« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1402/06/28

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی ادله تعمد بر نوم جنابتاً تا فجر و نسیان غسل جنابت در ماه ر...

موضوع: بررسی ادله تعمد بر نوم جنابتاً تا فجر و نسیان غسل جنابت در ماه ر...

 

عرض کردیم که مفطر هشتم که بقای بر جنابت باشد از مسائل متسالم علیه هست و از فتواهای مشهور امامیه است که در موردش ادعای اجماع هم شده. اما مخالفت هایی وجود دارد. ادله را با هم نگاه می‌کردیم و می‌گفتیم بعضی از روایات مستقیما موضوعش تعمد در بقا بر جنابت است که دلالت روشن و واضحی داشت بر بطلان صوم و قضا و کفاره. طایفه دوم از اخبار ، اخبار تعمد نوم بود جنابتا تا طلوع فجر یعنی کسی که علم به جنابت خودش دارد . عزم بر ترک غسل دارد و می‌گیرد می‌خوابد. در این حالت می‌خوابد در حالی که یا عزم دارد و می‌داند که بیدار نمی‌شود این می‌شود تعمد نوم. البته مصادیق مربوط به خواب برای جنب خودش در فروعات بعدی به صورت مستقل مطرح میشود. از مسئله پنجاه و دو مرحوم سید به مسئله نوم می‌پردازد نوم اول و نوم دوم به بعد چه حکمی پیدا می‌کند. ولی در اینجا ما از روایات نوم می‌توانیم استفاده کنیم. چطور استفاده می‌کنیم؟ می‌گوییم وقتی که امام میفرماید کسی که عمداً می‌خوابد تا طلوع فجر در حالت جنابت روزه اش باطل است عمدا خوابیدن همان تعمد بر بقاء جنابت است دیگر. اگرنه که خواب خصوصیتی ندارد. روایاتمان یکی

۱_ صحیحه بزنطی است ابواب ما یمسک عنه الصائم باب 15 حدیث ۴. و عنه( حسین بن سعید در روایات بالاییش است) این حدیث ۴ است روایت بالاییش هم طریق شیخ است به طریق حسین بن سعید که طریق معروف و معتبری است. عن احمد بن محمد یعنی ابن ابی نصر بزنطی عن ابالحسن ع از امام کاظم علیه السلام سالت عن رجل اصاب اهله فی شهر رمضان او اصابته جنابه ثم ینام پرسیدم از امام کاظم علیه السلام از کسی که مباشرت با اهلش می‌کند در ماه رمضان یا نه دچار احتلام می‌شود، بعد می‌خوابد جنابتی بر او به دست می‌آید و تا صبح می‌خوابد متعمدا قال علیه السلام یتم ذلک الیوم وعلیه قضائه آن روز را تمام می‌کند ولی قضا بر گردنش هست این قضا دیروز هم گفتیم خودش دلالت می‌کند بر بطلان صوم چون عمل صحیح که قضا ندارد . پس بنابراین سند روایت سند خوبی است . هیچ نقطه ضعفی ندارد.

۲_ دوم صحیحه حلبی است از باب 16 از همین ابواب ما یمسک. حدیث ۱ باب 16 که حدیث ۲ و۳ را دیروز دیده بودیم . عن محمد بن یعقوب که برای کافی است این روایت. محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن ابیه و محمدبن یحیی عن احمد بن محمد یعنی کلینی از دو طریق نقل کرده است یکی از علی بن ابراهیم تلقی کرده و یکی هم از استاد معروفش محمد بن یحیی العطار است که آن هم از احمد بن محمد بن عیسی اشعری است جمیعا از ابن ابی عمیر بعد این دو طریق هردو میرسند به ابن ابی عمیر عن حماد عن الحلبی عن ابی عبدالله علیه السلام: انه قال فی رجل احتلم اول لیل او اصاب من اهله کسی در اول شب محتلم می شود یا مجامعت و یا مباشرتی دارد بعد می‌خوابد ثم نام متعمداً درماه رمضان تا صبح می‌خوابد ‌. قال علیه السلام: یتم صومه ذلک که البته این ها امساک‌های تادبی هست. حضرت میگوید آن روزه را تمام کند تا آخر یعنی حتی اگر روزه اش هم باطل بود باز هم حق ندارد در ماه رمضان مرتکب مفطر دیگری شود بعد قضایش را به جا بیاورد و یستغفر ربه اگر مربوط به ماه رمضان باشد چون که بقا بر جنابت در روزه های دیگر و در خیلی از روزه های دیگر اشکالی ندارد مثلا صوم مندوب و عرضم به حضور شما صوم منذور و نذری و امثال این‌ها دلیلی ندارد و بعداً خواهیم دید این مفطر مخصوص روزه ماه مبارک رمضان است و قضای روزه ماه رمضان اما روزه های دیگر نه بنابراین حضرت می‌فرماید آن روزه را قضایش را به جا بیاورد و استغفار هم کند به خاطر این معصیتی که مرتکب شده‌ دلالتش مثل دلالت قبلی است. اما سندش سند معتبری است حمادی که از عبید الله حلبی نقل کند همیشه حماد بن عثمان است. ( حماد بن عیسی مشکلی ندارد و از روات جلیل القدر است.) روایت از نظر سند روایت خوبی است. دلالتش هم همینطور و این هم نشان می‌دهد که اشکال این روزه ها در همان تعمد بر بقا بر جنابت است نه در نوم

