درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی
1401/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
/الفصل الثاني فيما يجب الإمساک عنه في الصوم عن المفطر.../كتاب الصوم
موضوع: كتاب الصوم/الفصل الثاني فيما يجب الإمساک عنه في الصوم عن المفطر.../
ادامه مفطر دوم:
خب بحث مفطر اول ودوم یعنی اکل وشرب مطرح شد و مسائلش به انتهاء رسید تا مسئله پنجم، منتها همانطور که جلسه قبل عرض کردم ملاک اکل وشرب که عبور از حلق است عبور آن چیزی که خورده میشود، وقتی از حلق صورت بگیرد ایصال من طریق الحلق باشد صدق اکل می کند صدق شرب می کند عرفا و بعدعرض کردیم که این تحدید و تعریف عرفی در روایات هم امضاء شده است، یعنی ما در بعضی از روایات هم داریم که همان حلق را ملاک قرار داده است، جلسه بیان شد روایاتش را یک نمونه آن این است _ علي بن جعفر في كتابه، عن أخيه موسى بن جعفر عليهالسلام قال: سألته عن الصائم، هل يصلح له أن يصب في اُذنه الدهن؟ قال: إذا لم يدخل حلقه فلا بأس[1] _ روایت از کتاب علی بن جعفر است،کتاب معروف و از اصول بسیار معتبر ما مسائل علیبن جعفر هست که سوالاتی است حدود ۵۰۰ سوال حالا نسخه هایش متفاوت است، بعضی هایش کمتر از ۵۰۰ تا و بعضی هاش بیشتر مسائل علی بن جعفر حدود ۵۰۰ تا سواله است که ایشان از برادرشان امام کاظم علیه السلام پرسیده اند وخیلی در ابواب مختلف فقهی کاربرد دارد این روایات. این هم از همان روایات است _ از برادرشان امام کاظم علیه السلام سوال کردند که روزه دار میتواند در گوشش روغن بریزد (دواهای آن وقت) _ قال اذا لم یدخل حلقه فلا باس _ بشرطی که به حلقش نرسد یعنی همین چیزی که ماالآن قطره گوش میریزیم _ (در حدی نیست که عبور کند وبرسد به حلق) اشکالی ندارد، معلوم میشود معیار چیست؟ معیار رسیدن به حق است. پس بنابراین همان معیار و ملاک عرفی ملاک و معیار شرعی هم می باشد و توسط شارع هم امضا شده است.کتاب علی بن جعفر همانطور که عرض کردم اصل کتاب، کتاب معتبری است در وسائل به شکل های گوناگون و مختلفی نقل شده است از کتاب علی بن جعفر، وقتی که خود صاحب وسائل مستقیماً از کتاب نقل میکند، مثلا مثل این روایت میفرماید: علی بن جعفر فی کتابه _ وگاهی اوقات از طرق دیگری نقل روایت می کند وقت هایی که خودش مستقیم از کتاب علی بن جعفری که در اختیار خودش بوده، صاحب وسائل نسخه ای از کتاب علی بن جعفر را داشته است و طریقش هم به آن کتاب طریقی است که به شیخ طوسی می رسد، چون کتاب علی بن جعفر را شیخ صدوق و شیخ طوسی نقل کردند و طریق شیخ طوسی به علی بن جعفر طریق معتبری است، تحقیق شده طریق معتبری است، مرحوم آقای خویی آورده اند، آن طریق را خود صاحب وسائل هم طریق خودش را به شیخ طوسی آورده در آخر وسائل که چندین طریق است و معتبر هم هست، بنابراین سند صاحب وسائل به علی بن جعفر یک سند متصلی است، چون که تمام روایات شیخ طوسی را که خود صاحب وسائل نقل می کند ازطرقی است که در خاتمه وسائل آورده است، در خاتمه فوائد در آخر وسائل آورده است طرق معتبری است از شیخ طوسی هم به علی بن جعفر طریق معتبری است، بنابراین وقتهایی که صاحب وسائل خودش مستقیما از کتاب علی بن جعفر نقل روایت میکنند این روایات صحاح هستند و ما می گوییم صحیحه علی بن جعفر ولی گاهی اوقات روایات علی ابن جعفر یعنی مسائل علی بن جعفر از کتب دیگری نقل می شود. مثلاً از قرب الاسناد حمیری نقل می شود یا از بحار الانوار نقل میشود. آنها محل بحث است آن طرق محل کلام واقع شده است، بعضی ها قبول دارند بعضی ها قبول ندارند این از آنها نیست به هر صورت. خب بحث اکل و شرب همانطور که عرض کردیم مسائلش تمام شده است.
