« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1401/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

/ لزوم قصد نوع در صیام مندوبه و بررسی نقش زمان در صیام مندوبه/صوم

 

موضوع: صوم / لزوم قصد نوع در صیام مندوبه و بررسی نقش زمان در صیام مندوبه/

 

بحث در صوم مندوب بود که بیان شد که در قصد نوع، فرقی بین مندوب و واجب نیست چون قصد نوع برای تمییز یک نوع عبادت از سایر عبادت های مشابه است و فرقی نیست که این انواع در عبادت های مستحب است یا در عبادت واجب باشد. و قصد نوعف ناشی از وجود انواع یک طبیعت است. فلذا مرحوم سید یزدی (ره) می‌فرماید: من غير فرق بين الصوم الواجب و المندوب، که عبارت را خواندیم.

لزوم قصد نوع در صوم مندوب

در ادامه ایشان می‌فرماید: ففي المندوب أيضا يعتبر تعيين نوعه من كونه صوم أيّام البيض - مثلاً - أو غيرها من الأيّام المخصوصة، فلا يجزي القصد إلى الصوم مع القربة من دون تعيين النوع؛[1] در روزه مندوب هم باید نوع مشخص شود حتی در مندوب متعین. دو نوع مندوب وجود دارد: مندوب مطلق و مندوب متعین؛ مندوب متعین ان روزه هایی است که برای ایام خاصی از سال متعین شده است و این روز خاص وقتی فرا برسد ممکن است که اینگونه توهم شود که پس نیازی به قصد نوع نیست. مرحوم سید (ره) برای مندوب متعین مثال زدند مانند ایام البیض یا مثلا روزه روز میلاد نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) یا روزه نیمه شعبان که از ایام مخصوصه هستند. حال سوال این است که اگر کسی ان خصوصیت را مثلا خصوصیت عید غدیر یا مبعث را قصد نکرد و بدون التفات یا علم، روز عید غدیر را روزه گرفت، آیا آن فضائل را درک می‌کند؟

بعضی از بزرگان مثل مرحوم سید (ره) می‌فرمایند که درک نکرده است و باید همان خصوصیت را هم قصد بکند که مثلا روزه نیمه شعبان را می‌گیرد. مرحوم امام هم در حاشیه‌شان بر عروه همین مطلب را فرموده و تاکید کرده است. این قصد قربت برای صوم کافی نیست بلکه قصد نوع هم لازم است و تعیّن زمانی، کفایت از قصد نوع نمی‌کند همانطور که در واجبات بیان شد که اگر کسی نذر بکند که فلان روز را روزه بگیرد، ان روز باید قصد روزه نذر بکند و اگر قصد روزه مطلق را بکند، نذرش ادا نشده است و تعیّن ماموربه، کفایت از تعیین ماتی به نمی‌کند. زیرا تعیّن ماموربه تشریع شارع است و ربطی به امتثال ما ندارد و تعیین امتثال ما به قصد ما است. پس تعین ماموربه دلیل بر این نمی‌شود که عمل ما هم معین شده باشد. پس در مندوب متعین و خاص، نیاز به قصد النوع است و فرمایش کلی سید (ره) صحیح است ولی مثالی که فرموده است در انسان تشکیک ایجاد می‌کند که ایام البیض است.

قیدیت و ظرفیت زمان برای موضوع حکم

این حرف برای جایی است که خصوصیت زمان، یک نوع از مندوب را ایجاد بکند یعنی خصوصیت به نحو قید اخذ شده باشد. زمان گاهی به نحو قید در موضوع احکام شرعی اخذ می‌شود و گاهی به نحو ظرف است. مثلا در غسل جمعه، کلمه جمعه قید موضوع است نه اینکه ظرف باشد و هر غسلی که روز جمعه انجام شود به ان غسل جمعه گفته شود. بلکه غسل جمعه یک نوع از اغسال مستحبی است پس جمعه به نحو قید در موضوع حکم استحباب اخذ شده است پس هر غسلی که شخص در روز جمعه انجام بدهد غسل جمعه نیست پس نیاز به نیت دارد زیرا زمان اخذ در موضوع شده است. یا نماز لیلة الدفن؛ به هر نمازی که در لیلة الدفن خوانده شود که گفته نمی‌شود بلکه این به عنوان قید موضوع اخذ شده است و یک نوع نماز خاصی است نه اینکه ظرف باشد و هر نمازی که در ان شب خوانده شود نماز لیلة الدفن باشد. بلکه نیاز به نیت دارد. اینها مثالهایی هستند که زمان به نحو قید در موضوع اخذ شده است. یا مثلا نافله لیل؛ هر نمازی که بعد از نیمه شب که نافله لیل نیست. ممکن است انسان نوافل مبتدئه بخواند یا نماز هایی که در سحر ماه رمضان وارد شده است بخواند که اینها نافله لیل نیستند زیرا لیل به نحو قید اخذ شده است و یک نوع نماز است. پس گاهی زمان حالت قیدیت و خصوصیت دارد و جزء ماهیت موضوع است که در اینجا باید قصد النوع داشته باشیم.

