درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی
1401/10/10
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله هجدهم/الفصل الأوّل في النية /كتاب الصوم
موضوع: كتاب الصوم/الفصل الأوّل في النية /مسئله هجدهم
رسیدیم به مسئله هجدهم از مسائل نیت، عبارت مرحوم سید را میخوانم (من أصبح یوم الشکّ بنیّة الإفطار ثمّ بان له أنّه من الشهر: فإن تناول المفطِر وجب علیه القضاء، وأمسک بقیّة النهار وجوباً تأدّباً وکذا لو لم یتناوله ولکن کان بعد الزوال وإن کان قبل الزوال ولم یتناول المفطِر جدّد النیّة وأجزأ) مسئله هجدهم در مورد تبیین ماه رمضان در اثنای یوم الشک است یعنی کسی که در اول صبح نمی داند که ماه رمضان است ولی در اثناء روز علم پیدا میکند به حلول و دخول ماه رمضان وتبیین خلاف میشود در اثناء روز در اینکه اگر کسی یوم الشک را روزه گرفته بود بعداً فهمید همان روزه اش جای رمضان محسوب میشود ولی در اینکه که در أثنا۶ بفهمد مسئله هجدهم متعرض این فرع می شود می فرماید کسی که یوم الشک را به نیت افطار صبح می کند یعنی قصد روزه گرفتن ندارد بعد معلوم میشود که ماه رمضان است این دو حالت بیشتر ندارد.
۱_ یا چیزی خورده است، که باید بقیه روز را امساک نماید روزه که نمی تواند بگیرد چون به قول معروف صبحانه خورده است ولی بقیه روز را باید تادبا امساک نماید و به عنوان رعایت احترام ماه رمضان چیزی نخورد.
۲_ یک إمساک تادبی دیگری هم داریم و آن هم وقتی است که چیزی نخورده اما بعد از ظهر مطلع میشود یعنی تا قبل از ظهر مطلع نمی شود بلکه بعد از زوال مطلع میشود اتفاقاً چیزی هم نخورده اینجا هم باید بقیه روز را امساک نماید به احترام ماه رمضان لیکن اگر قبل از زوال بفهمد ماه رمضان است از طرفی چیزی هم نخورده است خب این همان مسئله دوازدهم است که قبلاً داشتیم که در اینجا باید نیت رمضان را بگیرد. بنابراین مسئله هجدهم متعرض دو فرع شده است
۱_ موضوعش تناول مفطر است یعنی مرتکب مبطلی شده است و بعد از زوال می فهمد.
۲_ قبل از اطلاع چیزی نخورده است.
۱_ وقتی شخص چیزی خورده قطعاً نمیتواند قصد روزه نماید چون روزه یعنی امساک از مفطرات صوم خب این شخص هم که امساک نداشته است و ادله سهو و نسیان هم برای ساهی و ناسی است یعنی برای کسی است که در اثر فراموشی ماه رمضان چیزی بخورد، موضوع مربوط به شخصی است که روزه دار است ولی یادش میرود که روزه دار است، لذا یک چیزی میخورد نه اینکه اصلأ روزه دار نبوده است بنابراین هر کسی که امساک را رعایت ننماید عملش منافی با ماهیت صوم است زیرا ماهیت صوم بیان باشد از امساک از مفطرات مع النیة بنابراین این شخص از عمومات ادله صوم خارج است مگر اینکه این فرد مشمول ادله تخصیص بگردد که موضوع ادله تخصیص هم سهو و نسیان است در حالی که مانحن فیه هم اصلأ سهو و نسیان نیست بلکه جهل به رمضان است و جهل به رمضان هم مشمول ادله سهو و نسیان نمی باشد هرچه روایات داریم برای سهو و نسیان است لذا این فرد باید قضای آن روز را به جا آورد لیکن این فرد باید بقیه روز را امساک تادبی نماید که البته این امساک تادبی هم دلیل میخواهد، مهمترین دلیل بر امساک تادبی اجماع است، اجماعی که مرحوم شیخ در خلاف، علامه در منتهی، شهید در ذکری، مطرح کرده اند و این اجماع برای ما حجیت دارد از طرفی یک مورد هم مرسله ابن عباس را داشتیم که البته از طرق عامه وارد شده است لیکن در حد موید است لذا از نظر سند اعتباری ندارد لیکن برخی از بزرگان مثل محقق همدانی در مصباح الفقیه گفته اند که این ضعف سند منحبر است به عمل اصحاب ،یعنی چون فقها فتوای به امساک داده اند چه بسا به این روایت عمل کردهاند الله اعلم. عکرمه از ابن عباس روایت را نقل میکند که _أن لیلة الشک أصبح الناس فجا۶ أعرابی فشهد بروية الهلال فأمر صلی الله علیه وآله وسلم منادیا ینادی من لم یأکل فالیصم ومن أکل فلیمسک.
