« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1402/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

حکم بر بقاء بر جنابت در صورت نداشتن وقت/مفطر هشتم/کتاب الصوم

موضوع: کتاب الصوم/مفطر هشتم/حکم بر بقاء بر جنابت در صورت نداشتن وقت

 

مرحوم مصنف بعد ازاینکه حکم بقا بر جنابت را چه بقا عمدی و چه بقا سهوی وچه حالت احتلام در نهار رمضان بیان فرمودند چهارتا فرع کوتاه مطرح کردند که فرع سوم و چهارم عبارت این بود ومن البقا علی الجنابه عمدا الاجناب قبل الفجر متعمدا فی زمان لایسع الغسل ولا التیمم از مصادیق بقا عمدی بر جنابت این این است که فرد خودرا اجناب نماید درزمانی که میداند فرصت برای غسل و تیمم ندارد اگرچه هزنظر ضیق وقت غیر عمدی است لیکن مقدمه اش عمدی است وباتوجه بقاعده معروف الامتناع بالاختیار لاینافی الاختیار چنین بقایی اختیاری محسوب میشود درادامه عبارت میفرماید واما لو وسع التیمم خاصه اگر زمان برای تیمم کفایت کند وتیمم بدل از غسل هم میکند فتیمم صح صومه وان کان عاصیا فی الاجناب پس بنابراین اینجا یک حکم وضعی مطرح میشود مسئله صحت وبطلان صوم ویک حکم تکلیعی که اصلا چنین کاری شرعا جایز است یا جایز نیست این دو محور این فرع است از نظر حکم وضعی یعنی ما بببنیم تیمم و بتبع تیمم روزه صحیح است یا نیست یعنی مسئله صحت ثوم بحث دوم جواز اجناب از نظر شرعی و تکلیفی یعنی شخص میتواند چنین کاری بکند شرعا یا نه صحت الصوم دائر مدار تیمم است اینجا یعنی در صورتی که تیمم صحیح باشد و مشروع باشد طهارت از حدث اکبر ایجاد بکند خب بقابرجنابت دیگر موضوعیت پیدا نمیکند یعنی بقا بر جنابت در واقع مصداق پیدا نیکنداگر تیمم صحیح باشد که در اینجا رفع حدث جنابت رادر بر دارد روزه هم بتبع آن صحیح است یک نظر درمورد تیمم این است که تیمم مبیح عباداتی است که مشروط به طهارت هستند در راسشان نماز یعنی تیمم رافع تیمم رافع حدث اکبر و وجنابت واصغر نیست بلکه مسوغ برای ورود در نماز است بخاطر همه عذرهایی که در تیمم است مثل ضیق وقت نبود آب بیماری لذا وقتی این عذرها برطرف شد باید وضو بگیرد یا غسل کند

2_یک نظر درمورد تیمم این است که تیمم رافع حدث است واقعا که طبق این نظر روزه صحیح است بخاطر اینکه موضوع مفطر هستم بقابرجنابت است لذا به چیزی احتیاج داریم که جنابت رامرتفع نماید واصلا موضوع مسئله مانحن فیه اباحه ورود در صوم نیست بلکه بحث مانعی است بنام بقابرجنابت که باید این حالت برطرف بشود که طبق مبنا دوم میتوان گفت طهارت ازحدث اکبرخاصل شده وفرد با طهارت داخل در صوم شده است وقتی به ادله تیمم مراجعه میشود میبینیم همین مبنا دوم صحیح است یعنی تیمم رافع حدث و طهارت است وصرفا مبیح و مسوغ ورود به مثلا صلاه نیست بلکه تمامی عباداتی که مشروط به طهارت است باتیمم قابل اتیان است بنابراین طبق مبنا صحیح تیمم رفع حدث میکند بخاطر اینکه چنین نتیجه ای ازروایات تیمم استفاده میشود فقط این روایات مفید اباحه نیستند بطور مثال روابات باب 23 حدیث اول ازابواب تیمم

1_صحیحه جمیل بن دراج عن ابی عبدالله علیه السلام قال ان الله جعل التراب طهورا کما جعل الماء طهورا طهور یعنی مطهر بنابراین تیمم مطهریت دارد

2_ صحیحه حنادبن عثمان یعنی حدیث دوم همین باب 23 قال سئلت اباعبدالله علیه السلام عن الرجل لا یری الما اتیمم کل صلاه طبق مبنا اول که تیمم طهارت ایجاد ننماید باید برای هر نمازی یک تیمم انجام داد حالا سائل میپرسد باید برای هرنمازی تیمم گرفت که حضرت میفرمایند چنین کاری لازم نیست لا هو بمنزله الماء یعنی جمیع آثار آب را دارد که دراینجا تنزیل بنحو مطلق صورت گرفته است .

