« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1401/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

مسئله بیست و دوم/الفصل الأوّل في النية /كتاب الصوم

 

موضوع: كتاب الصوم/الفصل الأوّل في النية /مسئله بیست و دوم

 

مسأله بیست و دوم از مسائل نیت _ لو نوی القطع او القاطع فی الصوم الواجب المعین بطل صومه سواء نواهما من حینه او فی ما یأتی و کذا لو تردد _ کسی که نیت قطع صوم بکند یعنی از قصد صوم برگردد یا نیت قاطع بکند، نیت یک مفطری را بکند، قصد کند چیزی بخورد در روزه واجب معین، روزه اش باطل است چه این نیت قطع و قاطع او مربوط به همان لحظه باشد یعنی نیت کند از همان زمان دیگر روزه نباشد یا مربوط به آینده باشد مثلا بگوید تا ظهر روزه میگیریم بعد ظهر نهار میخورم

در هر دو صورت روزه اش از همان لحظه باطل است چه این قطع و‌ قاطع مربوط به حال باشد چه ای قطع و قاطع مربوط به آینده باشد‌.

حالت سوم از حالات اخلال در نیت، حالت تردید است _ و کذا لو تردد _ کسی که در نیت صوم مردد شود مثلا بگوید بقیه روز را روزه بگیرم یا نگیرم این شخص هم روزه اش باطل است _ نعم لوکان تردده من جهة الشک فی بطلان صومه و عدمه لعروض عارض _ اما اگر تردیدش از این ناحیه است که شک دارد روزه اش باطل شده یا نشده است یعنی یک عارضی اتفاق افتاده است و نمیداند آن عارض مبطل صومش بوده یا نه، تردید در نیت خودش ندارد بلکه در تردید در مبطلیت یک مبطلی دارد، مثلا آلودگی شدید هوا را تردید دارد که غبار غلیظ حساب می شود یا نه، در این صورت روزه او باطل نمی شود چون تردید در نیت نیست _ لم یبطل و ان استمر ذالک الی ان یسأل _ حتی اگر این شک و ابهام او استمرار پیدا کند تا از یک عالمی سوال کند _ و لافرق فی البطلان بنیة القطع او القاطع او التردد بین ان یرجع الی نیة الصوم قبل الزوال ام لا _ در واجب معین فرقی نمی کند در بطلان که قبل از زوال دوباره به نیت صوم برگردد با آن اخلال هایی که ایجاد شد، نیت قطع یا نیت قاطع یا تردد در نیت پیدا کرد بعد پشیمان شد و قبل از زوال جزم پیدا کرد که مجددا روزه را ادامه دهد، تفاوتی نمی کند چون واجب معین چنین مهلتی ندارد، واجب غیر معین بود که تا ظهر مهلت داشت، در واجب معین باید از اول نیت داشته باشد لذا آن اخلالی که پیش آمد به صوم او ضرر میزند و امکان رجوع وجود ندارد، در واجب غیر معین امکان رجوع وجود دارد _ و أما فی غیر الواجب المعین فیصح لو رجع قبل الزوال _ در واجب غیر معین اگر آن سه نوع اخلال ایجاد شد و تا قبل از ظهر نظرش تغییر کرد و رجوع کرد و عزم به صوم پیدا کرد اشکال ندارد و روزه اش صحیح است.

پس همانطور که دیدیم مساله بیست و دوم در مورد صورت های اخلال در نیت است. نوع اول نیت قطع است، کسی مستقیما از قصد صوم خود برگردد و نیتش را بر هم بزند، چون صوم علاوه بر امساک، قصد هم باید داشته باشد یعنی از عناوین قصدیه است بنابراین اگر یک لحظه هم از نیت خود برگردد آن جزء می شود فاقد نیت و باطل می شود، در مرکبات عبادیه یعنی عباداتی که ترکیبی هستند فوات یک جزء مساوی است با فوات کل چون رابطشون رابطه اقل و اکثر ارتباطی است‌.

نوع دوم از اخلال در نیت، نیت قاطع است یعنی نیت قطع صوم نمی کند ولی قصد یک مفطری را می کند مثلا قصد خوردن چیزی را می کند، خب این هم به ملازمه قطعیه، قصد مفطر مساوی است با قصد افطار چون به معنای نداشتن امساک است، قصد قاطع تلازم دارد با قصد قطع و قصد قطع هم یعنی عدم قصد امساک، چون وقتی یک مفطری را نیت می کند معنایش این است که دیگر قصد امساک ندارد.

