« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1402/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 مسئله 49/ کتاب الصوم /درس خارج فقه

موضوع: درس خارج فقه/ کتاب الصوم / مسئله 49

 

در مسئله 49 به شرطیت اغسال صلاتی غسل هایی که برای نماز لازم است شرطیت این اغسال برای صحت صوم پرداخته است مصنف مرحوم سید یزدی و نظرشان هم مبتنی بر احتیاط است نیفرماید یشترط فی صحه الصوم المستحاضه علی الاحوط الاغسال النهاریه التی لصلاح دون ما لا یکون لها بنابرابن مستحاضه غسل هایی را که انجام می دهد و آن غسلها در مستحاضه متوسطه و مستحاضه کثیره واحب است برای نماز همین غسل ها نه غسل های دیگر اینها شرط صحت صوم هم میباشد این پس اصل مسئله بود بعد فروعاتی را مطرح کردیم گفتیم که این را ما در استحاضه قلیله نمیتوانیم مطرح کنیم زیرا اصلا استحاضه قلیله غسل ندارد و حدث اصغر محسوب میشود و حدث اکبر نیست اما استحاضه متوسطه را بنابر احتیاط میشود ملحق کرد باستحاضه کثیره در این حکم این فرع اولش در جلسه قبل مطرح شد

2_فرع دوم این مسئله است که آیا این اغسالی که واجب است و شرط در صحت صوم اینها اغسال نهاریه هستند اصطلاحا و یا اغسال لیلیه هم سامل میشوند چون مستحاضه کثیره باید برای هر کدام از وعده های نمازهایش بعنی نماز صبح یک غسل نماز ظهرین بقول معروف یعنی ظهر و عصر یک غسل و نماز عشائین یعنی معرب و عشاء هم یک غسل انجام بشود سه غسل در مجموع حالا آنهایی که مربوط بروز رمضان هست یعنی غسل نماز صبح و غسل نماز ظهر وعصر این خب قریب بذهن می رسد که مشمول شمول روایت باشد عموم روایت هم شاملش میشود روایت اطلاق داشت فرمود که من غیر ان تعمل ما تعمل المستحاضه من الغسل لکل الصلاتین حالا سوال این است که آیا این شامل غسل لیل هم میشود یعنی غسلی وه برای نماز مغرب و عشاء است دلیل این سوال این است که قریب بذهن این است که فقط آن اغسالی که مقارن صوم هستند آنها شرط صحت صوم باشد و غسلی که در شب است برای مغرب و عشاء است این ارتباطی با روز یعنی با صحت صوم در نهار رمضان این ارتباط ضعیفی بنظر میرسد چون صوم یک عمل نهار است حالا ما بگوییم که غسل شب در عمل روز اثر دارد چون این احتمال دور از ذهن است بعضی از آقایان از جمله خود سید مصنف در اینجا قائل بانصراف شده اند یعنی گفته اند این عمل مستحاضه اطلاق دارد ولی انصراف دارد باغسال نهاری یعنی غسلی که برای نماز صبح و ظهرین است لیکن نماز عشائین مشمول روایت نمیشود زیرا انصراف تبادری است که در ذهن نسبت بیک فرد و حصه ی خاصی از طبیعت ماموربه ایجاد میشود حالا در اینجا بخاطر تناسبی که بین صوم و بین اغسال نهاری وجود دارد ذهن آدمی کشیده میشود باینکه اغسال نهاری شرطرصحت غسل باشند لیکن غسل در لیل یا نسبت بروزه خیلی متقدم است و یا خیلی متاخر است بنابراین بعید است که شرطیتی داشته باشد در صحت صوم ولی صحیح این است که گفته شود روایت اطلاق دارد غسل مستحاضه شامل هر سه غسل میشود و شرط متقدم و متاخر در فقه البته ما داریم که خب شرط متاخر را برخی از آقایان یعنی شرط بعد از عمل را قبول نکرده اند اما خب ما باطلاق روایت کار داریم روایت میگوید مستحاضه باید اغسالش را انجام دهد یعنی علی بن مهزیار پرسیده در مورد یکنفری که این اغسال را انجام نداده است خب غسل شامل