3_حدیث 12 باب 14 ازابواب تیمم پیامبر به اباذر فرمودند یا اباذر یکفیک السعید عشر سنین یعنی تا ده سال هم اگر عباداتت را با تیمم انجام بدی درست است این عبارت ناظر است به اینکه تیمم طهارت ایجاد میکند لذا تا زمانی که شخص معذور باشد تیمم نازل منزله طهارت مائیه جعلت لی الارض مسجدا وطهورا.

4_صحیحه محمدبن مسلم ازامام صادق علیه السلام حدیث 15 باب 14 ان رب الما رب السعید فقد فعل احد الطهورین وآن کسی که تیمم را انجام داده است احدالطهورین راانجام داده است خب اینجا تطهیر ازحدث است دیگر

5_صحیحه زراره باب 21 ازابواب تیمم حدیث اول فان التیمم احد الطهورین پس باتوجه به روایات باب تیمم مکررا این معنا ایتفاده میشود که تیمم طهارت ایجاد میکند ورافع حدث است وصرفا مبیح نیست.

2_دسته دوم روایات باب تیمم که دربحث بدلیت از غسل هیچ انحصاری درنماز نیست مطلق است که این روایات در باب صوم هم قابل استناد است و مشرعیت دارد لذا رافع جنابت است.

1_صحیحه محمدبن مسلم باب 5 ازابواب تیمم قال سئلت اباجعفر علیه السلام عن الرجل تکون به القرح والجراحه بالاخره زخم و جراحتی به بدنش است یجنب یعنی مباسرت با نسا دارد آیا اشکال دارد قال لا باس بان لا یغتسل یتیمم الآن در این روایت هیچ اشاره ای به صلاه نشده است بنابراین این تیمم در باب صوم است واکثر روایات باب تیمم این شکلی است یعنی قید صلاه در آنها نیست بنابراین دسته اول روایات باب تیمم تصریح به مطهریت تیمم داشت نه صرفا اباحه نماز دسته دوم روایات بدلیت که بدلیت اطلاق دارد واین بدلیت فقط در باب صلاه نیست بطور کلی تیمم بدل از غسل است اینها هم روایاتش زیاد است.

3_استدلال سوم قیاس اولویت است مهمترین عبادت نماز است در نماز تصریح شده است که شخص معذور از غسل میتواند تعمدا اجناب داشته باشد و بعد تیمم نماید اگر درنماز که اهم عبادات است چنین مجوزی داده شده است خب در صوم بطریق اولی میتواند البته اگر بتوانیم چنین اولویتی را استنباط نماییم والا اصل استدلال همان دودسته اول از روایات باب تیمم بود استدلال سوم بیشتر جنبه موید دارد ولی خب به هر حال تیمم مشروعیت دارد