ظرفیت زمان برای صیام مندوبه

اما در روزه، انصافا زمانی که انسان در ادله روزه نگاه می‌کنید می‌بیند که روزه اینگونه نیست. یعنی روزه مبعث، یک نوع جدا در لسان روایات نیست. یعنی روزه ایام البیض، روایاتی که دارد اینگونه نیست که زمان به نحو قید باشد. مثلا در روایت درباره روزه دحوالارض چنین امده است: فَمَنْ‌ صَامَ‌ ذَلِكَ‌ الْيَوْمَ‌ كَانَ‌ كَمَنْ‌ صَامَ‌ سِتِّينَ‌ شَهْراً.[2] کسی که این روز را روزه بگیرد مانند کسی است که شصت ماه روزه گرفته است. حال ایا زمان در اینجا ظرف است یا قید است؟ در این روایات، زمان ظرف است زیرا حضرت فرمودند که هرکسی که روزه بگیرد و ممکن است که ملتفت باشد وممکن است که ملتفت نباشد. زیرا صدق می‌کند که روزه گرفته است. چیزی را که انسان از لسان شارع به صورت قید متوجه نمی‌شود، چرا باید قید بداند؟ زیرا امام صرفا ناظر به به روزه این هستند و لازم نیست که نیت این روز هم بشود. زیرا حضرت در مقام تاسیس یک عنوان به نام روزه دحوالارض نیستند بلکه این هم مانند باقی مستحبات است و این مانند نماز در منزل و مسجد و حرم است که یک نماز است و صرفا ظرف ان عوض شده است و فضیلت برای ظرف است.

از انواع روزه های مستحبی روایت می‌خوانیم تا ببینیم که روزه های مستحبی که دائر مدار زمان است، هیچکدام نوع نیستند بلکه زمان در انها ظرف است مثلا در روایتی دیگر آمده است: مَنْ‌ صَامَ‌ يَوْمَ‌ سَبْعَةٍ‌ وَ عِشْرِينَ‌ مِنْ‌ رَجَبٍ‌، كَتَبَ‌ اللَّهُ‌ لَهُ‌ صِيَامَ‌ سَبْعِينَ‌ سَنَةً‌.[3] هرکس روز 27 رجب را روزه بگیرد، خداوند ثواب هفتاد سال روزه را برایش درج می‌کند. این نیز ظرف است. چه نیت بکنید و چه نکند. انسان از این بیان استفاده قید نمی‌کند.

در روایت دیگر آمده است: مَنْ‌ صَامَ‌ يَوْمَ‌ السَّابِعَ‌ عَشَرَ مِنْ‌ شَهْرِ رَبِيعٍ‌ الْأَوَّلِ‌، كَتَبَ‌ اللَّهُ‌ لَهُ‌ صِيَامَ‌ سَنَةٍ‌.[4] هرکس روز هفدهم را با هر قصدی روزه بگیرد، روزه روز هفدهم صدق می‌کند. روایت ایام البیض هم همین است که در باب 12 ذکر شده است.

