درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدیگلپایگانی
1401/09/05
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله یازدهم و دوازدهم/الفصل الأوّل في النية /كتاب الصوم
موضوع: كتاب الصوم/الفصل الأوّل في النية /مسئله یازدهم و دوازدهم
مسئله یازدهم:
إذا تعدد في يوم واحد جهات من الوجوب أو جهات من الاستحباب أو من الأمرين فقصد الجميع أثيب على الجميع ، وإن قصد البعض دون البعض أثيب على المنويّ وسقط الأمر بالنسبة إلى البقية[1] _ مسئله مربوط به تعیین و قصدالنوع می باشد، لیکن آخرین مسئله از این موضوع است. مرحوم سید میفرمایند: اگر جهات وجوبی در یک روز جمع شود و یا جهات استحبابی در یک روز جمع شده باشند _ أو من الامرین _ هم جهت وجوبی دارد و هم جهت استحبابی، اگر همه را نیت کند در اینصورت همه ثواب ها به او داده میشود. ولی اگر بعضی را نیت نماید تنها نسبت به همان بعض نیت کرده و ثواب می برد و امر نسبت به بقیه ساقط میشود. بنابراین سه حالت را مصنف مطرح کردهاند در این مسئله:
۱_ إذا تعدّد فی یوم واحد جهات من الوجوب _ چند جهت وجوبی در یک روز جمع شده باشد، مثلاً نذر کرده که نیمه رجب را روزه بگیرد، اتفاقاً در رجب معتکف هم شد، خب در اینجا روزه روز سوم اعتکاف هم از جهت نذر واجب است و هم از بابت اینکه روز سوم اعتکاف است.
۲_ أو جهات من الاستحباب _ چند جهت استحبابی در یک روز جمع شده است، مثلاً هم دحوالارض است، و هم پنجشنبه است، وهم روز نوروز هست، در اینجا سه جهت استحبابی مجتمع کرده اند.
۳_ أو من الأمرین _ هم وجوب و هم استحباب مجتمع شده است در یک روز، مثلاً یک روز را نذر کرده است و گفته فلان روز در هفته آینده را روزه می گیرد، که اتفاقاً آن روز، روز خاصی هم است، مثلاً روز مبعث است لذا اینجا اجتماع امرین است یعنی جهت وجوبی و استحبابی، حالا اینجا دو مسئله را باید مورد بررسی قرار داد.
الف_ آیا امکان تداخل این جهات وجود دارد؟
ب_ آیا امتثال اینها مجتمعا امکان دارد؟
جواب الف_ امکان تداخل در صورتی است که این عناوین با یکدیگر تباین ذاتی نداشته باشند، مثلاً روزه های استحبابی اصلاً با یکدیگر تباین ندارند چون همگی این ها جنبه ظرفیت دارند، همگی آنها یک ماهیت دارند، ولی اگر تباین داشته باشند اینها دیگر قابل جمع با هم نیستند، مثلاً کسی نذر کرده است روز مبعث را، که روزه قضا بگیرد، و از طرفی نذر کرده است که روز نوروز را هم روزه کفاره بگیرد، خب در اینصورت این دو نوع روز با یکدیگر قابل جمع نیستند، چون با یکدیگر تباین دارند.
جواب ب_ اما در مسئله ترتب ثواب و أجر مرحوم سید فرموده اند هر کدام را نیت نماید ثواب همان به او داده میشود، در اینجا باز فرمایش ایشان را به نحو کلی قبول نداریم زیرا بستگی دارد به اینکه آن عنوان، حیثیت تعلیلی داشته باشد یا حیثیت تقییدی، اگر آن عنوان حیثیت تعلیلی باشد یعنی مثلاً جنبه ظرفیت داشته باشد، مثل عناوین مستحبات، حالا اگر چند تا از این روزه ها هم در یک روز جمع شوند و شخص یک کدام از آن روزه ها را نیت نماید و به بقیه اصلا التفات نداشته باشد، مختار ما این است که ثواب تمام آن روزه ها را به آن شخص می دهند، زیرا ما میگوییم اینها عناوین ذاتی و قیدی نیستند، بلکه اینها ظرف موضوع هستند، بنابراین این فرمایش سید بالجمله درست است، لیکن فی الجمله صحیح نیست.
