« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1401/10/14

بسم الله الرحمن الرحیم

مسئله بیست و سوم/الفصل الأوّل في النية /كتاب الصوم

 

موضوع: كتاب الصوم/الفصل الأوّل في النية /مسئله بیست و سوم

 

رسیدیم به مساله بیست و سوم از مسائل نیت میفرماید _ لا یجب معرفة کون الصوم هو ترک المفطرات مع النیه او‌کف النفس عنها معها _ واجب نیست که آدم بداند صوم در حقیقت و ماهیت خودش ترک و امساک است که یک امر عدمی است، یک امر عدمی در تعریف صوم هست، یا اینکه صوم کف نفس است از عنها یعنی عن المفطرات، معها یعنی مع النیه، تعریف صوم را ما باید بدانیم برای اینکه روزه مان صحیح باشد؟ جواب اینست که نه، مگر شرط صحت عبادات علم به ماهیت آنهاست، مثلا اگر از یک نفر بپرسن حج را برای ما تعریف کن و نتواند تعریف کند مگر حج او باطل می شود، شرط امتثال و صدق امتثال، علم به ماهیت و حقیقت عمل نیست، همین قدر علم به موضوع برای ما لازم است که به عنوان مقدمه عمل باشد یعنی بتوانیم آن عمل را انجام دهیم، حالا یک نفر بگوید نماز چیه و نتواند نماز را تعریف کند نمازش باطل نیست چون مخالف تمام تدبیر شارع و سیاست شارع در تشریع شریعت سهله ۲:۲۱ است، شارع از ما چی خواسته است؟ از ما امتثال خواسته است، برای صدق امتثال نه علم به حقیقت و ماهیت عمل شرط است که ما تعریف همه موضوعات عبادیه را باید اول تعریفش را بدانیم بعد بتوانیم عمل کنیم، نه حتی علم تفصیلی به احکام آنها شرط است، انسان باید همه احکام روزه و نماز و غیره را بلد باشد؟ نه، اکثر قریب به اتفاق مکلفین همه احکام را بلد نیستند، بنابراین علم تفصیلی به احکام، علم به ماهیت و تعریف موضوع شرط نیست چون بدون اینها هم صدق امتثال میکند، مهم این است که امتثال صدق کند و بگوید این شخص به حرف مولا گوش داد در این عمل، همان مقداری که بتواند عمل را صحیح انجام دهد کافی است، برای اینکه انسان بتواند عمل را صحیح انجام دهد آیا باید تعریفش را بداند، باید بداند که روزه یک امر وجودی است یا یک امر عدمی؟ نه دیگر نه اینها دقت های مفهومی است که برای مکلفین نیازی نیست، پس بنابراین واجب نیست از این جهت که شرط امتثال نیست، امتثال ۱) با عمل طبق مامور به یعنی ماتی به ما موافق باشد با مامور به شارع، ۲) قصد و نیت هم داشته باشد یعنی به صورت اتفاقی و تصادفی نباشد، دیگر بیشتر از این دو کار ما نیازی نداریم.

مساله بیست و چهارم _ لا یجوز العدول من صوم الی صوم واجبین کانا او مستحبین او مختلفین _ انسان نمی تواند از یک روزه ای به روزه دیگری عدول کند یعنی نیتش را برگرداند چه هر دو روزه واجب باشد مثلا یکی روزه کفاره است و یکی روزه نذر است مثلا به نیت نذر گرفته است بعد وسط روز بخواهد نیتش را به روزه کفاره برگرداند، این کار جایز نیست، اگر هر دو روزه مستحبی باشد یا یکی روزه مستحبی و دیگری واجب باشد هم نمی تواند نیت خود را برگرداند

_ و تجدید نیة رمضان اذا صام یوم الشک بنیة شعبان _ سوال میشود که شما مگر نگفتید کسی که یوم الشک را به نیت روزه شعبان گرفته است و بعد معلوم شود که ماه رمضان وارد شده باید نیتش را به رمضان برگرداند

ایشان میفرماید، آن مساله از باب عدول نیست _ لیس من باب العدول بل من جهة ان وقتها موسع لغیر العالم به الی الزوال _ آن از باب ادله توسعه وقت ماه رمضان هست، چون وقت نیت رمضان تا زوال موسع است اجازه داده شده است که نیت را تا ظهر بتواند منعقد کند.

