« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی‌گلپایگانی

1401/08/16

بسم الله الرحمن الرحیم

قصد روزه غیر ماه رمضان در ماه رمضان عامداً/الفصل الأوّل في النية /كتاب الصوم

 

موضوع: كتاب الصوم/الفصل الأوّل في النية /قصد روزه غیر ماه رمضان در ماه رمضان عامداً

 

قصد روزه غیر ماه رمضان در ماه رمضان عامداً:

مسئله سوم از سه مسئله ای که مطرح شده بود، هستیم و مسئله سوم این بود که اگر شخصی در ماه رمضان قصد روزه دیگری را بکند یعنی قصد روزه رمضان را نداشته باشد، منتها نه از روی جهل به موضوع و حکم، اصلاً عالماً عامدً با اینکه میداند در رمضان باید روزه رمضان را فقط گرفت و روزه غیر رمضان جایز نیست، پس به انحصار این ظرف در صوم رمضان اطلاع دارد با این حال به هر دلیلی تصمیم می‌گیرد که یک روزه دیگری را بگیرد و روزه رمضان را نگیرد چه حکمی را پیدا می‌کند؟ مصنف می‌فرمایند: _ نعم، إذا کان عالماً به وقصد غیره لم یجزه، کما لا یجزی لما قصده أیضاً...[1] _ اگر کسی عالم به رمضان باشد و قصد یک روزه دیگری را بکند مجزی از رمضان نیست _کما لا یجزی لما قصده أیضاً _ مجزی از آن روزه منوی مقصودش هم نیست یعنی نه روزه رمضان واقع می‌شود و نه روزه مقصود و منوی او روزه ای را که نیت کرده واقع نمی شود و مأموربه اصلی هم واقع نمی‌شود، خلاصه هر دو روزه اش باطل است. پس بنابراین در اینجا دو بحث مطرح می‌شود ۱_ صحت یا عدم صحت صوم رمضان، ۲_ صحت و بطلان صوم منوی و مقصودش.

صحت یا عدم صحت صوم رمضان:

۱_ در مورد روزه رمضان قطعاً روزه رمضانش باطل است، به دلیل اینکه صوم یک عنوان قصدی است و این فرد هم قصد صوم رمضان نداشته بلکه قصد یک روزه دیگری را داشته است پس روزه رمضان واقع نشده است زیرا نمی شود که انسان عملی را که نیت نداشته است واقع نماید. یعنی یک فعلی که غیر مأمور به است مجزی از فعل مأموربه شود، مثلاً بگوییم فلانی نماز آیات خواند اما عیبی ندارد این نماز آیاتش به جای نماز یومیه اش باشد، بالاخره یک عملی بخواهد مجزی از عمل دیگری بشود دلیل لازم دارد، بنابراین در عناوین قصدیه و در امور عبادی که امر دائر مدار قصد است احتیاج به نیت و قصد می‌باشد مگر در توصلیات که نیت لازم ندارد. لذا هیچ عملی، جای عمل دیگری را نمی گیرد مگر اینکه دلیل داشته باشیم، بله نقل شده و نسبت داده شده به بعضی از بزرگان مثلاً به شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیه و محقق که این بزرگان فرموده اند، حتی اگر قصد روزه دیگری را بکند این خود به خود و به صورت قهری واقع می‌شود از صوم رمضان، این مطلب در عبارت سید هم وجود دارد، می فرمایند: و متی نوی أن یصوم فی شهر رمضان عن ألنذر أو القضاء فإنه یقع فی غیر شهر رمضان دون غیره _ کسی که نیت کند در ماه رمضان روزه نذری یا روزه قضا ویا روزه مستحبی بگیرد اینها همه‌اش جای روزه رمضان واقع می‌شود البته قید عالما عامدا در این جا ندارد، بنابراین آدم مطمئن نیست که اطلاق فرمایش ایشان شامل حالت عمد و علم هم می شود، احتمال می دهیم که این کلام ناظر به همان جهل به موضوع است یعنی کسی که از آن خبر ندارد به هر صورت چیزی که مسلم است همین قاعده است که مأتی به باید با مأموربه منطبق باشد، نمی شود که انسان عمل دیگری را انجام بدهد و اجتزاء و مجزی بشود از عمل مأموربه و دستور شارع، بنابراین روزه رمضان قطعاً واقع نشده است چون آن روزه را قصد نکرده است(ما وقع لم یؤمر به و ما ٱمربه لم یقع)

۲_ بحث دوم در آن صوم مقصود و منوی است، آن روزه ای را که نیت کرده است چرا واقع نشود؟ شخصی در ماه رمضان نیت کرده است که روزه نذری بگیرد یا روزه قضا و یا روزه کفاره بگیرد البته با علم به موضوع و حکم به عدم صحت صوم غیر رمضان در شهر رمضان خب این هم روزه اش طبق نظر معروف و مشهور باطل است. مرحوم صاحب جواهر اینجا فرموده‌اند که اصلاً این حکم از ضروریات است یعنی آنقدر معروف و مشهور است که روزه منوی و مقصود در ماه رمضان واقع نمی‌شود و همه فقها قبول دارند که در این ظرف رمضان هیچ روزه ای غیر از روزه ماه رمضان قرار نمی گیرد، حتی اگر روزه دیگری را نمیگیرد نیت بکند، چرا؟ ادله مختلفی مطرح کرده اند و صاحب مستمسک سید حکیم فرموده اند که این ادله را جمع‌آوری و بحث وبرسی کرده‌اند.