هر سه اینها میشود لذا چطور میتوانیم بدون هیچ مستمسکی غسل عشائین را از مدلول روایت خارج کنیم بصرف اینکه یک استبعادی اینجا وجود دارد از طرفی استبعاد یعنی تاثیر عمل شب در روز زورش بدلیل نمیرسد یعنی نمیتواند جلوی اطلاق روایت را بگیرد لذا خیلی از آقایان رائیشان خلاف سید است مثل امام و یا آیت الله بروجردی مرحوم آقای گلپایگانی میرزا نائینی حالا برخی بنحو فتوا و برخی هم بنحو احتیاط واجب این آقایان در بین محشین عروه گفتند مستحاضه وظیفه شبس هم را باید انجام دهد تا روزه اش صحبح باشد بخاطر اطلاق روایت فقط یک ملاحظه اینجا وجود دارد و آن این است که غسل لیلی را که انجام می دهد این شرط صحت صوم فردایش است یا شرط صحت صوم روز قبل که اگر برای صوم دیروز باشد میشود شرط متاخر اگر برای فردا باشد میشود شرط متقدم در مورد شرط متاخر خیلی بحث شده است در فقه در اصول بعضی ها شرط متاخر را محال دانسته اند مثل میرزای نائینی شیخ انصاری زیرا میگویند علت باید مقدم بر معلول باشد یعنی امر متاخر نمیتواند در امر متقدم تاثیر بگذارد بقول معروف معدوم در موجود نمیتواند تاثیر بگذارد در زمان صوم امری برای غسل وجود ندارد ولی خب خیلی از آقایون عم این را قبول می کنند میگویند اینها امور اعتباری هستند اینها جعل شارع هستند اینها علت و معلول تکوینی نیستند لذا شارع مقدس امری را در متاخر شرط می کند برای یک امر متقدمی مثل اجازه در فضولی مثلا مالک بعد از آنکه عقد فضولتا واقع شده است بیاید اجازه دهد این اجازه باعث صحت معامله ای میشود که در قبل واقع شده است ولی این مسئله ما دائر مدار این مسئله نیست ما اغسال لیله را بخاطر اطلاق روایت علی بن مهزیار قبول می کنیم حتی اگر شرط متاخر را قبول نداشته باشیم بیشتر محشین عروه غسل در شب برای مستحاضه را شرط صحت برای صوم فردایش میدانند که این میشود شرط متقدم نه شرط متاخر و این هم یک امر رایجی هست یعنی اصطلاحا غسل لیله ماضیه را شرط میدانند نه غسل لیله مستقبله را خلاصه ما بخاطر اطلاق روایت علی بن مهزیار تمام اغسال مستحاضه را شرط صحت صوم می دانیم حتی غسل لیلیه اش را از طرفی ما این را بنحو شرط متقدم قبول داریم نبنحو شرط متاخر چون حتی اگر شرط متاخر علی المبناء هم درست باشد امری خلاف ظاهر است امری استثنایی و نادر است در فقه ما ظاهر این است که وقتی عملی را شرط قرار میدهند شرط قرارش میدهند برای عمل بعدی اش که البته اگر شرط برای عمل قبلی اش باشد یک امر خلاف ظاهری است که یک دلیل روشن میخواهد که در مانحن فیه دلیل روشن نداریم لذا ما اغسال لیلیه را قبول میکنیم لیکن بنحو شرط متقدم یعنی شرط است برای صوم فردایش نبرای روزه قبل که واقع شده است بنابراین فرع اول این شد که تمام اغسال شرط است لیکن خیلی از محشین عروه مثل مرحوم و مرحوم آقای بروجروی اینجا یک تذکری را داده اند که اگر کسی غسل برای عشائینش را ترک کرد لیکن قبل از طلوع فجر برای نماز صبح یا نماز شب غسل کرد پس غسل لیل را انجام داده است اینجا روزه اش صحیح است پس فرع اول این است که اطلاق صحیحه علی بن مهزیار شامل تمام اغسال میشود و ما نمیتوانیم بصرف یک استبعاد و انصراف بدوی بقول معروف رفع ید از اطلاق روایت کنیم در آنجا آمده غسل لکل صلاتین که شامل اغسال لیلیه هم میشود این فرع دوم از فروعات مسئله 49

