درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی
1401/09/15
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله چهاردهم/فصل اول در باب نیت /كتاب الصوم
موضوع: كتاب الصوم/فصل اول در باب نیت /مسئله چهاردهم
مساله چهاردهم:_اذا نوی الصوم لیلا لا یضره الاتیان بالمفطر بعده قبل از الفجر مع بقاء العزم علی الصوم_این مساله هم از فروعات بحث نیت و وقت نیت است،میفرماید که کسی که در شب رمضان نیت صوم کرده باشد،در شب حالا ماه رمضان و غیر رمضان،در شب نیت روزه کرده باشد قبل از طلوع فجر هرچی بخورد این منافاتی با صوم و نیت صومش ندارد،در صورتی که عزمش بر صوم همچنان باقی باشد پس اگر شخص صائم که نیت صوم فردا را دارد بعد از نیت استعمال مفطر بکند یعنی چیزهایی بخورد،بعد نیت سحری بخورد فرض کنید،این ضرری به صوم میزنه یا به نیت صوم؟جواب اینست که نه،یک چیزی میتونه مضر به صوم باشد که یا امساک را خراب کند یا نیت را،چون صوم دو جزء اصلی دارد یکی امساک است المفطرات،یکی هم نیت،حالا چیزی در شب خوردن بعد از نیت چیزی خوردن این مضر به نیت است؟نه چون ما نظرمون در نیت اینست که نیت صوم داعی عزم است،این شخص عزم رو که داره،عزمشم مال امساک از طلوع فجر تا غروب شمس است،پس قصدش امساک در نهار است حالا افطار در لیل،استعمال مفطر در لیل منافاتی با امساک در نهار که ندارد منافاتی با عزم بر امساک دارد یا ندارد؟اونم ندارد چون چنین تصمیمی را دارد که از اول صبح یعنی از طلوع فجر ممسک باشه و روزه دار باشد،پس بخاطر اینکه هیچکدوم از این دو جزء روزه که عبارت باشد از نیت و امساک،ضرری نمیبیند با اینکه انسان در شب چیزی بخورد،همه مردم سحری میخوردند دیگه،حالا این سحری خوردن اگر نیت قبل از سحری باشد،سحری خوردن ضرری به نیت میزند؟نه ربطی به هم ندارد،سحری خوردن چه ربطی به نیت دارد،نیت عزم است،نیت اراده است،نیت در واقع تصمیم بر اینست که من از فلان وقت روزه باشم خب حالا چیزی خوردن که به نیت ضرری تمیزند،آن چیزی که نیت را خراب میکند عدول از نیت است یا قصد منافی یا قصد خلاف است که نیت را خراب میکند،سحری خوردن در شب که نیت را خراب میکند برای همین ایشان میفرماید _مع بقاء العزم_ اگر عزمش باقیست بر روزه داری خب نیتش برقرار است،عزم که باقیست یعنی نیت برقرار است،امساک هم که دارد پس روزه اش صحیح است
جواب به شاگرد:این چه فرعی است به قول شما،این بخاطر اینه که مرحوم سبزواری در کفایة الاحکام نقل کرده از شهید اول این قول را که بعد از نیت دیگه نمیشه چیزی خورد، اینم من فکر میکنم مبتنی بر اینست که نیت را کسی اخطاری بداند کانه مثلا چیزی خوردن بعد از نیت اگه ما نیت را اخطاری بدونیم اون اخطار را،احضار را،اون را ضرر بهش میزنه،در حالیکه به اونم ضرر نمیزنه انصافا یعنی اگر کسی نیت را در شب کافی بداند خب بعد از اخطار و احضار نیت در ذهن چیزی بعد از آن خوردن باز نقض اون اخطار نیست ولی چون این قول نسبت داده شده به شهید اول این فرع مطرح کردند و گرنه مطلب کاملا روشن و بدیهی است که ما چه نیت را اخطار بدانیم چه نیت را داعی بدانیم یک چیزی از جنس خودشه که ضرر میزند،خوردن و آشامیدن که از جنس نیت نیست بنابراین ضرری به نیت نمیزند چون قول مطرح شده اینم مطرح کرده ما هم دیگه بیش از این وقت نمیذاریم چون مطلب روشن و واضحی است.