ادله مسئله:

۱_ همین که امری وجود ندارد یعنی ما به روزه دیگری در ظرف رمضان امر نداریم امر به صوم قضاء،کفاره،ندب و انواع این صوم ها، ما امری در ماه رمضان نداریم که می‌شود گرفت بنابراین امور تعبدی هستند و امور تعبدی هم دلیل بر مشروعیت لازم دارند، و از طرفی هیچ دلیلی بر مشروعیت آنها وجود ندارد همین که دلیل بر مشروعیت آنها وجود نداشته باشد کافی است بر بطلان. در امور عبادی اینگونه است که همان عدم الدلیل کفایت بر بطلان آن می کند بنابراین دلیلی بر وجود امر شارع در ماه رمضان نسبت به این صوم های دیگر نداریم، شاید هم اصلأ یک تشریع محرم بشود.

۲_دلیل دوم آیه شریفه است: ﴿فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَر[2] _ کسی که مریض باشد یا مسافر باشد خب در ماه رمضان روزه نباید بگیرد این هم ممکن است که اینجور استدلال بشود که خب مریض و مسافر روزه رمضان را نمیگیرند باید در غیر رمضان روزه بگیرند در حالی که مسافر می تواند بعضی از روزه ها مثل روزه های نذری و روزه های خاص را بگیرد لیکن آیه اطلاق داردکه اعم از روزه رمضان و غیر رمضان است، اصلاً هیچ روزه ای رانباید بگیرد، پس معلوم می‌شود که روزه دیگری را هم در ماه رمضان نمیشود گرفت البته خیلی استدلال متقنی نیست.

۳_ روایت نبوی: الشيخ ابو الفتوح الرّازي في تفسيره: عن جابر، عن رسول الله(صلى الله عليه وآله)، أنّه قال: ليس من البرّ الصّيام في السفر[3] . حدیث سند معتبری ندارد _ در سفر روزه گرفتن کار نیکو و درستی نیست اعم از اینکه روزه رمضان یا غیر رمضان باشد؛ اطلاق دارد.