پس اینجا ایشان مساله عدول را مطرح میکنند یعنی برگرداندن نیت از یک عمل به عمل دیگری. عدول خلاف قاعده است، اصل در عدول در همه عبادات، منع است، چون کسی که نیتش را از یک عملی به عمل دیگر برمی گرداند، تنقیص میکند در هر دو عمل، یعنی هر دو عمل را ناقص میکند، فرض بفرمایید یک شخصی نماز را به نیت نماز ظهر شروع کرده است بعد مطلع شد که یک آیه ای از آیات الهی مانند خورشید گرفتگی پیش آمد و تصمیم گرفت که نماز ظهر را به نماز آیات تبدیل کند، در اینجا عمل اولش ناقص می ماند چون در ادامه نیت نماز ظهر دیگر ندارد پس نماز ظهرش که معدول عنه است ناقص می ماند و باطل است، معدول الیه هم باطل است چون قسمت اول را به نیت نماز ظهر خونده نه به نیت نماز آیات پس نماز دومش هم در برخی اجزاءش فاقد نیت است پس باطل است،حالا در روزه هم شخصی به نیت روزه نذر معین مثلا روزه گرفت بعد از چند ساعت تصمیم گرفت که آنرا به روزه کفاره تبدیل کند، در اینصورت روزه نذر معین را تمام نکرد پس معدول عنه باطل است، روزه کفاره هم در ساعات اول فاقد نیت کفاره بود پس آن هم باطل است، همه عبادتهای تلفیقیه اینجوری هستند، دوتا عبادت ناقص را به هم چسباندن مشکلی را حل نمی کند و به یک عبادت کامل تبدیل نمی شوند، در بعضی نماز ها که میشود عدول کرد اینها امور اعتباری است، امور تکوینی که نیست، در آنجاها خود شارع اجازه داده است و فرموده نماز عصر را که شروع کردی، در حین نماز عصر اگر یادت آمد که نماز ظهر را نخواندی میتوانی نیت را عدول بدهی به نماز ظهر، همین شارع فرموده است که اگر نماز ظهر را شروع کردی و بعد فهمیدی که نماز ظهر را خواندی نمی توانی نیتت را به نماز بعدی که عصر باشد برگردانی، به نماز قبلی میتوانی برگردی اما به نماز بعدی نمیتوانی، دست شارع است _ الامر بید الشارع _ در عبادات تلفیقیه هر دو عبادت باطل میشوند در روزه هم همینطور است و فرقی هم نمیکند که واجب باشند یا مستحب چون بحث ما در نیت است، هم عمل واجب نیت می خواهد هم عمل مستحبی، وجوب و استحباب که ما را از نیت مستغنی نمیکند، مشکل ما الان در اینجا فقدان نیت است، که چه واجب باشند چه مستحب باید نیت باشد.

بعد اینجا سید دچار یک سهو القلم فاحشی میشود که اشتباه میکنند و می گویند برگرداندن یوم الشک از شعبان به رمضان _ لغیر العالم به الی الزوال _ این از باب عدول نیست از باب توسعه وقت است، ظاهرا حواسشان نبودند که در چند مساله قبل گفته بودند برگرداندن نیت شعبان به رمضان محدود به زوال نیست بلکه بعد از زوال هم می شود، محدودیت در زوال برای شخصی بود که اصلا روزه نگرفته بود، ولی اگر کسی روزه گرفته بعد زوال هم می تواند نیتش را به رمضان برگرداند. پس اینکه شخص قبل از زوال روزه دار نبوده است و هیچی هم نخورده است و مطلع از رمضان می شود، نیت رمضان را احداث می کند، این مربوط به ادله توسعه وقت است که گفته شده شخص جاهل تا ظهر می تواند نیت روزه بکند، اما برگرداندن نیت در بعد از ظهر دیگر مربوط به ادله توسعه وقت نیست، ادله توسعه وقت تا ظهر بود. اگر کسی بعد از ظهر نیتش را از شعبان به رمضان برگرداند اسمش را چه میگذارند؟ بعضی از بزرگان مانند مرحوم خویی اصرار دارند که بگویند این هم عدول نیست، میگن در ادله توسعه وقت که نیست چون ادله توسعه وقت تا ظهر است و مربوط به جاهل به رمضان است و اصلا روزه نگرفته بود، عدول هم نیست چون این از موارد عدول نیست، بلکه این از موارد احتساب قهری است

احتساب قهری آن روایاتی بود که میگفت _ یوم وفق له _ یک شخصی یوم الشک را روزه می گیرد بعدا حضرت فرمود این همان ماه رمضان حساب می شود برای او، یعنی خداوند به صورت قهری، آن را روزه ماه رمضان حساب میکند برای او، بعد ما می گفتیم ان روایات یوم وفق له اگر تمام عمل را احتساب میکند پای ماه رمضان، بعض عمل را به طریق اولی احتساب میکند، ولی به نظر من فرمایش ایشان یک اصرار به جایی نیست بخاطر اینکه بالاخره به آدمی که بعد از ظهر مطلع شد از ماه رمضان، درست است که روزه اش، روزه ماه رمضان احتساب می شود ولی وظیفه اش اینست که نیتش را به روزه ماه رمضان برگرداند، پس این همان عدول است، معلوم نیست چرا مرحوم خویی اصرار دارد که عدول نیست، بعضی آقایون هم اشکال کردند به ایشان که این عدول است، ای مورد از مواردی است که شارع اجازه داده است نیت را برگرداند، اگر قبل از روال بود شامل ادله توسعه وقت می شود و اگر بعد از زوال باشد دیگر مربوط به ادله توسعه وقت نیست، احتساب قهری مال بعد از مغرب است که شخص یک عمل را کامل انجام داده و شارع آنرا چیز دیگری حساب کرده است، احتساب قهری مال بعد از عمل است، بالاخره شما در اثناء عمل باید نیت را برگردانی به رمضان یا نه؟ باید برگردانی مانند کسی که در نماز عصر یادش می افتد که نماز ظهر را نخوانده است باید نیتش را برگرداند به ظهر، پس بنابراین با اینکه تاثیری از نظر عملی ندارد ولی ما نباید در جایی که شارع تجویز فرموده، اصرار داشته باشیم که این عدول نیست. نتیجه کلی این شد که عدول خلاف قاعده است و ما در خلاف قاعده اقتصار می کنیم به همان مواردی که شرع تجویز فرموده است اما در سایر مواردی که ادله توسعه وقت را داریم، ادله توسعه وقت را کجا داریم؟ ادله توسعه را مثلا در ماه رمضان برای جاهل به رمضان داریم، عالم به ماه رمضان باید از اول طلوع فجر نیت داشته باشد، همچنین در واجب غیر معین هم ادله توسعه وقت داریم مثلا روزه قضا، اگر شخص چیزی نخورده تا ظهر می تواند نیت روزه قضا بکند، حالا اگر شخصی صبح نیت روزه