۳_ برخی از بزرگان گفته اند روایاتی است که در مورد بقاء بر جنابت وارد شده است که کسی که باقی بر جنابت بود عمداً یعنی مرتکب تقصیر شد خلاصه این شخص باید امساک مرحوم آقای خویی میگویند که بقا بر جنابت که خصوصیتی ندارد و بإنضمام عدم القول بالفصل بین المفطرات بإنضمام این عدم الفرق ما میگوییم که این اختصاصی به بقا بر جنابت ندارد لذا اگر کسی مرتکب مفطری شد دیگر حق ندارد مفطر دیگری را انجام دهد و باید امساک تادبی نماید. روایات باب شانزدهم و هفدهم أبواب ما یمسک عنه الصائم .
باب شانزدهم حدیث یک:_ محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن أبیه عن محمد بن یحیی عن احمد بن محمد جمیعاً عن ابن ابی عمیر عن حماد عن حلبی عن ابی عبدالله علیه السلام أنه قال فی رجل احتلم اول الیل أو أصاب من أهله ثم نام متعمدا فی شهر رمضان حتی أصبح قال علیهالسلام یتم صومه ذلک ثم یقضیه إذا أفطر من شهر رمضان ویستغفر ربه_ در این روایت عبارت یتم صومه امساک تادبی است چون حضرت بعد از آن می فرمایند باید قضایش را به جا آورد زیرا اگر این فرد روزه بود دیگر قضا۶ نداشت بنابراین این اتمام صوم از باب تادب است از باب امساک است، از باب احترام است، لذا کسی که عمدا روزه را افطار نماید دوتا مجازات دارد الف_ مجدداً حق انجام مفطری را ندارد تا آخر روز، ب_ بجای آوردن قضا۶ آن روز البته در صورتی که روزه رمضان باشد ولی اگر روزه غیر رمضان باشد والا اگر روزه غیر رمضان باشد دیگر لزومی ندارد قضا۶ و کفاره آن دیگر امساک ندارد واز این معصیتی هم که کرده است باید استغفار نماید.
۲_ وعنه باسناده عن حسین بن سعید عن صفان بن یحیی عن منصور بن حازم عن إبن أبی یعفور که همگی اینها از ثقات جلیل القدر می باشند و توثیق صریح هم دارند و از بزرگان اصحاب میباشند قال قلت لأبی عبدالله علیهالسلام ألرجل یجنب فی شهر رمضان ثم یستیقض ثم ینام حتی یصبح قال یتم یونه و یقضی یوما آخر البته این برای کسی است که قصد غسل دارد لیکن اگر قصد غسل نداشته باشد آن فرد متعمد است و همان اول قضا و کفاره برای او واجب می گردد.
۳_صحیحه بزنطی و عنه یعنی همان سند محمد بن الحسین از حسین بن سعید عن احمد بن محمد بن أبی نصر بزنطی عن اباالحسن علیه السلام قال سئلته عن رجل أصاب فی أهله فی شهر رمضان أو أصابته جنابه ثم ینام حتی یصبح متعمدا قال یتم ذلک الیوم و علیه قضا۶ه که این عبارت همان امساک است تادبی است .