جواب به شاگرد:میگم چه نیت داعی باشد چه نیت اخطار باشد،اخطاری بودن که آدم باید نیت را در ذهنش امرار و احضار بکند باز چیزی بعد از اون خوردن که منافاتی با نیت ندارد،چه چیزی منافات با نیت دارد؟اینکه انسان از نیتش برگردد یا نیت یک فعل منافی بکند.
مساله پانزدهم_یجوز فی شهر رمضان ان ینوی یوم نیة علی حده و الاولی ان ینوی صوم الشهر جملة و یجدد النیة لکل یوم و یقوی الاجتزاء بنیة واحده للشهر کله لکن لا یترک الاحتیاط بتجدیدها لکل یوم_این در مورد ماه رمضان است_اما فی غیر شهر رمضان من الصوم المعین فلابد من نیته لکل یوم اذا کان علیه ایام کشهر او اقل او اکثر_مساله در این مساله پانزدهم در موضوع وحدت یا تعدد نیت است،که ماه رمضان یک نیت داره یعنی یک عبادت است یا ماه رمضان به تعداد روزهاش نیت های مختلفی دارد نیت های مجزا و مستقلی دارد،حالا عبارت رو باهم مرور میکنیم ایشون میفرماید در ماه رمضان جایز است که انسان برای هر روز از ماه رمضان نیت مستقلی داشته باشد،ولی بهتر اینست که یک نیت داشته باشد برای کل ماه رمضان و بعد برای هر روز هم تجدید نیت بکند،یک نیت کلی برای ماه رمضان برای هر روز هم مستقل نیت کند_و یقوی الاجتزاء بنیة واحده للشهر کله_البته اگر ما بگیم اکتفا کنیم به یک نیت برای کل رمضان،این قول قوی است که قائل به اجتزاء و اکتفا بشیم یعنی بگیم یک نیت برای کل رمضان کافیست_لکن لا یترک الاحتیاط_ولی احتیاط به نحو وجوبی اینست که انسان باز برای هر روز رمضان نیت مستقل هم داشته باشد و اکتفا به نیت اول ماه رمضان نکند،این مال ماه رمضان است. اما در غیر ماه رمضان نه هر روزه ای حکم خودش را دارد،امر خودش را دارد،و نیت جدا و مستقلی لازم دارد،چرا این مساله مطرح شده بخاطر اینکه مشهور بین قدمای از اصحاب و فقها این بوده که ماه رمضان یک نیت برای کل ماه رمضان کافیه،یعنی شخص اگر بعد از حلول ماه مبارک رمضان همون شب اول یکنیت برای کل سی روز،بر فرض که سی روز باشد،داشته باشد این دیگه احتیاجی ندارد به تجدید نیت برای هر شب
چون میدونید که متقدمین نیت را اخطاری میدانستند یعنی مشهور بین متقدمین این بود که باید آدم نیت بکند یعنی قشنگ نیت را در ذهن خودش التفات داشته باشد،اونها اخطاری بودند مثل معاصرین و متاخرین اینها نیت را به نحو داعی قبول نداشتند،خب به نحو اخطار،یک بار در اول رمضان چنین نیتی را در ذهنش احداث میکند دیگه برا بقیه تا آخر ماه رمضان کافیه، این قول مشهور در بین قدما بوده
سوال شاگرد:اگرکسی شب نیت کل ماه رمضان را داشته باشد بعد بخوابد و بعد از ظهر از خواب بیدار شود روزه اش صحیح است؟
جواب به شاگرد:بله اگر کافی بدونیم روزه اش صحیح است،نیت داشته امساک هم داشته.
