« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1401/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه مسئله شانزدهم/فصل اول در باب نیت /كتاب الصوم

 

موضوع: كتاب الصوم/فصل اول در باب نیت /ادامه مسئله شانزدهم

 

بحث در فروع چهارم از فروعات مربوط به یوم الشک بود، فرع چهارم این بود که اگر شخصی روزه یوم الشک را به نیت رمضان بگیرد روزه اش باطل است و طبیعتاً قضا۶ لازم دارد حتی اگر بعدا معلوم شود که ماه رمضان بوده است و گفتیم که این فرمایش هم طبق قاعده است زیرا شخص قبل از احراز ماه رمضان اقدام به عبادت کرده است که اینجا عبادت غیر مامور به است لذا باطل می باشد ضمن اینکه ما در اینجا نهی هم داریم که این اخبار ناهیه دو دسته بودند،

۱_ اخبار ناهیه به نحو مطلق، که چهار روایت بودند.

الف_ صحیحه محمد بن مسلم؛

ب_ روایت عبدالکریم بن عمرو معروف به کرام،

ج_ روایت قتیبه؛

د_ روایت هشام بن سالم و عرض کردیم که در ضمن این روایت عبارتی وجود دارد که احتمال دارد یا از راوی باشد ویا از امام باشد که در سندش دیروز عرض کردم یک اشکالی از ناهیه عبدالله بن احمد می‌باشد که این فرد به خاطر اینکه مشترک است بین چند راوی بعضی ها مثل حاج آقا رضا همدانی در مصباح الفقیه روایت را تضعیف کرده اند، ولی نگاه کردم دیدم که مرحوم آقای خویی از این روایت تعبیر به صحیحه کرده‌اند به خاطر اینکه عبدالله بن احمد وقتی که از ابن ابی عمیر نقل روایت داشته باشد منظور عبدالله بن احمد نهیکی است که از خاندان آل نهیک است وثقه می‌باشد ، بنابراین عبدالله بن احمد را می شود توثیق کرد، لذا این روایت را هم می شود به عنوان صحیحه در نظر گرفت و یک روایت آمره هم داریم که می‌گوید روزه یوم الشک را مثلاً

۱_ مصححه معاویة بن وهب حدیث ۵ از باب ۵ که حضرت در ضمن روایت فرمودند هو شی وفق له_ که این تعبیر در روایات زیاد است. که دیگر متعرض مسئله نیت نمی‌گردد .

۲_صحیحه سعید الاعرج حدیث ۲ باب ۵ باز حضرت در ضمن این روایت می‌فرمایند: _هو یوم وفقت له_ وبعد سعید سوال می کند که _من یوم الشک را روزه گرفته ام_أفأقضیه_فقال علیه السلام لا هو یوم وفقت له.

۳_ روایت محمد بن حکم حدیث هفت باب پنج در واقع تمامی این روایات آمره متعرض مسئله نیت نشده‌اند، از طرفی اشاره به دعوت روزه آن روز، یا تایید روزه آن روز به طور مطلق را مینمایند.

۴_ موثقیه دوم سماعه را داریم که امر به صوم به نحو مطلق است حدیث ۶ باب ۵،_فصامه فکان من شهر رمضان قال علیه‌السلام هو یوم وفق به لا قضا۶ علیه که دراین روایت به طور مطلق سماعه می گوید روزه گرفتم واصلا متعرض به مسئله نیت نمی شود.

۵_ روایت بشیر نبال حدیث سوم باب ششم که البته سند روایت ضعیف است، قال سألته أن صوم یوم الشک فقال علیه‌السلام صمه که حضرت به طور مطلق فرمودند که روزه بگیرد، بنابراین اینها روایاتی هستند که به طور مطلق امر به روزه یوم الشک را دارند.

اما روایات جامع بین اخبار ناهیه و آمره

۱_موثقه اول سماعه حدیث چهارم باب پنجم قال قلت لأبی عبدالله علیه‌السلام رجل صام یوم ولا أدری امن رمضان أو من غیره فجا۶ قوم أنه فشهدوا یک عده آمدند و شهادت دادند به ثبوت رمضان فقال بلی فقالوا أنه صمت فقال علیه‌السلام بلی فأعتد به فإنما هو شی وفقک الله إنما یصام یوم الشک من شعبان ولا تصمه من شهر رمضان که در واقع این روایت کاملا جمع بین روایات ناهیه و آمره است.

۲_ روایت زهری ؛ که خیلی از نظر دلالت خوب است محمد بن شهاب الزهری که این شخص یک علاقه خاصی به امام سجاد علیه السلام داشته است و مصاحبت با حضرت داشته اند باب پنج حدیث ۸ _و عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن القاسم ابن محمد جوهری_که البته این شخص توثیق خاص ندارد لیکن توثیق عام دارد، ابن ابی عمیر و صفان از او روایت کرده اند واز طرفی واقفی هم می‌باشد_عن سلیمان بن داود_که توثیق نجاشی را دارد،عن سفیان بن ٱیینة عن الزهری عن علی بن حسین علیه السلام این روایت از نظر زهری و سفیان بن ٱیینة ضعیف است، ولی خب مضمونش خیلی خوب است که بیان باشد از و صوم یوم الشک ٱمرنا به و نهینا عنه ٱمرنا به أن نصومه مع ألصیام الشعبان و نهینا عنه أن ینفرد الرجل بصیامه الذی یشک فیه الناس.

۳_ روایت زکریا بن آدم که روایت معتبر و قابل اعتمادی است ،حدیث یک باب پنحمغ قال علیه‌السلام لأن أصوم یوما من شعبان أ‌حب إلی من أن یفطر من شهر رمضان که این روایت هم قرینیت خوبی دارد حضرت می‌فرمایند من اگر یک روز از شعبان را روزه بگیرم بهتر است از این که رمضان را افطار کرده باشم که این تعبیر دلالت دارد بر اینکه روزه ای که دریوم الشک أخذ می شود باید به نیت شعبان باشد. بنابراین ما از این سه روایت استفاده می‌کنیم که اخبار ناهیه نهی از روزه رمضان است واخبار آمره هم امر به صوم شعبان است. نهی در عبادات به نحو مطلق موجب فساد صوم نیست،

۱_ نهی در عبادات گاهی به ذات عبادت می خورد که اینجا مقتضی فساد صوم است، مثل موردی که نهی از صوم فی ألسفر شده باشد که در اینصورت صوم مسافر اصلا مقربیتی ندارد.

۲_ گاهی نهی به جزء با عبادت می‌خورد مانند نهی از سوره عزائم در نماز .

۳_ گاهی نهی تعلق می‌گیرد به شرط عبادت مثلاً می فرماید لباس حریر نپوش.

۴_ گاهی نهی متعلق به وصفی از اوصاف عبادت است، مثل جهر و اخفات که وصف لاینفک عبادت می‌باشد .

۵_گاهی نهی تعلق می‌گیرد به وصفی که داخل در عبادت نیست مثل نهی از نظر اجنبیه در نماز که موجب فساد عبادت نمی شود .مانحن فیه از قسمت اول است این که می فرماید صوم رمضان را نگیر این نهی به ذات و طبیعت صوم اصابت کرده است بدین ترتیب فرع چهارم از مسئله شانزدهم هم تمام شد بقیه آن را می گذاریم برای فردا ان‌شاءالله

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

logo