مستحبی بکند،حالا کسی که روزه قضا دارد اصلا نمی تواند روزه قضا بگیرد، ولی اگر نیت یک روزه ای را داشت مانند روزه کفاره، برای آن فقهایی که می گویند اگر روزه قضا دارد، می تواند روزه واجب دیگری را بگیرد اما روزه مستحب نمی تواند بگیرد، صبح نیت روزه کفاره کرد بعد تصمیم گرفت که روزه قضا بگیرد، تا قبل از ظهر می تواند این کار را بکند یا نه؟ جواب اینست که می تواند این کار را بکند چون در اینجا مشمول ادله توسعه وقت می شود یعنی این از باب عدول نیست دیگر، روزه کفاره را هم تا قبل از ظهر می شود افطار کرد، یا نذر غیر معین دارد، نذر غیر معین را تا قبل از ظهر می شود افطار کرد، تا ساعت ده روزه کفاره یا نذر غیر معین بود بعد تصمیم گرفت که روزه قضای ماه رمضان بگیرد، این تبدیل نیتش صحیح است اما عدول نیست بلکه از جهت اینست که روزه قبلی را ابطال میکند، یعنی قصد قطع روزه قبلی را میکند بعد نیت احداث روزه جدید میکند، در اینجا روزه قبلی را به روزه بعدی متصل نکردیم بلکه روزه قبلی باطل شد و روزه جدیدی احداث شد. مثلا شخص امروز را به نیت روزه های مستحبی که وارد شده، پیامبر اکرم ص نصیحت‌هایی به امیرالمؤمنین دارند که یکی از آنها اینست که فرمودند به سنت من عمل کن در نماز، به سنت من عمل کن در روزه، و به سنت من عمل کن در صدقه، سنت من در نماز پنجاه رکعت است یعنی فرائض با نوافل، سنت من در روزه سه روز در ماه است اولین پنج شنبه، چهارشنبه وسط و پنج شنبه آخر، و سنت من در صدقه جهدک است یعنی هر چقدر می توانی صدقه بده، سنت پیامبر در روزه سه روز در ماه بوده است این شخص به این نیت روزه مستحب گرفت و بعد از ظهر پشیمان شد ولی چیزی نخورد، بعد یادش آمد که امروز ۲۷ رجب است و دوباره نیت روزه می کند، این دیگر عدول نیست و اشکالی هم ندارد تا غروب می تواند نیت روزه مستحب بکند. پس ما موارد متعددی داریم از مواردی که شخص می تواند از صوم قبلی منصرف بشود و یک صوم جدیدی را احداث کند، اما اینها هیچکدام عدول نیستند.

سوال شاگرد: بالاخره اینجا هم عدول است چون نیت را عوض کرده است

جواب به شاگرد: فرق عدول با تجدید نیت گفته شد که در عدول شخص نقصان عبادت را با عبادت قبلی پر میکند مثلا وقتی در رکعت دوم یادش می آید که نماز ظهر نخوانده و به نماز ظهر عدول میکند در اینجا دو رکعت دوم را با دو رکعت اول پر میکند تا ناقص نباشد اما در اینجا اصلا نقصی وجود ندارد چون شارع اجازه داده است در روزه مستحبی از هر ساعتی که خواستید نیت روزه بکنید، در عدول استمرار است اما در اینجا استمرار نیست.

این آخرین مساله از مسائل نیت بود، فصل مربوط به نیت تمام شد.

فصل جدید مورد بحث ما اینست_ فصل فی ما یجب الامساک عنه _ بحث در مفطراتی است که انسان روزه دار باید از آنها امساک کند، اکل و شرب و مجامعت و بقاء بر جنابت و ایصال غبار غلیظ و ارتماس و همه مفطراتی که هست. پس فصل دوم در باب مفطرات صوم هست.

 

logo