1403/05/07
بسم الله الرحمن الرحیم
/اخذ قطع در موضوع مثل حکم5 /احکام قطع106
موضوع: احکام قطع106/اخذ قطع در موضوع مثل حکم5 /
○ نهایه الدرایه ج۳ص۷۱س۱۳
- احکام قطع۱۰۶/ اخذ قطع در موضوع مثل حکم۵
۱. آخوند ره: اگر قطع به حکمی در موضوعِ مثلِ آن حکم اخذ گردد، اجتماع دو مثل لازم خواهد آمد.
۲. لزوم اجتماع دو مثل مبتنی بر آن است که حکم بعث و تحریک خارجی باشد. خارجی بودنِ این بعث به واسطهی خارجی بودنِ منشا انتزاعِ آن - از باب واسطه در عروض - خواهد بود.
۳. بنابر اصالت وجود و بنابر آنکه حکم عبارت از اراده و کراهت باشد، با توجه به بقای حقیقت عرض در حرکت و اشتداد، مجالی برای لزوم محذور اجتماع دو مثل در فرض مزبور نخواهد بود.
۴. بنابر آنکه حکم عبارت از تحریک تنزیلی باشد، تبیینِ لزوم محذور اجتماع دو مثل و یا عدمِ آن، در ضمن امور ذیل خواهد بود:
امر اول - تحریک تنزیلی، منتزع از انشاء به داعی جعل داعی است و از آنجا که میانِ دو انشاء به داعی جعل داعی، اتصالی در وجود وحدانی تحقق ندارد، پس مجالی برای حرکت و اشتداد و دفع محذور اجتماع به واسطهی آن نخواهد بود.
امر دوم - اگر در ظرف انشای دوم، فرض تاکد داعی و اراده (اشتداد در داعی و اراده) و صدور تحریک تنزیلی شدید (صدور انشائی که از آن تحریک شدید انتزاع گردد) شود:
الف. اگر انشای سابق، از محرّک بودن ساقط شود ( و از آن، تحریک تنزیلی انتزاع نشود چرا که اراده و داعی در ضمنِ آن تحقق ندارد)، خلف فرض لازم خواهد آمد.
ب. اگر انشای سابق بر محرّک بودن باقی باشد و از آن، تحریک تنزیلی انتزاع شود، پس اجتماع دو مثل لازم خواهد آمد (چرا که بقای انشای سابق بر محرّکیت، عدم تاکد داعی و اراده و بقای آن دو به حدّ خود در انشای سابق را به دنبال خواهد داشت).
امر سوم - دخل مقدّر : انتزاع عقلی بعث اکید از مجموعِ دو انشاء ، نه محذور خلف فرض و نه محذور اجتماع دو مثل را به دنبال نخواهد داشت.
امر چهارم - دفع دخل مقدّر : انتزاع عقلی بعث اکید از مجموعِ دو انشاء صحیح نیست. توضیح آنکه:
مقدمه اول. خارجی بودنِ امر انتزاعی به واسطهی خارجی بودنِ منشا انتزاعِ آن - از باب واسطه در عروض - است.
مقدمه دوم. مجموعِ دو انشاء، واحدی اعتباری است نه واحدی حقیقی.
مقدمه سوم. پس این مجموع، تحقق حقیقی ندارد تا آنکه انتزاع بعث اکید تحقق یابد.
مقدمه چهارم. انتزاع معنایی از منشا خود، جزاف نیست بلکه بر اساس اقتضای منشا است.
مقدمه پنجم. نحوه وجود امر انتزاعی در خارج همان نحوه وجود مقبول در خارج است.
مقدمه ششم. مقبول در خارج موجود بالقوه است به واسطهی وجود فعلی قابل در خارج. به طور مثال، انسان در خارج موجود است بالقوه به واسطهی وجود بالفعل از نطفه در خارج. (ر.ک: نهایه ج۲ص۳۱۹ و ج۵ص۱۰۲)
مقدمه هفتم. با فعلیت اعتبار و انتزاع، امر انتزاعی از وجودی فعلی (و البته با وساطت منشا انتزاع در عروض) برخوردار خواهد شد. با همین ملاحظه، امر انتزاعی از اعتباریات - نه واقعیات - خواهد بود.
مقدمه هشتم. آنچه که به طور حقیقی منشا انتزاع تحریک و بعث تنزیلی است، خصوص انشاء به داعی جعل داعی است.
امر سوم - با توجه به عدم تحقق منشا انتزاع به طور حقیقی برای انتزاع بعث اکید، مجالی برای آن نیست که بعث اکید به واسطهی منشا انتزاعش، امری موجود دانسته شود چه اینکه انتزاعِ معنایی که منشا انتزاع ندارد معقول نخواهد بود.
۵. ثبوت مقبول به واسطه ثبوت قابل و ثبوت مقتضا به واسطه ثبوت مقتضی (بالکسر) هر چند دارای جهت اشتراک در واسطه در عروض خواهند بود ولی دارای جهت افتراق نیز خواهند بود که عبارت از آن است که ثبوت مقتضا در مرتبهی ذات مقتضی قویتر از ثبوتِ خاص مقتضا در نظام وجود است و حال آنکه ثبوت خاص مقبول در نظام وجود قویتر از ثبوتِ مقبول در ذات قابل است. (ر.ک: نهایهالدرایه ج۲ ص۳۰۰)
۶. تماثل و تضاد بالعرض در امور انتزاعی متصور خواهند بود چه اینکه در منشا انتزاع بالذات مورد تصور قرار خواهند گرفت. محقق اصفهانی ره در اینباره مینویسد: "لا يذهب عليك أن التماثل و التضادّ من الأحوال الخارجية للموجودات الخارجية بحسب وقوعها في ظرف الخارج،كما حقّق في محلّه ... الوجوب و الحرمة أمران اعتباريان عقلائيان لا من المقولات التي لها نحو من الوجود في الخارج ". (نهایهالدرایه ج۲ص۲۲و۲۳)
۷. امور انتزاعی و اعتباری، نسبت به اعراض، از بساطت شدیدتری برخوردار خواهند بود چرا که جنس و فصل عقلی نیز نخواهند داشت. (ر.ک: نهایهالدرایه ج۲ص۲۰۵تعلیقه۱۱۷)
۸. مبادی انشاء (اراده و کراهت) مصحح تشکیک در تحریک تنزیلی انتزاعی و وجوب اعتباری خواهند بود.
۹. تحریک تنزیلی به طور تسبیبی نه مباشری از شارع صادر میگردد. (ر.ک: نهایهالدرایه ج۳ص۵۶)
و الحمد لله رب العالمین