مسئله دوازدهم:
این مسئله مربوط به وقت نیت است _ آخر وقت النية في الواجب المعين رمضاناً كان أو غيره عند طلوع الفجر الصادق، ويجوز التقديم في أيّ جزء من أجزاء ليلة اليومالذي يريد صومه، ومع النسيان أو الجهل بكونه رمضان أو المعين الآخر يجوز متى تذكر إلى ما قبل الزوال إذا لم يأت بمفطر، وأجزأه عن ذلك اليوم، ولا يجزئه إذا تذكر بعد الزوال، وأما في الواجب الغير المعين فيمتد وقتها اختياراً من أول الليل إلى الزوال دون ما بعده على الأصح، ولا فرق في ذلك بين سبق التردد أو العزم على العدم، وأما في المندوب فيمتد إلى أن يبقى من الغروب زمان يمكن تجديدها فيه على الأقوى[2] _ یعنی آخرین وقت برای داشتن نیت در واجب معین مثل ماه رمضان و یا غیر صوم رمضان تا طلوع فجر صادق است _ ویجوز التقدیم فی أیّ جزء من أجزاء لیلة الیوم الّذی یرید صومه _ البته می توان زودتر نیت را داشته باشد، مثلا از شب نیت نماید _ ومع النسیان أو الجهل بکونه رمضان أو المعیّن الآخر یجوز متی تذکّر إلی ما قبل الزوال إذا لم یأتِ بمفطِر _ حالا اگر مثلاً فراموش نماید ماه رمضان است، بعد روز بالا آمد و ساعت ۹ یا 10 به او گفتند که ماه رمضان است در اینجا هر وقت یادش آمد مرحوم سید میفرمایند: جایز است تا قبل از زوال نیت نماید، البته به شرط اینکه مفطری را انجام نداده باشد _ وأجزأه عن ذلک الیوم _ که در اینصورت _ أخذ نیت تا قبل از زوال _ آن روزه به لحاظ وضعی واقع میشود و مجزی است _ ولا یجزیه إذا تذکّر بعد الزوال _ ولی اگر بعد از ظهر یادش آمد دیگر نمیتواند نیت کند، در این مسئله در رابطه با زمان نیت سه سوال مطرح شده است(بعبارتی وقت نیت از سه قسم از روزه ها)
الف_ وقت نیت در واجب معین، اعم از رمضان و غیر رمضان؟
ب_وقت نیت در واجب مطلق، یعنی واجبات غیر معین؟
ج_وقت نیت در صوم مندوب(یعنی واجبی بر عهده او نیست).
مرحوم سید حکمی که در فرع اول میدهند در طی سه بحث مطرح میکنند.
الف_ آخر وقت نیت در واجب معین چه زمانی است؟
ب_ ابتدا وقت نیت یعنی مبدأیت وقت نیت.
ج_فرض جهل و نسیان.
جواب اول: آخرین وقت نیت در واجب معین چه زمانی است؟ یعنی در چه برهه زمانی اگر ما نیت نکنیم واجب از دست رفته است؟ مرحوم سید می فرمایند: طلوع فجر، لذا شخص مکلف حق ندارد نیت روزه را از طلوع فجر به تاخیر بیندازد زیرا کاملا مطابق قاعده است، چون باید عبادت تماماً مقارن با نیت باشد، زیرا نیت شرط عبادت است، که باید از اولین جز تا آخرین جز واجد نیت باشد، نظر مشهور همین میباشد، که البته نظر مخالف هم در بین قدمای از فقهاء وجود دارد.
۱_ ابن ابی عقیل، ایشان نظرشان این است که به صورت الزامی باید نیت در لیل انجام داده شود.
۲_ سید مرتضی، ایشان قائل به جواز تاخیر نیت تا زوال است.
۳_ إبن جنید إسکافی، ایشان قائل به جواز تاخیر نیت تا قبل از مغرب میباشند.
نظر ابن عقیل: این قول دلیل موجهی ندارد تنها دلیلش یک روایت نبوی است که میفرمایند: لا صیام لمن لا یبیت الصائم من اللیل _ کسی که از شب نیت نکند روزه ندارد، این روایت حتی اگر دلالتش را هم قبول کنیم در منابع عامه آمده است. در منابع ما هم فقط در کتاب عَوالِی اللَّئالی إبن أبی جمهور آمده است که این کتاب هم خیلی بحث در موردش می باشد، زیرا روایاتش فاقد اسناد است، البته بعضیها هم به این کتاب توجه کرده اند مثل علامه مجلسی، سید نعمت الله جزائری، که شرح این کتاب را نوشته است، البته احتمال دارد که این نظر ابن عقیل نظر احتیاطی او باشد چون لحظه طلوع فجر احرازش تقریباً میشود گفت محال عادی است، لذا از باب مقدمه علمی ایشان گفتهاند: نیت باید در لیل باشد، یعنی چند دقیقه قبل از طلوع فجر صورت بگیرد.
۲_ فرمایش سید مرتضی: خلاف قاعده است زیرا مطابق این کلام بخشی از عبادت فاقد نیت میگردد، که این صحیح نیست، و مستند ایشان احتمالاً روایاتی است که مربوط به واجب غیر معین است، احتمالاً ایشان از اطلاقات این واجبات غیر معین استفاده کردهاند و گفتهاند که شامل واجب معین هم می باشد، البته باید آن روایات را مورد بررسی قرار داد.
۳_ مستند إبن جنید: هم روایات مندوب است، که در بحث های بعدیمان به آنها خواهیم پرداخت إنشا۶الله.