نظر سید بروجردی و سید گلپایگانی رحمة الله علیهما در نقش زمان در صوم مندوب

بنابراین باید به روایت نگاه کرد و به طور مطلق نمی‌توان گفت که صوم مندوب متعین، قصد خاص می‌خواهد و این فرمایش سید (ره) را به نحو مطلق قبول نداریم. اتفاقا در تمام مواردی که دیدیم، به نحو ظرفیت است نه قیدیت. بنابراین ما فرمایش مرحوم آقای بروجردی (ره) را در اینجا قبول می‌کنیم. در حاشیه‌شان بر عروه آمده است: في المندوب المطلق و كذلك المتعيّن بالزمان كصوم أيّام البيض و نحوه يكفي أن ينوي صوم ذلك اليوم و لا حاجة الى تعيينه بالقصد على الأقوى تا اینجا نظر مرحوم نائینی است لکن در ادامه مرحوم بروجردی می‌فرمایند: إنّما يعتبر ذلك في صيرورته ذلك النوع و أمّا حصول طبيعة الصوم الذي هو أيضاً مطلوب فلا يعتبر فيه ذلك ایشان می‌فرماید که این قصد خاص معتبر است برای اینکه روزه شما را، روزه ایام البیض بکند که در ابتدا همین نظر سید (ره) را می‌گوید و ایشان قصد نوع را در ابتدا لازم می‌داند اما اگر روزه گرفتید که خود روزه هم ثواب دارد، ولی قصد مثلا مبعث نشود این ثواب مبعث را ندارد لکن در خود روزه تاثیری ندارد و قصد خاص هم نیاز ندارد که تا اینجا همان کلام سید (ره) را تکرار می‌کند. اما در ادامه می‌گوید: بل و لا في الصوم الخاصّ‌ أيضاً حتی در روزه های خاص هم بیش از قصد صوم به چیزی نیاز نیست إذا كانت خصوصيته بوقوع تلك الطبيعة في زمان خاصّ‌ در صورتی که خصوصیت ان صوم فقط وقوع در ان زمان باشد یعنی اصلا نوع نیست که بعد خود ایشان مثال ایام البیض را می‌زند كأيّام البيض. خصوصیت و فضیلت ایام البیض در این است که روزه در این ایام واقع بشود نه اینکه یک نوع روزه به نام روزه ایام البیض داشته باشیم. ایشان می‌فرماید که خصوصیت زمان در اینها به نحو ظرف است. البته ایشان تعبیر ظرف ندارد ولی در انجا که می‌فرماید: بوقوع تلك الطبيعة في زمان خاصّ‌[5] میفهمیم که همینکه صوم در ان زمان قرار بگیرد، خصوصیت احراز شده است. و به بیش از این نیازی نیست. از انجا که استدراک می‌کند که حتی در صوم خاص هم به نیت خاصی لازم نداریم. البته این در صوم مندوب متعین است نه مطلق و نیازی به نیت مجزا نیست زیرا اینها ظرف هستند نه اینکه انواع باشند و مثالی که ایشان در حاشیه می‌زند همان مثال سید (ره) است.

مرحوم ایت الله گلپایگانی (ره) هم در حاشیه شان همین مطلب را تصریح می‌کند: في المندوب المطلق و المتعيّن بالزمان در روزه های مطلق یا متعین به زمان خاص كأوّل الشهر و آخره و أيّام البيض مثلاً يكفي قصد صوم ذلك اليوم على الأقوى[6] . همینکه قصد روزه ان روز را بکنید، کافی است. همین قصد کافی است.

این فرمایش کسانی است که این زمان های روزه را به نحو ظرفیت متوجه می‌شوند که بیان شد که وقتی انسان به روایات نگاه می‌کند، برداشتش ظرفیت است. پس در مندوب متعین به زمان خاص قصد النوع احتیاجی نیست.

اما در مندوب مطلق قصد طبیعت صوم مندوب کفایت می‌کند اما اگر قصد صوم بکند بدون اینکه ندب و وجوب را نیت بکند، و یا مردد بین آن دو باشد این قطعا واقع نمی‌شود زیرا صوم مندوب یک طبیعت جدایی از صوم واجب است پس این مقدار را باید در نیت خودش تفکیک کند. پس مندوب مطلق، به عنوان مندوب نیت می‌خواهد ولی بیش از مندوب نیازی به نیت ندارد که فلان روز است. ولی اگر قصد او به شکل طبیعت مهمله یا مردده باشد، واقع نمی‌شود زیرا قصد الفعل ندارد.

قصد النوع در وحدت و تعدد صوم

سید (ره) در ادامه می‌فرماید: من غير فرق بين ما إذا كان ما في ذمّته متّحداً أو متعدّداً[7] این قصد النوع که در روزه واجب و مستحب بیان شد -بستگی دارد که این عبارت به صوم مندوب برمی‌گردد یا کل روزه های واجب و مستحب- فرقی ندارد که ان روزهایی که بر ذمه انسان است، یک روز است یا چند روز است که اگر یک روز بر گردن ما است، احتیاجی به نیت ندارد بلکه بیان شد که امر خاص و ماموربه خاص کفایت از "مأتی به" نمی‌کند. آن تعیین در امر شارع است و این تعیین در عمل مکلف است. تعیین در امر شارع چه ربطی به تعیین در عمل مکلف دارد؟

وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین.


[1] یزدی محمد کاظم بن عبد العظیم. العروة الوثقی (امام). ج2، مؤسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی (قدس سره)، 1392، ص6.
[2] حر عاملی محمد بن حسن. تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة. ج10، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1416، ص450.
[3] حر عاملی محمد بن حسن. تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة. ج10، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1416، ص448.
[4] حر عاملی محمد بن حسن. تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة. ج10، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1416، ص455.
[5] یزدی محمد کاظم بن عبد العظیم. العروة الوثقی (عدة من الفقهاء، جامعه مدرسين). ج3، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، 1421، ص523.
[6] یزدی محمد کاظم بن عبد العظیم. العروة الوثقی (عدة من الفقهاء، جامعه مدرسين). ج3، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، 1421، ص523.
[7] یزدی محمد کاظم بن عبد العظیم. العروة الوثقی (امام). ج2، مؤسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی (قدس سره)، 1392، ص6.
logo