3_فرع سوم تعمیم حکم است بسایر روزه ها بعضی از این نواقض صوم مربوط بطبیعت صوم میشوند مثل بعضی از احکام که برای طبیعت صلاه هستند برای فریضه و نافله و قضا و نماز طواف نیستند بلکه برای نماز هستند حالا برخی از احکام هم برای طبیعت صوم هستند مثل اجتناب از اکل و شرب که این در مفهوم صوم اخذ شده است یعنی ما نمیتوانیم روزه ای را در نظر بگیریم که لازم هم نباشد اجتناب از اکل و شرب داشته باشد زیرا تقوم روزه به اجتناب از اکل و شرب و.. است آن روایت صحیحه محمد بن مسلم که در اوایل داشتیم سه چیز را مقوم اصلی صوم میدانست لا یضر الصائم اذا اجتنب ثلاثه او اربعه یکی اکل و شرب بود یکی ارتماس بود و یکی هم نساء اما یکسری از احکام هستند که برای بعضی از روزه های خاص است مثل اجتناب از بقاء بر جنابت مثلا در روزه مستحبی این بقاء بر جنابت اشکالی ندارد که البته این تقسیم بندی در تمامی عباداتی است که اصناف و انواع مختلفی دارد که برای فهم این مسئله باید مراجعه بدلیل کرد اولا آن صحیحه محمد بن مسلم که مقومات صوم بود مسئله بقا بر جنابت نبود بقاء بر احداث دیگر هم بطریق اولی نبود پس این خود یک قرینه خوبی است که این از مقومات صوم نیست داخل در موضوع صوم بما هو صوم نیست شاهد دیگرش همین روایت علی بن مهزیاراست که در موضوع این روایت صوم رمضان اخذ شده است لذا در اینجا سوال ایشان از حضرت این است که طهرت من حیضها او من دم نفاسها فی اول یوم من شهر رمضان بعد صامت شهر رمضان کله دو بار در اینجا قید شهر رمضان در اینجا درج شده است پس روایت ناظر بموضوع صوم رمضان لذا نمیتوانیم بسایر روزه ها تعدی اش بدهیم لذا قاعده این است که بگوییم اغسال مستحاضه شرط صحت در بقیه روزه ها نیست چون دلیل نداریم دلیل هم که نداریم برائت جاری میکنیم حالا امکان دارد سوال شود قضاء رمضان از لحاظ ماهیت با اداء رمضان یکی است البته امر مستقل میخواهد ولی احکام جداگانه ندارد یعنی اصل در احکام قضاء و اداء اتحاد و استزاک است الا ما خرج بالدلیل اگر کسی چنین کبری کلی ای را بتواند ثابت نماید قضاء رمضان هم میتواند بصوم رنضان ملحق کند لیکن برای ما این امر ثابتی نیست بین احکام اداء و قضاء هم اختلافاتی وجود دارد لذا این الحاق را هم میشود بنحو احتیاط کسی انجام دهد ولی قاعده بما میگوید ما از مدلول روایت تعدی نکنیم زیرا روایت نیگوید صدم رمضان لذا دیگر بقضاء رمضان و انواع روزه های دیگر کاری نداریم میگوییم غسل صلاتی مستحاضه شرط صحت صومش نیست در مانحن فیه ما قید شهر رمضان را داریم که از این قید میفهمیم این حکم اختصاص بروزه رمضان هست تسری دادنش بغیر رمضان اشکال دارد اگر هم بخواهیم الحاق ونیم بنحو احتیاط میشود اینکار را انجام داد نبنحو فتوا و الزام لذا طبق قاعده ما از مورد روایت تعدی و تسری نمیکنیم این هم فرع سوم فرع چهارم را دیگر در جلسه آینده با عبارتش بیان میکنیم.

logo