« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1402/07/05

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه بررسی جنابت به صورت عمدی در غیر روزه.../مفطر هشتم/کتاب الصوم

موضوع: کتاب الصوم/مفطر هشتم/ادامه بررسی جنابت به صورت عمدی در غیر روزه...

 

بحث مادرمفطر هشتم باینجارسید که بقای عمدی بر جنابت فقط در صوم رمضان و قضای رمضان موجب ابطال و مفسد صوم است و حکم قابل تسری به روزه های دیگر نیست که خب البته دلیل افساد هم اقتضاء ندارد وبلکه حتی دلیل برخلافش هم موجود است البته درخود دلیل افطار و ابطال چنین اقتضایی دارد چون قید رمضان در ادله بود دلیل برخلافش هم دربعضی ازروزه ها مثل روزه مندوب و..بصراحت بود امام فرموده بودند نه روزه تطوعی و مندوبه را حتی درصورت جنابت در زمان طلوع فجر بگیر واشکالی ندارد این درمسئله بقای عمدی ولی گفتیم که این مسئله یعنی مقدمه ای که مرحوم سید مطرح کردند حاوی سه_چهار موضوع است یک موضوع بقاتعمدی بود موضوع دوم بقا غیر عمدی است برجنابت یعنی شخص قصد بقابرجنابت را ندارد بلکه یادش میرود و غافل میشود و خواب می ماند امثال اینها وخلاصه اصباح غیر عمدی درحالت جنابت این چه حکمی پیدا میکند ازاینجا به بعد وارد موضوع دوم میشویم که بقا غیر عمدی برجنابت است مرحوم سید میفرمایند واما الاصباح جنبا من غیر تعمدا اصباح غیر عمدی درحالت جنابت فلا یوجب البطلان موجب بطلان صوم نیست الا فی قضاء شهر رمضان دریک مورد است که بقا سهوی و اصباح غیر عمدی موجب بطلان است آن هم درروزه ی قضا است علی الاقوی وان کان الاحوط الحاق مطلق الواجب غیر معین بذلک اگرچه احتیاط دراین است که تمام روزه های واجب غیر معین مثل کفاره مثل صوم منذور اینهاراهم ملحق بشود به حکم قضای رمضان یعنی درآنها هم حالت جنابت بقا سهوی را مبطل صوم بدانیم احتیاط دراین است که درآن حالت هم روزه نگیرد شخص فردا ویا پس فردا روزه کفاره را بگیرد و در واقع همه روزه های واجب غیر معین را ملحق کنیم به روزه قضا ولی دلیلی که داریم در قضای رمضان است که بقا سهوی هم موجب بطلان است و خب احتیاط این است که این حکم راتسری بدهیم به همه واجبات غیر معین واما الواجب المعین اما واجبات معین رمضانا او غیره چه روزه ماه رمضان که مصداق بارزش میباشد در واجب معین چه غیر ماه رمضان مثل صوم منذور معین مثلا یک کسی نذر کرده است که نیمه شعبان امسال را روزه بگیرد فلا یبطل بذلک این ها قطعا با بقا سهوی روزه شان باطل نیست مثلا شخص بیدارشد متوجه شد که محتلم بوده است یا یادش رفت یعنی اجناب بوده ویادش رفت که اغتسال داشته باشد اینها موجب بطلان قطعا نمیشود پس موضوع کلی مسئله بقا غیر عمدی شد بقا غیر