۳_دسته سوم از روایتی که به آن استناد می‌کنیم اخبار نسیان غسل است. روایاتی که میگوید شخص جنب غسل جنابت را یادش رفته است و یا کل ماه مبارک رمضان یادش رفته این ها هم حضرت می‌فرماید باید روزه‌ها را قضا کند چرا باید قضا کند؟ نشان می‌دهد که جنابت منافات دارد با حالت صوم یعنی جنابتی که قبل از طلوع فجر باشد حالا روایتش را ببینیم.

۱_یکی صحیحه حلبی است ابواب من یصح منه الصوم باب 30 حدیث 3. محمد بن الحسن طوسی یعنی شیخ موسس و بزرگوار باسناده عن محمد بن حسن بن ولید عن محمد بن حسن صفار عن احمد بن محمد عن محمد بن ابی عمیر عن حماد عن الحلبی. که روایات خیلی زیادی به این شکل هست قال سئل عن ابو عبدالله علیه السلام عن رجل اجنب فی شهر رمضان در مورد کسی که خودش را دچار جنابت کرد فنسی ان یغتسل و غسل را فراموش کرد حتی خرج شهر رمضان تا آخر ماه رمضان و ماه رمضان را هم روزه گرفت و گذشت قال ع علیه ان یقضی صلاه والصیام حضرت فرمودند: تمام نمازها و روزه‌هایش را باید قضایش را به جا بیاورد پس بنابراین مسئله کسی است که غسل جنابت را یادش رفته تا ماه رمضان گذشته سندش را ببینیم تا بعد دلالتش سندش که خب ابن ولید شیخ قمیین و شخصیت معروفی است و استاد شیخ صدوق است صفار هم همینطور وکیل امام عسکری علیه السلام صاحب کتاب بصائر الدرجات منصوب به ایشان است احمد بن محمد اشعری هم معروف است ابن ابی عمیر هم همینطور حماد بن عثمان و حلبی هم همینطور همه شان از روات جلیل القدر هستند از نظر دلالت ممکن است کسی بگوید این مربوط به نسیان است کسی غسل جنابت را فراموش کرده روزه‌اش باطل می‌شود. ما می‌گوییم به قیاس اولویت اگر غسل جنابت را فراموش کرده باشد روزه اش باطل است چه رسد به اینکه عمدا ترک کرده باشد آن به طریق اولی باطل است اگر نسیاناً موجب بطلان شود عمداً هم به طریق اولی موجب بطلان می‌شود و شرط واقعی است یعنی اصلا چرا نسیان غسل جنابت موجب بطلان شود؟ وجهی ندارد مگر اینکه حالت جنابت قبل از طلوع فجر منافات واقعی داشته باشد با صوم پس بنابراین روشن است که به این روایات هم می‌توان استدلال کرد یعنی اگر بقای بر جنابت موجب بطلان نبود خب نسیانش هم نبود وجهی نداشت پس این روایات نسیان هم برای ما در اثبات این حکم مفید است