مفطر سوم:
الجماع وإن لم ينزل للذكر والأنثى، قبلاً أو دبراً صغيراً كان أو كبيراً حياً أو ميتاً واطئا كان أو موطوءا، وكذا لو كان الموطوء بهيمةً، بل وكذا لو كانت هي الواطئة، ويتحقق بإدخال الحشفة أو مقدارها من مقطوعها، فلا يبطل بأقل من ذلك، بل لو دخل بجملته ملتوياً ولم يكن بمقدار الحشفة لم يبطل وإن كان لو انتشر كان بمقدارها[2] _ مفطر سوم مجامعت است، حتی اگر همراه با انزال نباشد (وان لم ینزل) چه برای زن و چه برای مرد مبطل صوم است، از ضروریات اسلام است، یعنی همه فرق اسلامی این را مثل اکل و شرب قبول دارند به عنوان مبطل صوم است (قبلاً باشد او دبرا) باشد (صغیرا أو کبیرا) شخص صغیر باشد یا بزرگسال باشد، بالغ باشد، با حی باشد یا با میت _ واطئا او موطوء _ فرقی نمیکند _ وکذا کان الموطوء بهیمه _ با بهیمه باشد و حیوان حالا به عنوان واطی یا به عنوان موطوء _ این ها معلوم میشود که این مفاسد از قدیم بوده است، اینها همه اش مبطل صوم است، چند فرع مطرح میشود اینجا، آن فرع های مهمی که مطرح میشود یکی مجامعت مع المرئه قبلا _ این قدر متیقن از ادله جماع و مجامعت همین است، قدر مسلمی که هیچ اختلافی هم در آن نیست _ مجامعت با مرئه قبلا _ موجب ابطال صوم است و همانطور که عرض کردم مطلب اجماعی است بلکه از ضروریات نه مذهب بلکه از ضروریات اسلام است و هیچ فرقه ای از فرق اسلامی این را منکر نشده است، ادله روایی فراوان و دلیل قرآنی هم دارد در دلیل قرآنی آیه شریفه ۱۸۷ از سوره مبارکه بقره می فرماید: ﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائکم[3] ﴾ _ در اول عصر تشریع مجامعت در کل ماه رمضان ممنوع بود، بعدا تخفیفی وارد شد و این که فقط اختصاص داده شد به روز، خداوند میفرماید که حلال شد برای شما در شب صیام یعنی شب ماه رمضان _ الرفث الی نسائکم _ رفث کلمه اش به معنای فعل قبیح است، اینجا کنایه از مجامعت است در شب آزاد شد، مفهومش این است که در روز حرام است با توجه به این شان نزولی هم که همه مفسرین نقل کرده اند این دلیل قرآنی.
