعد بگیرد بنابراین آن آخرین روزها دیگر میشود ضیق وقت در اینصورت فالاحوط الاتیان به احتیاط در این است که این روزه را که در بعد از فجر بیدار شده است و متوجه احتلام قبل از فجر شده است این روزه را بگیرد و عوضه بعد عوضش را هم بگیرد وقتی وقت موسع شد یعنی بعد از ماه رمضان یعنی احتیاط این است که هر دو را با هم جمع کند پس مسئله 54 موضوعش تیقض بعد الفجر با سبق احتلام خب این چه حکمی پیدا میکند خب اینجا دو فرع مرحوم مصنف مطرح میکند فرع اول تیقض بعد الفجر است با همین حالت احتلام در صوم رمضان فرع دوم تیقض بعد الفجر باز مع سبق الاحتلام و العلم بوقوعه قبل الفجر فی صوم قضاء رمضان پس یک فرع داریم در مورد روزه ماه رمضان با این موضوع یعنی تیقض بعد الفجر و یک فرع دوم داریم روزه ی قضاء با تیقض بعد الفجر در فرع اول مرحوم مصنف میفرماید که روزه اش صحیح است بخاطر اینکه یکی از این سه حالت در مورد او مطرح است فرض اول این است که علم وارد باینکه احتلام برای قبل از طلوع فجر است خب احتلام قبل از طلوع فحر میشود بقاء بر جنابت بصورت غیر عمدی لذا اصلا تعمدی بر بقاء نداشته است یعنی اصلا آن مسائل نربوط به نوم اول و نوم دوم و اینها اصلا مطرح نیست در همان نومی که دچار احتلام شده است در همان نوم بوده تا طلوع فجر پس بنابراین روزه اش صحیح است چون موضوع ادله ی بطلان تعمد بر بقاء بر جنابت است حالت دوم علم به حدوث احتلام بعد از طلوع فجر است یعنی بعد از اذان صبح که بیدار میشود که هیچ علم هم پیدا میکند که احتلامش برای بعد از اذان است اینجا هم مرحوم مصنف میفرماید روزه اش درست است بخاطر اینکه مصداق جنابت غیر عمدی در نهار رمضان میشود اجناب عمدی مبطل صوم رمضان بود که مصداقش یکی امناء بود یکی هم مجامعت که این هیچ کدام از این دو تا نیست حالت سوم حالتی است که شک دارد نمیداند این احتلام برای قبل از طلوع فجر است با برای بعد از طلوع فجر است در اینصورت باز هم روزه اش صحیح است چون طرفین شک هیچ کدام مانع صحت صوم نیست ضمن اینکه در این موارد استصحاب عدم جنابت تا طلوع فجر هم هست و بنا را براین میگذارد که جنابتش برای بعد از طلوع فجر است یعنی اصل تاخر حادث البته نیازی هم به این استصحاب ما نداریم بخاطر اینکه در طرفین شک در هر صورت روزه صحیح است این در فرع اول که کاملا طبق قواعد بود و هیچ دلیلی بر بطلان صوم وجود نداشت اما فرع دوم تیقض در صبح روز صوم قضاء رمضان است در اینصورت مرحوم مصنف دو فرض را مطرح میکنند 1_ این است که سعه ی وقت وجود دارد برای قضاء 2_ این است که در ضیق وقت باشد در آخرین روزهایی است که مهلت دارد برای قضای رمضان تا رمضان سال بعد در فرض سعه ی وقت اینجا مصنف میفرماید روزه اش باطل است یعنی اگر کسی بعد از طلوع فجر بیدار شده باشد و از آن سه حالت علم داشته باسد که حدوث برای قبل از طلوع است حالا اگر علم داشته باشد برای بعد از طلوع فجر است که خب احتلام در نهاد برای هیچ نوع روزه ای مبطل نیست اعم از اینکه قضاء رمضان باشد یا رمضان باشد اگر هم که شک داشته باشد باید استصحاب عدم جنابت تا طلوع فجر را جاری کند و بنا را بر این میگذارد که بعد از طلوع فجر این حدث ایجاد شده