۲_ صحیحه ابراهیم بن میمون است‌ . همان باب من یصح منه الصوم باب 30 حدیث 1 محمد بن علی بن الحسین یعنی صدوق باسناده عن علی بن رئاب عن ابراهیم بن میمون قال سالت اباعبدالله ع عن رجل یجنب بالیل فی شهر رمضان ثم ینسی ان یغتسل پس شخصی است که خودش را دچار جنابت می‌کند بعد هم فراموش می کند غسل را حتی یمضی لذلک الجمعه او یخرج شهر رمضان تا اینکه یک هفته میگذرد یا کل ماه رمضان می‌گذرد قال ع علیه قضاء صلاه و الصوم حضرت فرمودند: هم روزه هم نمازهایش را باید قضا کند قضا دلالت واضحی دارد بر بطلان همان استدلال قبلی اینجا هم مطرح است یعنی اگر بقا برجنابت مانع صوم نبود نسیانش هم مانع نبود زیرا نسیان منافات بایک شرط واقعی دارد مثل نسیان وضو ما بگوییم اگر عمدا وضویش را ترک کند نمازش صحیح است ولی نسیانا نمازش درست است آیا میشود چنین حرفی را زد نمیشود گفت زیرا اگر ترک وضومنجر به بطلان صلاه است بخاطر این است که معلوم بشود که چنین شرطی شرط واقعی صلاه است این روایت را هم صدوق آورده هم شیخ هم کلینی هرسه بزرگوار و مشایخ ثلاث نقل کردند که درجه ای از اعتبار پیدا میکند اما یک اشکال سندی برایش مطرح میکنند وآن هم ابراهیم بن میمون است ابراهیم بن میمون توثیقی ندارد از هیچ کدام از رجالیون مرحوم خویی این روایت را معتبر ندانسته و روایت اول را کافی دانسته اند‌ مشایخ ثقات که شیخ مطرح می‌کند این است که اجلایی هستند و بزرگانی هستند که لایروون ولایرسلون الا ان ثقه که بعد وقتی خود شیخ اینها را نام می‌برد می‌گوید صفان بن یحیی است ابن ابی عمیر است و بزنطی است پس شیخ این قاعده را مطرح فرمودند اولین بار شیخ طوسی و خیلی‌ها هم قبول کردند و آن هم این است که این‌ها اگر از کسی نقل کنند این علامت وثاقت است. خیلی از بزرگان در طول تاریخ فقه شیعه این قاعده را قبول کردند مخصوصاً نسبت به این سه نفر بنابراین طبق شهادت شیخ طوسی این سه بزرگوار از غیر از ثقه نقل روایت نمیکنند که این خودش میشود یک توثیق عام یعنی مشایخ ثقات جزو توثیقات عامه است که صفان از این ابراهیم روایت دارد که اگر قاعده مشایخ ثقات را قبول داشته باشیم که داریم نتیجه این است که ابراهیم وثاقتش را میپذیریم روایت میشود صحیحه ابراهیم بن میمون اگر بزرگانی مثل مرحوم آقای خویی قبول نداشته باشند که ندارند روایت برای آنها غیر معتبر است ولی ما عرض کردیم که ما از فرمایش شیخ طوسی توثیق میفهمیم بنابراین مشایخ این سه شخصیت یعنی صفان و بزنطی و ابن ابی عمیر هم ثقه هستند پس بنابراین این هم روایت خیلی خوبی است پس دسته سوم شد روایات موضوعش نسیان غسل است که اگر نسیان غسل موجب بطلان صوم میشود تعمد بر ترک غسل به طریق اولی موجب بطلان صوم میشود البته یکسری روایات معارض دیگری وجود دارد که فردا به آنها میپردازیم روایاتی که دلالت بر صحت صوم در حالت بقا برجنابت دارد خب حالا چطور این روایات را با روایات ابطال صوم جمع کنیم زیرا روایات ابطال صوم از نظر داخلی تام و تمام است ولی خب مانع خارجی دارد وآن هم همین روایات صحت صوم است که متعمدا بقا بر جنابت تا صبح باشد که البته فرموده اند این روایات صحت مربوط به نبی مکرم اسلام است که ایشان بقا برجنابت داشته اند متعمدا تا طلوع فجر حالا میتوانیم اینهارا قبول کنیم یاخیر میگذاریم برای فردا انشاالله.

logo