حالا ممکن است کسی اشکال کند که ای شخص قصد منافی کرده است اما منافی را انجام نداده است، بعضی از آقایون قبول نکردند قصد قاطع را، سید مرتضی قبول نکرده اینجا، صاحب جواهر هم به تبع سید مرتضی قبول نکرده است، قصد قطع را قبول کردند اما قصد قاطع را قبول نکردند. یک استدلال مرحوم سید مرتضی کرده است که نیت فقط در ابتدای عمل لازم است، ولی در ادامه استدامه حکمیه داریم اصطلاحا، یعنی همینکه شخص از نیت خودش برنگردد حکما واجد نیت محسوب می شود ولی لازم نیست در همه لحظات نیت صوم داشته باشد چون صائم می‌خوابد و در عالم خواب که نیت ندارد یا دچار غفلت می شود و یادش می رود که روزه است، اینها مشکلی ایجاد نمی کند یعنی تا زمانی که قصد قطع صوم نکرده است در حکم همان نیت اول باقی می ماند

جواب به سید مرتضی اینست که اگر نیت را به عنوان اخطار قبول کنیم یعنی بگوییم نیت یعنی خطور و احضار صورت عمل در ذهن، و اول عبادت لازم باشد خب معلوم است که اخطار نمی تواند هفت هشت ساعت ادامه پیدا کند بلکه وسطاش قطع می شود، ولی نیت را ما به معنای اخطار نمی دانستیم بلکه به معنای داعی می دانیم، عزم و داعی در تمام اجزاء صوم هست، بخوابد هم عزم و داعی هست چون در ارتکازش وجود دارد پس نیت به معنی داعی و عزم و جزم در همه لحظات عبادت باید وجود داشته باشد پس این مبنا که نیت فقط در اول عبادت لازم است و در ادامه لازم نیست اصلا این مبنا را قبول نداریم، این هم که ممکن است گفته شود این شخص قصد منافی کرده اما مرتکب منافی که نشده است و چیزی نخورده است؟

جوابش اینست که اگر مرتکب منافی شود این منافات پیدا میکند با امساک و اگر قصدش را پیدا کند منافات پیدا میکند با قصد امساک، ما در صوم هم امساک لازم داریم هم قصد امساک، پس بنابراین نیت قاطع هم مبطل روزه است

جواب به شاگرد: فرمایش امام اینست که اگر شخص التفات داشته باشد یعنی قصد قاطع بکند و التفات هم داشته باشد که این قصد او ملازمه دارد با قصد قطع، باطل است علی الاقوی، ولی به نظر می رسد این ملازمه به نحوی است که نیازی به این التفات و توجه وجود ندارد، اصلا کسی که قصد قاطعی را می کند یعنی قصد یک مبطل صومی را میکند، این شخص قبلش قصد امساکش از بین رفته است، به توجه اینجا احتیاجی ندارد، وقتی انسان می خواهد چیزی را بخورد باید به او بگوییم که شما توجه داری که قصد نخوردن دیگه نداری؟ خب معلومه که توجه دارد یعنی تلازمش اینقدر واضح است که احتیاجی به توجه و التفات ندارد، بالاخره کسی که قصد یک مفطری را می کند، مقدمه اش اینست که قصد ترک آن را دیگر ندارد، قصد امساک از آن را ندارد، اگر قصد امساک داشت که این کار را نمی کرد.

نوع سوم از اخلال در نیت، تردید در نیت است، یعنی شخصی دچار تردید شود که از آن اراده قطعی و جزم خود به صوم برگردد، نیت عبارت است از عزم و جزم و تصمیم قاطع، بنابراین اگر انسان از آن حالت تنزل پیدا بکند به حالت تردد، دیگر نیت ندارد، وقتی نیت نداشته باشد صومش باطل است، اینکه ما میگیم نیت، منظورمان خطور یک افکاری نیست، ممکن است کسی یک وسوسه ای در ذهنش بیاید که روزه را بخورد، خطور افکار به معنی تردید در نیت نیست، تردید نیت این است که واقعا نسبت به ادامه صوم دچار تردد بشود

_ و لا فرق فی البطلان بنیة القطع او القاطع او التردد بین ان یرجع الی نیة الصوم قبل الزوال ام لا _ اینکه ما می گوییم این سه نوع اخلال در نیت موجب بطلان می شود، فرقی نمیکند که قبل از ظهر برگردد یا بر نمیگردد چون آن مهلت قبل از ظهر برای واجب غیر معین بود نه واجب معین و صوم رمضان واجب معین است، در واجب معین فقط برای جاهل به ماه رمضان می گفتیم تمدید وقت دارد نه برای کسی که روزه هست بنابراین به مخض اینکه یکی از آن اخلال ها پیش آمد روزه اش باطل میشود اما در واجب غیر معین چون تا ظهر مهلت دارد مثلا روزه قضا گرفته است، بعد بگوید اگر فلان جا رفتم و صبحانه گذاشتند روزه را می خورم و اگر صبحانه نگذاشتند روزه را ادامه میدهم، خب این تردید در نیت است و روزه اش را باطل می کند منتها بطلانش از جهت فقدان نیت است چون هنوز چیزی نخورده است، فقدان نیت تا قبل از ظهر در واجب غیر معین معفو عنه هست لذا می تواند دوباره به نیت روزه می تواند برگردد، اصلا اگر تردد هم نباشد بلکه عزم پیدا کرد که روزه نگیرد باز می تواند از عزم خود برگردد و نیت روزه بکند.

 

logo