چون این قول بوده و ادعای اجماع هم شده،مرحوم شیخ طوسی و سید مرتضی ادعای اجماع کردند که یک نیت برای کل رمضان کافیه،شیخ مفید،سید مرتضی،سلار،حلبی اینها قائل به این قول بودند به اکتفا به یک نیت برای کل رمضان بودند ولی در زمان مرحوم علامه به بعد نظر بر این بوده که نه هر روز ماه رمضان نیت مجزا و مستقلی میخواهد،مساله مبتنی بر این اختلاف مبناییست،که ما رمضان را یک مامور به واحد بدانیم بگیم ما یک امر داریم برا کل ماه رمضان،ماه رمضان اوامر جدا ندارد روزهایش،یک امر دارد _و من شهد منکم الشهر فلیصمه_ماه رمضان را روزه بگیر،یک امر داریم برای کل ماه رمضان،خب یک امر،یک مامور به میخواهد،یک مامور به هم که دوتا نیت نمیخواهد،یک نیت برایش کافیست،ما ماه رمضان را یک مامور به بدانیم یا سی مامور به بدانیم،مساله مبتنی بر این مبانست،علی المبنا است در واقع، که ماه رمضان را یک مامور به بداینم،یک عمل بدانیم،یک عمل مرکب است در واقع، یک عبادت بدانیم مثل عبادت های مرکب از اجزا است،بهش میگن مرکبات اعتباریه مثل نماز مثل حج که اجزا متعددی دارد،ماع رمضان هم یک همچین چیزی است انگار که سی روزش،سی تا جزء است مثل رکوع و سجود،یا اینکه بگیم سی تا امر داریم برا ماه رمضان،مساله برمیگرده به این مبنا،به این اختلاف مبنایی،این یک نکته که حالا در موردش بحث میکنیم،یک نکته هم اینست که این بحث،این نزاع در کجا مطرح میشود؟این بحث در جایی مطرح میشود که ما نیت را اخطاری بدانیم،اگر ما نیت را ارتکازی بدونیم،به نحو داعی قبول داشته باشیم،اعتقادی به داعویت نیت داشته باشیم،اصلا این بحث مطرح نمیشود،پس این بحث باز در صورتی مطرح میشود که قائل به اخطاری بودن نیت باشیم یعنی همون نظر مشهور قدما،چون کسی که نیت را به نحو داعی قبول داره میگه اون کسی که اول رمضان نیت رمضان داره خب این عزمش و این تصمیمش تا آخر رمضان باقیست دیگه پس این نیت برا هر روز هم دارد مسی که اول ماه رمضان برا کل ماه رمضان نیت دارد،برای هر روز مجزا نیت دارد،همون کافیست،چون نیت ما گفتیم اگر عزم باشد،تصمیم باشد،اراده باشد ولو در ارتکاز،ولو در ته ذهن انسان،همین کفایت میکند،اگر کفایت میکند پس اون کسی که نیت کل ماه رمضان را دارد برای هر روز هم نیت مستقل داردلا محاله،یعنی لازمه اش همینه که برا هر روز نیت مستقل داشته باشد،پس این بحث اصلا در مبنای داعوی بودن و داعی بودن نیت اصلا مطرح نمیشود،این بحث در مورد کسی مطرح میشود که نیت را به نحو اخطار قبول داشته باشد خب این باید ما یکبار اخطار کنیم یعنی یکبار نیت را در ذهن احضار بکنیم یاسی بار مثلا،این سوال مطرح میشود.خب بر این مبنا بحث رو مطرح میکنیم،بر این مبنا میگوییم خداوکیلیش، الحق و الانصاف ما سی تا عمل داریم یا یک عمل،یعنی اینی که آیه شریفه فرموده_ومن شهد منکم الشهر فلیصمه_ماه رمضان را روزه بگیرید،این رمضان یعنی یک عبادت است،پس اگر یک عبادت است،چرا هر روز قضا و کفاره جدا دارد،شما یک روز مثلا نقض بکنی باید کل سی روز را قضا کند یا همون روز را قضا کند؟مثل نماز نیست،شما اگر اخلالی در رکوع به وجود اومد کل نماز را قضا میکند،مرکبات اینطورین،یک جزئش خراب بشه همه اش خراب میشود،در ماه رمضان اینجور نیست،هر روز ماه رمضان صحت و بطلان خودشو داره،قضا و کفاره خودشو دارد،احکام و آثار خودشو دارد هر روز جداگانه،اینا همش دلالت میکند که اینها عبادتهای متعدد هستند،بله خب بعضی از عبادتها یک عنوان کلی هم پیدا میکنند،ما امر به صلات یومیه داریم حالا چون امر به صلات یومیه داریم باید بگیم همه این پنج تا نماز یومیه یک عبادت است؟