است اصلا استصحاب هم مطرح نشود کلا وقتی که این فرد شک در تحقق موضوع کند چون موضوع بقاء بر جنابت تا طلوع فجر است بنابراین این فرد نسبت به بقاء تا طلوع فجر اصلا شک دارد موضوع برایش محرز نشده است حالا وقتی موضوع برایش محرز نشده باشد دلیلی بر بطلان صوم وجود ندارد مثلا شک داریم که غدا از گلوی این فرد پایین رفته یا نرفته و یا شک داریم که سر این فرد در زیر اب رفته آست یا نرفته است کلا وقتی موضوع مفطرات و نواقض احراز نشود بنابراین برائت جاری میشود و دلیلی برای بطلان صوم نیست پس صورت شک و علم به بعد از احتلام بعد از طلوع فجر معلوم است ولیکن اگر علم دارد که این احتلام برای قبل از طلوع فجر است دلیل بطلان است که ما یک دلیل خاصی در مورد قضاء داشتیم که بقاء بر جنابت چه عمدی و چه غیر عمدی در قضاء رمضان موجب بطلان است البته در خود رمضان اینگونه نبود فقط بقاء عمدی بر جنابت مبطل صوم بود ولیکن در قضاء رمضان سخت گیرانه تر بود بخاطر دو صحیحه ای که داشتیم که آن دو روایت بیان بودند از که برای باب 19 از ابواب ما یمسک عنه الصائم حدیث 1 و 2 حدیث اول را مرحوم صدوق نقل فرموده اند محمد بن علی بن الحسین باسناده عن عبدالله بن سنان که طریق معتبری است انه سال اباعبدالله علیه السلام عن الرجل یقضی شهر رمضان فیجنب فی اول الیل ولا یغتسل حتی یجیء آخر الیل و هوی یری ان الفجر قد طلع قال لا یصوم ذلک الیوم و یصوم غیره یعنی قصای رمضان در آن روز نمیشود واقع شود بخاطر همین بقاء بر جنابت روایت را که نگاه میکنم عبارت ولا یغتسل حتی یجیء آخر الیل اطلاق دارد که همانطور که عرض کردیم اینجا تعبیر آخر شب منظور آخر شب فارسی نیست منظور تا اذان صبح است این عبارت غسل نمیکند عمدا غسل نمیکند و یا سهوا یا میخوابد و یا نمیخوابد این روایت اطلاق دارد از نظر تعمد و غیر تعمد چون لا یغتسل شامل هر دو صورت میشود حالا این یک روایت که سندش خیلی خوب است و دلالتش هم بنظر من روشن است یعنی اطلاق دارد و شامل تعمد و غیر تعمد هر دو میشود روایت دوم هم داریم آن روایت دوم از یک جهتی بهتر است چون این روایت اول حالت نوم را در احتلام را شامل نمیشود یجنب من اول الیل معنایش همان حالت اجناب است اجناب عمدی است

2_ محمد بن الیعقوب یعنی مرحوم کلینی عن محمد بن یحیی عن احمد بن محمد عن الحجال که حجال عبدالله بن محمد اسدی است که توثیق موکد دارد توسط نجاشی عن ابن سنان که عبدالله بن سنان باشد قال کتب ابی الی ابیعبدالله علیه السلام فکان یقضی شهر رمضان آن ایام داست قضای روزه رمضان را میگرفت و قال انی اصبحت بالغسل و اصابتنی جنابه این از این جهت خوب است که شامل احتلام هم میشود اصابتنی جنابه اطلاق دارد که به چه شکلی عمدی و یا غیر عمدی همه را در بر میگیرد بعد فلم اغتسل حتی طلع الفجر که این عبارت اطلاق دارد بر اساس برداشت ما یعنی غسل نکردم دیگر متعرض نشده است که عمدا غسل نکردم یا سهوا غسل نکردم یا خواب ماندم همه ی اینها را در بر میگیرد فاجابه لا تصم هذا الیوم و صم غدا بخاطر عمدتا این دو روایت مشهور فتوای به بقاء بر جنابت بصورت مطلق مانع صوم است در قضاء رمضان در خود رمضان بصورت مطلق نیست یعنی مقید به عمد است ما