عمدی موجب بطلان نیست که این یک مطلب علی القاعده ای است اصلا ما احتیاج بدلیل خاص هم نداشتیم مادرتمام مفطرات میگوییم که سهوش موجب بطلان نیست مگر اکل و شرب سهوی موجب بطلان است مگر ارتماس سهوی موجب بطلان است مگر مباشرت و مجامعت بصورت نسیانی و غیر عمدی موجب بطلان است تمام مفطرات همین حکم رادارد پس این حکم منطبق برقاعده است چون عمد در موضوع همه مفطرات اخذ شده است من افطر یوما من رمضان متعمدا در روایات داشتیم تعمد اخذ درموضوع شده است بنابراین این فرمایش کاملا طبق قاعده است ما اصلا احتیاج بدلیل خاص هم نمیداشتیم این کاملا طبق قاعده است که چی که مفطرات درصورت تعمد ارتکابشان موجب بطلان است دراینجا هم که تعمدی دربقابر جنابت نداشته است پس مطلب تا اینجا کاملا مثل همه موارد قبلی است پس تا اینجای مطلب هیچ مشکلی وجود ندارد آن چیزی که برخلاف قاعده است و برخلاف آن ضابطه کلی است اینجا است که میفرماید الافی قضاء شهر رمضان مگر درروزه قضا رمضان روزه قضای رمضان حتی بقا سهوی و غیر عمدی هم موجب بطلانش است یعنی مانعش است پس بنابراین مطلب این شد که بقا غیر عمدی موحب بطلان نیست این طبق قاعده است جز در دو مورد دو استثنا داریم این موردی که امروز باهم مرور میکنیم استثنا اول است استثنا اولش روزه قضا رمضان است اینجا بقا غیر عمدی هم موجب بطلان صوم میشود استثنا دوم در مسائل مربوط به نوم است و خواب آن هم همین طور احکامی دارد که اختصاص دارد به حالت خواب از خواب دوم به بعد یعنی نوم ثانی اگر در روز کسی که قصد روزه دارد باعلم بجنابت بخوابد بیدار بشود دوباره بخوابد وبار دوم هم که دارد میخوابد ساعت یک بیدار شد دوباره گفت وقت هست بگیرد بخوابد بااینکه قصد غسل دارد پس تعمدی ندارد اگر خواب ماند تاسحر روزه آن روزش باطل است فقط کفاره دارد یاندارد نوم سوم به بعد کفاره دارد یا نوم دوم به بعد کفاره دارد اینها احکام دیگری است پس دواستثنا ما اینجاداریم یک استثنا مربوط به قضای رمضان است استثنا دوم مربوط به خود ماه رمضان است که درنوم دوم به بعد ولو بصورت غیر عمدی یعنی نخوابیده است که غسل نکند خوابیده که بیدارشود و غسل نماید به این نیت خوابیده است بااین حال اگر خواب ماند وبیدار نشد روزه اش باطل است این هم بقا غیر عمدی است اما این هم دلیل خاص دارد پس بنابراین حکم عدم تعمد دربقابرجنابت دواستثنا دارد استثنا اولش قضای رمضان است استثنا دومش نوم ثانی به بعد است واینها هم بخاطر دلیل خاص است استثنا اول که قضای شهر رمضان است منافات دارد با حالت جنابت سهوی دلیلش چیست دلیلش همانطور که عرض کردیم روایاتی است که مادر باب 19 ازابواب مایمسک عنه الصائم داشتیم میخوانیم یکباردیگر