هیچکس این حرف را نمیزند،خب اینها عنوانهای کلی هستند اشکالی ندارد امر به یک عنوان کلی،امر به یک عنوان کلی مثل امر به نافله،بگن نافله بخون،نافله بخون یعنی همه نوافل یک عبادت اند؟ اقل و اکثر ارتباطی هستند؟به نحو ارتباطی اند یا به نحو استقلالی اند؟به نحو استقلالی اند،خب پس چرا گفتن به یک امر که نافله یومیه بخوان؟چون نافله یک عنوان کلی است،اشکالی ندارد که امر به یک عنوان کلی بشود که دارای مصادیق و افراد متعددی است،عناوین کلی بعضیشون افراد متعددی دارند،خب رمضان هم یک عنوان کلی است که افراد متعددی دارد،سی تا فرد دارد،امر به رمضان با امر شعبان و رجب هیچفرقی نمیکند مثلا بگن روزه رمضان را بگیر یا بگن روزه رجب بگیر یا روزه شعبان بگیر هیچ تفاوتی ندارد فقط اون امرش استحبابی است،این امرش وجوبی است.آیا مثلا کسی در ماه رجب و شعبان این حرف را زده که بگیم کل روزه های شعبان و رجب یک نیت میخواهد؟هیچکی این حرف را نمیزند،قدما هم این حرف را نزدند،همینو ما در ماه رمضان هم میگیم دیگه،این آیه شریفه هم اصلا در این مقام نیست و منشاء_و من شهد منکم الشهر فلیصمه_ناظر به احکام مسافر و حاضر است،آیه شریفه در مقام اینست که کسی که ماه رمضان را در وطن خودش درک بکند روزه اش را باید بگیرد،این آیه موضوعش اصلا تعدد یا وحدت عبادت نیست اصلا،موضوع این آیه وحدت یا تعدد یا تفریق نیت یا اتحاد نیت اینچیزا نیست،موضوع آیه اینست که آقای که در وطنت هستی و ماه رمضان را درک میکنی روزه بگیر،آقایی که مسافر هستی شما روزه نگیر،موضوعش این است،ربطی به این مساله ندارد پس بنابراین ما از احکام جدا و مستقلی که برای هر روز ماه رمضان هست مثل قضا و کفاره که عرض کردیم،مثل صحت و بطلان هر کدوم که ربطی به صحت و بطلان اون یکی ندارد،مثل اینکه هر کدوم طاعت و عصیان خودش را دارد،هرکدوم طاعت و عصیان خودش را دارد میفهمیم که اینها عبادتهای مجزایی هستند و کسانی مثل مرحوم سید مرتضی که این را قیاس کردن،سید مرتضی اصلا بیانی دارن که قیاس کردن گفتند مثل اجزاء عبادت واحده است این سی تا،این قیاس مع الفارق است و درست نیست چون خود سید هم حتما قبول ندارد که اگر یک روز روزه اش باطل شد کل سی روز باطل میشه،اینجور نیستش،پس بنابراین از این مساله ما میفهمیم که اینها مامور به های متعدد هستند و مامور به متعدد نیت متعدد میخواهد،مامور به مستقل و مجزا،نیت مستقل و مجزا میخواهد بنابراین همین نظر متاخرین نظر درستی است.حالا چون ادعای اجماع شده اگر آن ادعای اجماع درست باشد یعنی اگر اجماع باشد همون اجماع مثلا چطور اجماع بود که به همون اخطاری ها،اخطاری ها میگفتند نیت در شب کافیست لازم نیست عند طلوع الفجر نیت کنید،در حالیکه علی القاعده شما باید اول عمل نیت داشته باشی زودتر فایده ندارد،ولی میگفتیم به اجماع نیت در شب کفایت میکند همون اجماع برای اخطاری ها میگوید اول ماه رمضان کفایت میکند،اگر چنین اجماعی باشد میگوییم کفایت میکند ولی چون این اجماع مسلم نیست،محرز نیست مرحوم سید فرموده_لکن لا یترک الاحتیاط بتجدیدها لکل یوم_اینکه ایشون گفته ترک احتیاط نشود از این جهت است که این اجماع قطعی و مسلم نیست،پس بنابراین میفرماید که باید برای هر روز هم نیت جدا کرد حتی اگر اول رمضان نیت کرده باشد.این در مساله ماه رمضان.