۴_ دو حدیث مرسله داریم که اینها سند معتبری ندارند ولی خب به اینها هم استدلال شده است: الف) محمد بن يعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن منصور بن العباس، عن محمد بن عبدالله بن رافع، عن إسماعيل بن سهل، عن رجل، عن أبي عبدالله عليه‌السلام قال: خرج أبو عبدالله عليه‌السلام من المدينة في ايام بقين من شهر شعبان، فكان يصوم، ثم دخل عليه شهر رمضان وهو في السفر فأفطر فقيل له: تصوم شعبان وتفطر شهر رمضان؟! فقال: نعم، شعبان إلي إن شيءت صمت وإن شيءت لا، وشهر رمضان عزم من الله عزوجل علي الافطار[4] . _ چند روزی از ماه شعبان حضرت از مدینه خارج شدند _ و کان یصوم _ و روزه می گرفتند، از همین روزه هایی که در سفر میشود گرفت، شاید نذر معینی داشته اند _ ثم دخل علیه شهر رمضان وهو فی السفر _ بعد ماه رمضان وارد و داخل شد و باز ایشان در سفر بودند _ فأفطر _ و بعد افطار کردند و دیگر روزه گرفتن را ادامه ندادند _ فقیل له أصحاب _ اصحاب و اطرافیان گفتند که _ تصوم شعبان و تفطر شهر رمضان؟ _ آنکه شعبان بود شما روزه می گرفتید حالا که ماه رمضان است و مهم تر از شعبان است روزه تان را می‌خورید و افطار می کنید _ فقال علیه‌السلام نعم شعبان الی _ حضرت فرمودند: ماه شعبان اختیارش دست خودمان است _ ان شئت صمت وان شئت لا _ اگر بخواهم روزه می گیرم و اگر هم نخواهم روزه نمی گیرم، صاحب اختیار خود مکلف است در ماه شعبان _ و شهر رمضان عزم من الله عزوجل علی الافطار _ ماه رمضان ترخیص ندارد بلکه جنبه عزیمت دارد و نباید در آن مسافر روزه بگیرد بلکه باید افطار نماید. ممکن است حالا کسی بگوید که امام روزه مستحبی می‌گرفتند و همینکه ماه رمضان داخل شد دیگر ادامه ندادند یعنی ترک صوم دیگر را در ماه رمضان انجام دادند ولی خب ترک فعل ظهوری ندارد در اینکه امام روزه دیگری را نمیتوانستند بگیرند، از باب اینکه روزه دیگر جایز نبوده است! بالاخره روزه رمضان را امام فرموده‌اند عزیمت بر افطار است و نسبت به روزه های دیگر روایت ساکت است‌. به هر حال مستدل میخواهد بگوید که از این روایت می شود برداشت کرد که هیچ روزه دیگری را نمیشود گرفت یعنی عزیمت افطار است بر تمام روزه ها اعم از روزه رمضان یا غیر روزه غیر رمضان. ب) و عنهم، عن سهل، عن علي بن بلال، عن الحسن بن بسام الجمال، عن رجل قال: كنت مع أبي عبدالله عليه‌السلام فيما بين مكة والمدينة في شعبان وهو صائم، ثم رأينا هلال شهر رمضان فأفطر، فقلت له: جعلت فداك، أمس كان من شعبان وأنت صائم واليوم من شهر رمضان وأنت مفطر؟! فقال: إن ذلك تطوع ولنا أن نفعل ما شيءنا، وهذا فرض فليس لنا أن نفعل إلا ما امرنا[5] _ وعنهم _ یعنی همین عده کلینی به سهل بن زیاد که از عده های معروف شیخ کلینی است. زیرا سه تا عده معروف و شناخته شده دارد مرحوم کلینی که عبارتند ۱_ عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن عیسی اشعری ۲_عدة من أصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد برقی ۳_عدة من أصحابنا عن سهل بن زیاد. لیکن اشکال این عده هم این است که در آخرش تعبیر عن رجل آمده است یعنی حدیث مرسله می شود _ قال کنت مع أبی عبدالله علیه السلام _ خدمت حضرت بودم _ فی ما بین مکه و مدینه فی شعبان وهو صائم _ حضرت هم روزه بودند _ ثم رأینا هلال شهر رمضان _ بعد یک مرتبه هلال ماه رمضان را دیدیم _ فأفطر _ حضرت افطار کردند(هلال را همانطور که می دانید قبل از اذان می بینند زیرا هلال ماه نو را بعد از اذان نمی شود دید همیشه بیست الی سی دقیقه قبل از اذان مغرب دیده می‌شود یعنی حضرت در آن آخرین زمان روزه وقتی هلال رمضان دیده شد تصمیم به افطار گرفتند _ فقلت له جعلت فداک أمس کان من شعبان و انت صایم _ دیروز که ماه شعبان بود شما روزه گرفته بودید _ والیوم من شهر رمضان وانت مفطر _ امروز که ماه رمضان است روزه را افطار می کنید؟ _ فقال ان ذلک تطوع ولنا آن نفعل ما شئنا _ ماه شعبان روزه تطوع است یعنی روزه استحبابی است ما هرکاری بخواهیم می‌توانیم انجام بدهیم یعنی ترخیصی است _ فهذا فرض _ ولی روزه رمضان فریضه است _ ولیس لنا الا ما ٱمرنا _ ما حق هر کاری را نداریم مگر آن چیزی که بدان امر شدیم باز اینجا هم مثل حدیث قبلی استدلال کرده‌اند، که در ماه رمضان حضرت می فرمایند: ما تابع امر شارع هستیم امری غیر از ماه رمضان وجود ندارد و حضرت هم هیچ روزه دیگری را نگرفتند.

۵_ اجماع: و البته استدلال اصلی هم اجماع است.

جمع بندی ادله ها:

این ادله ها تماما محل مناقشه است.

۱_ دلیل اول که میگوید دلیلی ما بر مشروعیت غیر صوم رمضان در ماه رمضان نداریم، پس بنابراین عدم مشروعیت و عدم الدلیل کفایت بر بطلان می کند. جوابش این است که اینها اتفاقا امر دارند مثلاً صوم نذر امر دارد، اطلاقات این روزه ها شامل رمضان و غیر رمضان میشود و از طرفی این اطلاقات مقید به ماه رمضان نشده اند مگر اینکه قیودی را بشود برای این اطلاقات ثابت کرد و بگویید در ماه رمضان آن روزه ها را نمی شود گرفت. خب هذا اول الکلام که ما این را ثابت کنیم.

۲_ آیه شریفه که دلیل دوم بود آیه نازل به روزه رمضان است بنابراین آیه می فرماید: مسافر و مریض روزه رمضان را نگیرند بلکه زمان دیگری را بگیرند یعنی در واقع موضوع آیه صوم رمضان در مورد مسافر و مریض است در حالی که مانحن فیه مربوط به جایی است که در وطن است و روزه رمضان را نمی خواهد بگیرد بلکه می‌خواهد یک روزه دیگری را بگیرد، این ربطی به مسافر و مریض ندارد، لذا آیه شریفه خصوصیت دارد در مسافر و مریض در حالی که مدعی اعم از دلیل است. اما در مورد آن دو روایت مرسل و دلیل اجماع که دلیل اصلی است، برای جلسه بعد ان‌شاءالله.


logo