1_ صحیحه عبدالله بن سنان است محمدبن علی بن الحسین باسناده عن عبدالله بن سنان بنابراین صدوق است در فقیه که سند معتبر و درستی است انه سال اباعبدالله علیه السلام یقضی شهررمضان فیجنب من اول الیل فلا یغتسل حتی یجی آخراللیل که البته همانطور که گفتیم تعبیر آخراللیل درعربی قبل از اذان صبح است فهو یری ان الفجر قد طلع قال علیه السلام لا یصوم ذلک الیوم و یصوم غیره عبارت ولا یغتسل اطلاق دارد ودیگر در روایت متعرض عمد و سهو نشده است وازطرفی حضرت هم درجواب قیدی نفرمودند پس بنابراین از اطلاق روایت استفاده میکنیم که فرقی بین عامد و غیر عامد در قضای شهر رمضان نیست

2_ صحیحه دوم از عبدالله بن سنان که این روایت را کلینی در کافی نقل کرده است محمد بن یعقوب عن محمدبن یحیی عن احمدبن محمد عن الحجال که گفتیم منظور عبدالله بن محمد الاسدی است که توثیق موکد نجاشی رادارد یعنی ثقه ثقه عن ابن سنان قال کتب ابی الی ابیعدالله کان یقضی شهر رمضان که سنان بن الطریف اسم پدرش میباشد وقال انی اصبحت بالغسل وکان اصابتنی جنابه فلم اغتسل حتی طلع الفجر عبارت غسل نکردم اطلاق دارد هم شامل عمد میشود هم شامل سهو امام هم درجواب قیدی نفرمودند قال لاتصم هذالیوم وصم غدا معلوم میشود حالت حدث اکبر منافات با صوم قضای رمضان دارد حالا اگر گفته شود که این اطلاق ها انصراف پیدا میکند بحالت تعمدی زیرا در حالت ادای روزه ماه رمضان بقا سهوی معفو عنه است چطور میشود قضای صوم رمضان در حالت سهوی معفو عنه نباشد درجواب باید گفت که این احتمالات ظنی است و بااحتمالات ظنی هم نمیتوان کشف ملاک کرد شاید وجهش این است که ماه رمضان یک واجب مضیقی است یعنی شارع خواسته که شما روزه ماه رمضان را حتما بگیرید بنابراین درآنجا بقا غیرعمدی منافات پیدا نکرده است بخاطر اهمیت روزه ماه رمضان لذا نباید ترک شود بهیچ قیمتی ولی قضا اینگونه نیست امروز نگرفتی فردا بگیر یعنی واجب موسع است زیرا دربعضی ازروایات آمده است همین که صوم رمضان قضا شد هرچند قضایش راهم فرد بجاآورد دیگر فضیلت آن روز بدست نمی آید لذا بصرف اشد بودن حکم قضا از ادا نمیتوان آن اطلاقات را ناظر به حالت تعمد دانست زیرا انصراف باید یک قرینه قطعی داشته باشد بنابراین بایک چیز ظنی ما نمیتوانیم رفع ید از اطلاق نماییم لذا باتوجه باین دوروایت گفته میشود حکم ادا با حکم قضا فرق میکند و بقا غیر عمدی در قضای رمضان مبطل است اینکه مرحوم سید میفرمایند الا فی قضاء شهر رمضان علی الاقوی این عبارت علی الاقوی ناظر به حصر مستثنی است نه حکم مستثنی یعنی بقا غیر عمدی در مورد قضا شهر رمضان یک حکم قطی است نزد سید شاید هم مشهور فقها در این حکم هیچ شکی نکرده اند بنابراین عبارت علی الاقوی ناظر به انصراف حکم است نه مربوط به خود حکم بنابراین معنای عبارت این میشود علی الاقوی در مورد روزه های دیگر غیر از قضای رمضان اینگونه نیست حالا در مقابل اقوی چیست احوط است که شما احتمال ضعیف را رعایت کنی که حالا آن احتمال ضعیف چیست موسع و مضیق بودن روزه است یعنی ملاک صحت بقا غیر عمدی در صوم رمضان ضیق وقت باشد و بطلانش در صوم قضای رمضان سعه وقت باشد که اگر ملاک این باشد این حکم یعنی عدم ورود به حالت جنابت بنحو اطلاق قابل تسری است دربقیه صوم های واجب غیر معین بنابراین مصنف تعبیر به عبارت احوط آورده است که چون این احتیاط بعد از فتوا است احتیاط مستحب میباشد البته باید گفت تسری دادن یقینی و قطعی حکمی بموضوعات دیگر براساس احتمالات ظنی خلاف قاعده است ولی خب تسری به نحو احتیاط اشکالی ندارد زیرا الاحتیاط حسن بنابراین در قضای رمضان بقابر جنابت ولو بحالت سهوی منافات دارد با صوم لیکن در غیر قضای رمضان نمیتوانیم حکم راتسری دهیم ولی در واجبات غیر معین احتیاطش خوب است و در واجبات معین که اصلا جای احتیاط هم ندارد اتفاقا خلاف احتیاط است مثلا کسی نذر کرده نیمه شعبان امسال روزه بگیرد بعد بیدار شد و دید محتلم شده است آیا احتیاط دراین است که نگیرد اتفاقا احتیاط دراین است که بگیرد زیرا نذر معین بوده و باید نذر معینش را رعایت نماید.

logo