ادله روایی مفطر سوم:
1. محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد، وبإسناده عن محمد بن علي بن محبوب، عن يعقوب بن يزيد، وبإسناده عن علي بن مهزيار جميعا، عن ابن أبي عمير، عن حماد بن عثمان، عن محمد بن مسلم قال: سمعت أبا جعفر عليهالسلام يقول: لا يضر الصائم ما صنع إذا اجتنب ثلاث خصال: الطعام والشراب، والنساء، والارتماس في الماء[4] _ قبلا داشته ایم روایاتش را چون سندش چندبار تکرار شده است این حدیث دیگر تکرار نمیکنیم سند را ولی روایت صحیحه است _ قال سمعت اباجعفر لا یضر الصائم ماصنع _ روزه دار هرکاری بکند اشکالی ندارد ضرری به روزه اش وارد نمیشود _ اذا الجتمع ثلاث خصال _ به شرطی که از این سه تا چیز اجتناب کند، در بعضی از روایات فرموده است _ اربعه خصال الطعام والشراب _ خوردنی ها و آشامیدنی ها _ والنساء _ همان چیزی که محل بحث ما است _ والارتماس فی الماء _که حالا مفطر بعدی است، خب ببینید اجتناب از نساء اینجا کنایه از اجتناب از مجامعت است. هم رفث در آیه قرآن اطلاق داشت یعنی حالت انزال و عدم انزال را هر دو را شامل می شد، همانطور که عرض کردیم انزال خصوصیتی ندارد صرف مجامعت مبطل صوم است، چون در تمام ادله الفاظی وجود دارد که موضوع قرار گرفته شده و اخذ در موضوع شده برای دلیل ما که شامل دو حالت میشود یعنی شامل انزال وعدم انزال میشود، یعنی اطلاق دارد آن عناوینی که مطرح شده در روایات، خب عنوان اصلی همین جماع ومجامعت است. دیگر چه چیزی داریم ما؟ حالا روایاتش را هم میبینیم عنوان وطی است، عنوان نساء است، که الان درهمین روایت نساء را داشتیم. عنوان اطیان اهل است _ من اطی اهله _ که باز به همان معنای مجامعت است. عنوان نکاح است، که به معنای عقد نکاح نیست به معنای عمل نکاح است. عنوان مواقعه هست _ من واقع _ مجامعت هم هست. جماع و مجامعت، مواقعه، نکاح، وطی اینها در روایات آمده در روایات متعددی، در هیچ کدام مقید به انزال نشده است، پس چنین قیدی ما نداریم، پس بنابراین مصنف وبقیه فقهاء میفرمایند: وان لم ینزل _ هیچ کدام مقید به انزال نکرده اند.
۲_ بعد به عنوان نمونه میگوییم باز روایت اسماعیل بن جابر: علي بن الحسين المرتضى في رسالة(المحكم والمتشابه) نقلا من(تفسير النعماني) بإسناده الآتي عن علي عليهالسلام قال: وأما حدود الصوم فأربعة حدود: أولها اجتناب الاكل والشرب، والثاني: اجتناب النكاح، والثالث اجتناب القيء متعمّداً، والرابع اجتناب الاغتماس في الماء وما يتصل بها وما يجري مجراها والسنن كلها[5] _ سند روایت سند معتبری نیست ولی آنقدر این روایات متعدد و متکرر هست که دیگر سند موضوعیت ندارد، از مسلمات است ولی ما میخواهیم ببینیم عناوینی که در ذهن سائل بوده است و عناوینی که در فرمایش امام مطرح شده است، همه اش اطلاق دارد بیشتر با آن اطلاقش بحث داریم والا اصل اینکه مجامعت همان مفطر هست و مبطل صوم هست در این که کسی تردیدی ندارد ولی در اینکه اطلاق دارد نسبت به حالت انزال و عدم انزال. مثلا دراین روایت اسماعیل بن جابر میفرماید: اجتناب النکاح اما حدود الصوم فاربعه حدود اولها اجتناب الاکل والشرب والثانی اجتناب النکاح _ لفظ نکاح آمده است عنوان نکاح آمده است.