سوال شاگرد:سی تا امر داریم؟
جواب به شاگرد:سی تا امر داریم ما،یک امر یعنی امر به عنوان کلی هیچ منافاتی ندارد با امر به خود اون عنوان افراد و مصادیق،به افراد اون عنوان کلی،مثلا امر به نافله منافاتی ندارد با امر به نافله صبح،نافله شب مثلا یک نفر بگوید ما چون امر به نافله داریم،داریم تو روایت امر به نافله،پس بگوییم برای هر کدوم از نافله ها نیت نمیخواهد،چنین چیزی کسی نمیگه،یا امر به صلات یومیه،خب این یک امر به یک عنوان کلی است،این منافاتی ندارد باز صلات ظهر امر خودشو داره،عصر امر خودشو داره.
سوال شاگرد:الان امر روز سوم ماه مبارک با روز چهارم فرق میکند؟
جواب به شاگرد:بله فرق میکند،نوعشون یکی است ولی هرکدوم یک مامور به مستقلی است از مامور به دیگر،نوعشون یکی است یعنی قصدالنوع نمیخواهد اما قصد الفعل میخواهد
سوال شاگرد:پس شما میگویید امر منحل میشود به سی امر؟
جواب به شاگرد:مرحوم خویی همین تعبیر انحلال را دارند که امر کلی رمضان انحلال پیدا میکند به تمام افرادش،حالا چه این تعبیر را به کار ببریم چه بگیم اصلا امر دارد،هرکدوم امر مستقل هم دارد بالاخره سی تا روزه است و سی تا امر هم دارد مثلا اگر بگن ماه شعبان را روزه بگیرید،ماه شعبان را کسی نمیگوید یک امر دارد،سی تا امر دارد هر روزش جدا است،هر روزی را گرفت ثواب آنروز را برده،هر روزیم که نگرفت ثواب آنروز را نبرده است،خواست قضا بکند حالا قضا وکفاره به اون معنا که نداره،حالا بعضی مستحبات قضا داره اتفاقا،مثلا نوافل قضا دارد،منظورم اینست که امر به عنوان کلی با امر جدا به افراد هیچ منافاتی ندارد چون آن افراد تحت همان عنوان قرار میگیرند
سوال شاگرد:ما وقتی نذر میکنیم مثلا یک ماه روزه بگیریم آیا من بر خودم واجب میکنم برای هر یک دونش یک ثواب ببرم یا نه من دارم میگم عهد کردم یا نذر کردم یک ماه،دیگه برا تک تکش که اینکار را نکردم؟
جواب به شاگرد:نه ولی خب ما روزه یک ماهه که نداریم یعنی یک نفر یک ماه کلا صائم باشد،میدونیم که ما روزه وصال نداریم که،که چندتا روز پشت سر هم به هم بچسبه پس هر روز یک روزه،و هر روزه برای یک روز هست،بنابراین اون کسی که نذر میکنه من یک ماه روزه بگیرم در واقع دارد نذر میکند که من سی روز روزه بگیرم،معنی حرفش اینست،اونم یک دونه عمل نیست سی تا عمل است،حالا یک ماه در ذهنش چی باشه اگر در ذهنش سی روز باشه،پس کسی که میگه من یک ماه روزه میگیرم اونم باز سی تا عمل است نه یک عمل،خب حالا اگر او نقض بکند و یک روز را نگیرد،اون یک روزی که نگرفته موجب بطلان بیست و نه روزی که گرفته که نمیشه ولی به نذرش عمل نکرده،
