درس نهایة الدرایة استاد محمد غیاثی
1402/11/10
بسم الله الرحمن الرحیم
دخالت عنوان مقطوع الوجوب در محبوبیت و مبغوضیت شرعی2/تجری22 /احکام قطع51
موضوع: احکام قطع51/تجری22 /دخالت عنوان مقطوع الوجوب در محبوبیت و مبغوضیت شرعی2
○ نهایه الدرایه ج۳ص۴۰س۱۴
- احکام قطع۵۱/ تجرّی۲۲/ دخالت عنوانِ "مقطوع الوجوب" در محبوبیت و مبغوضیت شرعی۲
۱. عنوانِ مقطوع الوجوب میتواند (محتمل است که) ملازمه با ملاکی واقعی داشته باشد.
۲. ملاک واقعی، غرضی خارجی است که قائم به ذات فعل مکلف است.
۳. با قیامِ ملاکی واقعی به فعل مکلف، عنوانی برای آن فعل انتزاع میشود.
۴. صدورِ فعل مکلّف با آن عنوان انتزاع شده به واسطهی قیام ملاک واقعی به طور اختیاری لازم نیست.
۵. وجه عدم لزوم صدور اختیاری فعل با آن عنوان انتزاعی آن است که:
مقدمه اول- [مقدّم:] اگر صدور اختیاری هر فعلی با عنوان انتزاع شده به واسطه قیام ملاکات واقعی لازم باشد، [تالی:] باید افعالی که متعلقِ احکام شرعی غیر مستند به احکام عقلیاند نیز با عناوینشان به طور اختیاری صادر گردند.
مقدمه دوم- تالی باطل است چرا که امکان صدور اختیاری آن افعال با عناوینشان نیست زیرا آن عناوین مجهولاند.
نتیجه- پس مقدّم نیز باطل خواهد بود.
۶. ملاک واقعی، از اَعراضاند و هر عرضی، قائم به موضوع است. موضوعِ آن ملاکات، فعل مکلف است.
۷. آنچه که لازم است، صدور اختیاری فعل با عنوان انتزاعی نیست بلکه خود فعل - که موضوعِ ملاک است - باید به طور اختیاری صادر شود.
۸. استناد احکام شرعی به احکام عقلی در مقام اثبات است. یعنی ادراک عقلی کاشف از ملاکی است که علّت غائی برای انشاء حکم از سوی مولا خواهد بود.
۹. عنوان اشتقاقی در طولِ قیام ملاک واقعی به فعل مکلّف انتزاع میشود. اما خودِ ملاک واقعی میتواند قائم به ذات فعل مکلف باشد چه اینکه میتواند به واسطهی قیام مبدئی برای عنوان اشتقاقی به فعل مکلف، قائم به آن فعل باش