۳_ یا روایت مفضل بن عمر: محمد بن يعقوب، عن علي بن محمد بن بندار، عن إبراهيم بن إسحاق الاحمر، عن عبدالله بن حماد، عن المفضل بن عمر، عن أبي عبدالله عليهالسلام في رجل أتى امرأته هو صائم وهي صائمة، فقال: إن كان استكرهها فعليه كفارتان، وإن كانت طاوعته فعليه كفارة وعليها كفارة، وإن كان أكرهها فعليه ضرب خمسين سوطا نصف الحد وإن كانت طاوعته ضرب خمسة وعشرين سوطاً وضربت خمسة وعشرين سوطا[6] _ محمد بن یعقوب عن علی بن محمد بن بندار _ که ثقه وامامی هست ایشان _ عن ابراهیم ابن اسحاق الاحمر عن عبدالله بن حماد عن مفضل بن عمر عن ابی عبدالله علیهالسلام _ این روایت را بعضی از بزرگان مثل آیت الله شبیری زنجانی تحت عنوان صحیحه آورده اند ولی بیشتر محققین اعتبار این روایت را قبول ندارند، بخاطر ابراهیم بن اسحاق، ایشان تضعیف شده است، هم شیخ ایشان را تضعیف کرده است و هم نجاشی، ولی همانطور که عرض کردم برخی از بزرگان معاصر مثل آیت الله شبیری چون این تضعیف ها را از باب غلو میدانند اوائل بحثش را کردیم تضعیف هایی که ازباب اتهام غلو میباشد، این تضعیف ها را زیاد بدان بها نمیدهند، این است که از نظر برخی بزرگان روایاتی که افرادی مثل ابراهیم بن احمر هست صحیحه هست، بعضی ها هم روایت را معتبر نمیدانند خب اینجا فرموده: عن ابی عبدالله علیهالسلام فی رجل اطی امراته _ اطیان امراه گفته _ وهو الصائم _ باز هم اعم از انزال و غیر انزال.
۴_ موثقه عمار ساباطی: وبإسناده عن عمار بن موسى، أنه سأل أبا عبدالله عليهالسلام عن الرجل ينس و هو صائم فجامع أهله؟ فقال: يغتسل ولا شيء عليه[7] _ وباسناده _که اسناد شیخ صدوق هست _ عن عمار بن موسی أنه سأله اباعبدالله عن الرجل ینسی وهو صائم فجامع اهله _ مجامعت را مطرح کرده است دراین روایت _ پس بنابراین همانطور که عرض کردم عناوین مختلفی که همگی حکایت از یک امر میکند. باز عنوان مواقعه را داریم. باب ۱۱حدیث۱ عنوان وطی راداریم من دیگر احادیثش را نمیخوانم باب ۷حدیث ۳ اجناب راداریم باب ۱۳حدیث ۱، اینها همه اش اطلاق دارد، هیچ کدام مقید به انزال نشده است هم چنین از نظر قیود دیگری که سید مصنف مطرح کرده اند در مسئله، یعنی صغیره و کبیره بودن یعنی خود شخص یا طرف مقابلش صغیر یا کبیر باشد حی و میت بودن واطی و موطوء بودن نسبت به همه این قیود اطلاق دارد، پس بنابراین فرمایش سید از نظر اطلاق فرمایش متین و کاملا درستی است، پس خود عنوان مجامعت در روایات به الفاظ مختلفی مطرح شده است. عنوان جنابت:جنابت عمدیه اجناب عمدی هم مبطل صوم است، این هم از مسلمات است و ادله خودش را دارد، مثل صحیحه ابی سعید الغماط: محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن ابن أبي نصر، عن أبي سعيد القماط، أنه سئل أبو عبدالله عليهالسلام عمّن أجنب في أول الليل في شهر رمضان فنام حتى أصبح؟ قال: لا شيء عليه ، وذلك أن جنابته كانت في وقت حلال[8] _ محمد بن علی بن الحسین _ شیخ صدوق _ باسناده عن ابی نصر بزنطی عن ابی سعید الغماط که ایشان هم توثیق دارد و امامیه هست، أنه سأل اباعبدالله علیهالسلام عن من اجنب فی اول اللیل شهر رمضان کسی اجناب کرد _ اجناب با احتلام فرق میکند _ اجناب یعنی خودش عمدا جنابت را ایجاد کرد که علی القاعده به همین صورت مجامعت در اول شب از ماه رمضان است _ فنام حتی اصبح _ تا صبح خوابید _ قال علیه السلام لاشی علیه _ اشکالی ندارد و روزه اش صحیح است و قضاء و کفاره ای ندارد _ وذلک انه جنابته کانت فی وقت الحلال _ جنابتش دروقت حلال بود یعنی در شب بوده است _ یعنی در روز میشود در وقت حرام _ بنابراین در شب جنابت اشکالی ندارد یعنی اجناب عمدی در روز ماه مبارک رمضان مبطل صوم است چون حضرت اجناب در شب را میفرمایند اشکالی ندارد، مفهومش این است که اجناب در روز اشکال دارد. خب حالا غیر از عنوان مجامعت خود عنوان جنابت هم موجب ابطال صوم میشود، سوال؟ کسی که مجامعت نماید با مرئه بدون انزال مجنب و جنب میگردد؟ در کتاب الطهاره روایات متعدد داریم این کار باعث جنابت میگردد یعنی جنابت موقوف به انزال نیست پس خود جنابت هم که موقوف به انزال نیست دلیل دوم است که روزه چنین شخصی باطل است چرا جنابت موقوف به انزال نیست بخاطر روایاتی که ما در کتاب الطهاره داریم ۲_۳ مورد آن را میخوانیم.