ثواب نذر را نبرده،چون ما دوتا عنوان داریم یکی عنوان صوم،یکی عنوان نذر داریم پس بنابراین به نذر عمل نکرده ولی بیست و نه روزی که گرفته درست است،اون یک روز را هم باید بگیرد بالاخره،حالا البته به نیتش هم بستگی دارد که این یک ماه را به نحو تعاقب و پی در پی نیت کرده یا نه کلا منظورش این بوده که مجموعا یک ماه بشود یعنی سی روز بشود،اونم سی تا عمل است نه یک عمل،منتها سی تا عمل است که مشمول عنوان نذر شده،خب ما در ماه رمضان پس میگیم که اگر یک همچین اجماعی بوده باشد واقعا در بین متقدمین،خب اجماع خودش دلیل است،میگم این بحث اصلا در مورد نیت به نحو داعی مطرح نیست چون نیت به نحو داعی وجود دارد در هر صورت،در مورد نیت به نحو اخطار اگر اجماع باشد فبها المراد،میگیم یکی کافیست ولی چون اجماع مسلم نیست خب معمولا آقایون قبول نمیکنند اینکه یک نیت برا کل رمضان،حالا میمونه در صوم غیر رمضان،در صوم غیر رمضان ما چنین ادعایی اصلا نداریم،ادعای اجماعی اصلا نداریم که بقیه روزه ها اینها یک عبادت باشند یعنی چندین روزه با همدیگر مثل روزه شعبان یا رجب یا روزه های قضا،واجب غیر معین ،همه این روزه های قضای من یک امر داشته باشند،بله اتفاقا _اقض ما فات_داریم،اصلا همین هم یک سوال خوبی است،اقض ما فات یعنی تمام روزه های قضای من یک امر دارد یا هر کدام جدا از دیگری است؟میگیم هر کدام جدای از دیگریست و کسی همچین ادعایی نکرده،پس من امروز که روزه قضا میگیرم نیت امروز را باید داشته باشم،فردا که روزه قضا میگیرم نیت فردا را هم باید داشته باشم با اینکه ما امرش یکی است،امرش اقض ما فات است،امر به عنوان کلی هیچ منافاتی با تعدد عمل ندارد،مثلا یک کسی بگوید نظم را در این موسسه رعایت کنید،خب نظم یک عنوان کلی است،نظم به رعایت قانون هست،به رعایت وقت هست،به رعایت مقتضیات کارمندی و آن عملی که براش اجیر شده هست،اینها هر کدام باز اوامر خودش را دارد،امر به عنوان نظم به قول مرحوم آقای خویی انحلال پیدا میکند به همه افرادش،حالا چه عنوان انحلال را بگوییم چه نگوییم بالاخره منافاتی با اوامر مستقل ندارد،امر به کلی هیچ منافاتی با امر به جزئی ندارد
سوال شاگرد:ظاهرا فقهای معاصر همچین فتوایی ندادند که برای هر روز نیت دوباره باید کرد؟
جواب به شاگرد:بخاطر اینکه همه نیت را به نحو داعی قبول دارند لذا مساله اصلا منتفی است،چون داعیش که وجود دارد بله اگر وسط ماه رمضان از عزمش برگردد یعنی نیت داشته باشه که از عزمش برگردد،چگونه از عزمش برگردد؟با قصد خلاف،با قصد منافی،که دیگه بقیه روزه ها را نگیرد اونجا دیگه عزمش نقض شد،تا زمانی که این عزم باقیست این واسه هر روز روزه نیت مستقلی دارد بخواهد یا نخواهد دارد.