4_بعضی از آقایون سیره قطعیه متشرعه را مطرح کرده اند مرحوم آقای خویی این را مطرح کرده اند که این سیره قطعی بین متدینین و متشرعین وجود دارد که ذوی الاعذارشخصی که نمیتواتد غسل داشته باشد اینطورنیت که ترک میاشرت نماید با زوجه خودش اتفاقا سیره متشرعه برعکس این است خلاصه بدلیت تیمم از غسل در این فرض مسئله امر مشروعی است وحدث جنابت را رفع میکند و بدنبال خود صحت صوم را بهمراه دارد تنها مناقشه ای که اینجا مطرح میشود که آقای خویی مطرح میکنند که شخص خودش را اجناب کرده وخود رادراین ضیق وقت قرارداده است که آقای خویی میفرمایند دراین حالت خاص تیمم صحیح نیست وروزه اش هم باطل است بقول معروف تعجیز نفس کرده است از طهارت اختیاریه که البته مادر جواب میگوییم ادله ما نثل قرآن میفرمتید فان لم تجدو ماء فتیمموا صعیدا طیبا باین معنا که اگر معذور شدی تیمم کن که ادله اطلاق دارد شامل فردی میشود که خودرا اختیارا در عجز قرارداده یابصورت عادی در عجز قرار گرفته مرحوم آقای خویی میفرمایند موضوع آیه مذکور عدم الوجدان آب است وبعد ایشان میفرمایند عدم الوجدان دوحالت دارد یک بالطبع داریم یعنی بصورت طبیعی آب پیدا نکند یکی هم بالعمد والاختیار یعنی خودش موجب شده است که آب پیدا نکند یا خودش موجب شده است که وقت پیدا نکند یا اعذاردیگر ایشان میفرمایند متفاهم ازآیه قرآن عدم الوجدان بالطبع است یعنی شامل کسی که خودش را تعجیز نفس کرده است نمیشود عرف این را نمیفهمد از آیه قرآن یعنی عجز اختیاری جوابی که برخی اعلام بآقای خویی داده اند اینکه بدانیم متفاهم عرفی چیست یاباید بوضع مراجعه کنیم یا انصراف اینجا وقتی قرآن میفرماید ان لم تجدوا ماء یعنی نیافتید ازنظر غیراختیاری انسان وقتی چیزی رانیافت ممکن است درمقدماتش مقصر باشد یا مقصر نباشد پیدا نکردن در مفهوم عدم الوجدان تقصیر نیست اینگونه نیست که وضع شده باشد برای حالت عدم الوجدان سهوی پس بنابرایت دروضعش قطعا نیامده است میماند انصراف یعنی اطلاقش انصراف دارد بحالت عدم الوجدان سهوی و غیر عمدی در جواب میگوییم این انصراف ناشی از غلبه استعمال است اکثر موارد اینگونه است که افراد بدون اختیار دچار عجز میشوند این اکثریت یک انس ذهنی با یک معنایی پیدا می کند که البته این انس ذهنی کفایت برای این انصراف پیدا نمیکند در انصراف ما تغییر در ظهور لفظ را میخواهیم مثلا فردی می گوید ماشین خریدم ماشین از نظر وضعی یعنی یک دستگاه مکانیکی این ساعتی هم که الآن دست من و شما است الآن یک ماشین است منتها انصافا ماشین دیگر انصراف به اتومبیل پیدا کرده است یعنی استعمال وغلبه اش در حدی بوده است که ظهور لفظ را تغییر داده است که خب این انصراف هارا ما قبول میکنیم ولی مثلا گفته شود فلانی از علما است در اینجا لزوما عالم ملازمتی با علم دین ندارد وبا اندکی تامل فهمیده میشود که استعمال لفظ علما در دانشمندان دینی ظهور لفظ علما را در معنای دانشمند بودن بطور مطلق عوض نمیکند شبیه این انصرافهارا مادیگر قبول نمیکنیم چون بعد از التفات انسان بهمان معنای اصلی ووضعی منتقل می شود حالا در مانحن فیه میگوییم درست است که ایندعدم الوجدان در اکثر اوقات در عجز سهوی است ولی این اکثریت باعث انصراف نمیشود چون ظهور را عوض نکرده است معنای لفظی را عوض نکرده است این آب پیدا نکردن به هر دلیلی میتواند باشد البته آقای خویی مطلق عدم الوجدان را در نماز قبول میکنند و میفرمایند چون نماز لاتترک بحال دارد اگر کسی خود را تعجیز نفس کرد آن فرد باید نمازش را باتیمم بخواند اشکالی که به کلام آقای خویی میکنند هم در مقدمه اول است و هم مقدمه دوم مقدمه اول این است که درادله تیمم اینکه مقید به عجز غیراختیاری ما چنین چیزی نمیفهمیم وآن لا تترک بصلاه هم خیلی درآن مناقشه شده است اولا این روایت بلحاظ سندی مورد خدشه است درروایات معتیر شیعه نیامده است دردلالتش هم مناقشه شده است نتیجه این شد که ازنظر حکم وضعی تیمم اینجا مشروع است ووقتی مشروع است یعنی صحیح است بنابراین چنین تیممی ادله بدلیت شاملش میشود ووقتی صحیح باشد چنین تیممی رافع حدث است و روزه هم صحیح است اما حکم تکلیفی مرحوم سید میفرمایند که اینکار معصیت دارد حکم تکلیفی اش را میگذاریم برای فردا انشاءالله.

logo