۱_صحیحه حلبی: محمّد بن علي بن الحسين بإسناده عن عبيدالله بن علي الحلبي قال: سئل أبو عبدالله(عليه السلام) عن الرجل يصيب المرأة فلا ينزل أعليه غسل؟ قال: كان علي(عليه السلام) يقول: إذا مسّ الختان الختان فقد وجب الغسل[9] _ محمد بن علی بن الحسین _شیخ صدوق _ باسناده عن عبیدالله بن علی _ حلبی معروف _که طریق صدوق به حلبی طریق معتبری است، قال ساله عن ابی عبدالله عن رجل ان یصیب المرئه فلا ینزل _ از امام صادق علیهالسلام سوال شد که شخصی اصابت مرئه مینماید مجامعت میکند با همسرش و انزال هم ایجاد نمیشود _ علیه غسل این غسل دارد یعنی چی!؟ یعنی جنابت حاصل میگردد؟ قال علیهالسلام کان علی علیهالسلام یقول اذا مس الختان ختان فقد وجب الغسل _ وقتی ختان با ختان تماس حاصل میکند غسل لازم میگردد یعنی انزال موضوعیت ندارد در جنابت، اینها را ما در کتاب الطهاره داریم.
۲_صحیحه محمد بن مسلم: محمّد بن يعقوب، عن محمّد بن يحيى، عن محمّد بن الحسين، عن صفوان بن يحيى، عن العلاء بن رزين، عن محمّد بن مسلم، عن أحدهما(عليهما السلام) قال: سـألت متى يجب الغسل على الرجل والمرأة؟ فقال: إذا أدخله فقد وجب الغسل والمهر والرجم[10] _ محمد بن یعقوب عن محمد بن یحیی عن محمد بن الحسین _ که اینها همگی ثقه وجلیل القدر هستند _ عن صفان بن یحیی عن علاء بن زرین عن محمد بن مسلم _ روایت از نظر سند بسیار درجه یک _ عن احدهما از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام قال سالته متی یجب الغسل علی الرجل و المرئه فقال اذا ادخله _ وقتی ادخال صورت بگیرد ایلاج و ادخال صورت بگیرد _ فقد وجب الغسل و المهر والرجم _ اگر از حرام باشد، باز موقوف به انزال نیست، بنابراین دلیل اول براطلاق این عناوین این است که قیدی اخذ نشده است در خود روایات مفطریت اجماع دلیل دوم در ادله جنابت هم باز جنابت موقوف به انزال و قیود دیگر نیست، دلیل سوم آیه شریفه بود بطور مطلق آمده است بنابراین اطلاقی که سید میفرمایند اطلاقی است که از دلیل قرآنی و در روایات و ادله جنابت داریم.
می ماند دوعنوان دیگر که برای فردا بحث کنیم یکی مجامعت مع المرئه دبرا و یکی هم اطیان الغلام و البهیمه این را میگذاریم برای جلسه بعد ان شاء الله.