اگر اطلاق این دو روایت را قبول کنیم که البته ما در آن مسئله آنوقت قبول کردیم خب در اینجا هم میگوییم این بنده خدا خواب بوده و در خواب دچار احتلام شده است حالا مصدای لم اغتسل هست یا نیست مصداق لم اغتسل میباشد چون غسل نکرده است دیگر در این روایت تعمدی اخذ نشده است در اینصورت حرف سید بزرگوار و نظر مشهور را میپذیریم ولی برخی از آقایون مثل آیت آیت الله سیستانی قبول نکرده اند این فرمایش سید و نظر مشهور را گفته اند که در این مسئله بین قضاء رمضان و رمضان هیچ فرقی نیست پس اطلاق این دو روایت چیست آقایون قبول ندارند این اطلاق را و میگویند ظهورش در تعمد است چون وقتی میگوید غسل نکردم انگار که عمدا ترک کرده ام غسل را یعنی استاد ترک فعل بخود کان ظهورش در تعمد است البته بنده عقیده ام بر خلاف چنین استظهاری است چون انسان میتواند ترک فعل را بخورش نسبت بدهد ولو سهوی باشد اتفاقا ترک فعل را خیلی راحت تر میشود بخود اسناد داد با حالت سهو حتی فعل را هم میشود با حالت سهو بفاعل نسبت داد پس کسی احتمال تعمد را از این روایات بدهد بر اساس یکسری قرائنی مهمترین قرینه مماثلت احکام اداء و قضاء است که ما گفتیم مماثلت در اصل تکلیف بین اداء و قضاء وجود ندارد یعنی اینطور نیست که هر تکلیف موقتی اگر ترک شد قضاء داشته باشد دیگر نیازی به امر قضاء نداشته باشد ما گفتیم اقض ما فات کما فات از آن وجوب قضاء را نمیتوان استفاده کرد امر به اداء کفایت از امر به قضاء نمیکند چون وقت داخل در موضوع است وقتی موضوع منتفی شد حکم هم منتقی است ولی در احکام انصافا داریم در واجبات موقت یکی است مگر اینکه ما دلیل خاصی داشته باشیم حالا امکان دارد کسی یوال بپرسد چرا باید حکم قضاء رمضان اشد حکما باشد نسبت به خود رمضان با این تقریب ها باضافه ی آن استظهار ممکن است همانطور که بعضی از اعاظم هم گفته اند که خیر بقاء غیر عمدی بر جنابت در قضاء رمضان مانع صوم نیست اگر کسی چنین فرمایشی را بفرماید مثل ایت الله سیستانی در اینصورت اینجا هم نظرش این است که اگر کسی دچار احتلام شد و یقین هم کرد که این احتلام برای قبل از طلوع فجر است چون بقاء عمدی بر جنابت نبوده روزه اش صحیح است ولی همانطور که عرض کردم این نظر بر خلاف نظر مشهور است بلکه نظر مشهور بخاطر اطلاق این دو روایت بنابراین نظر معروف و نظر ما این است که روزه قضاء رمضان در صورت بقاء عمدی و سهوی در هر دو صورت ظاهرا باطل است این فرع اول یعنی در صورت سعه ی وقت فرع دوم یک مقداری مشکل تر است و آن زمانی است که فرصت برای قضای رمضان نیست یعنی ضیق وقت است برخی از آقایون در ضیق وقت گفته اند که نه این روزه ی قضاء روزه ی صحیحی است در صورت بقاء غیر عمدی بر جنابت بخاطر اینکه استظهار کرده اند از ایندو روایت که برای جایی است که شما فردایش بتوانی روزه بگیری چون حصرت فرمودند صم غدا در غیر اینصورت همان روزه ی آن روز صحیح است برخی دیگر هم گفته اند اینجا قید غدا هیچ خصوصیتی ندارد و موضوع را تغییر نمیدهد در این قسم سه فتوا است اول احتیاطی که نرحوم سید فرموده اند دوم بطلان صوم در اینحالت سوم صحت صوم که برسی این اقوال میگذاریم برای جلسه آینده انشاءالله.

logo