درس تفسیر استاد گرايلي
90/09/24
بسم الله الرحمن الرحیم
اثبات معاد
یکی از آیاتی که می شود به آن استدلال کرد آخرین آیة سوره فجر است«يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلي في عِبادي وَ ادْخُلي جَنَّتي»
[1]
یا حرف نداست و قرآن کلام خداست و بنابر این خداوند خطاب به انسانها میفرماید: ای نفس آرامش دار (آرامشي كه با ياد خدا بدست ميآيد، بنابر آیه «الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
[2]
. در سوره فجر از كلمه «ارجعي»استفاده شده اين كلمه به معناي برگشت ميباشد و برگشت برای کسی است که قبلا در یک مکانی بوده و از آنجا رفته و می خواهد دوباره بر گردد به آن مکان اگر برای اولین بار به آن مکان بیاید استعمال برگشت برای او درست نیست بنابر این،کلمه بیانگر این است که ما انسان ها مال اینجا(عالم خاك) نیستیم. امام حسن مجتبی(ع) ميفرمايند: «يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ لَمْ تَزَلْ فِي هَدْمِ عُمُرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ أُمِّكَ فَخُذْ مِمَّا فِي يَدَيْكَ لِمَا بَيْنَ يَدَيْكَ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ يَتَزَوَّدُ وَ الْكَافِرَ يَتَمَتَّعُ وَ كَانَ ع يَتْلُو بَعْدَ هَذِهِ الْمَوْعِظَةِ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى »
[3]
خداوند، اجود الاجواد
پیامبر(ص) درباره بخشندهترن و با ارزش ترين بخشش ميفرمايند: «أ لا أخبركم باجود الأجوادقالوا بلى يا رسول الله، فقال أجود الأجواد الله»
[4]
آیا خبر بدهم به شما که بخشنده ترین بخشنگان چه کسانی هستند؟ صحابه گفتند: بله (فرمود: خداوند اجود الاجواد(بخشنده ترين بخشايندگان) ميباشد. كه در دعاي افتتاح در باره بخشندگي خداوند اينگونه ميخوانيم (فَلَمْ أَرَ مَولًا كَرِيماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِيمٍ مِنْكَ عَلَيَّ يَا رَبِّ إِنَّكَ تَدْعُونِي فَأُوَلِّي عَنْكَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَيَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْكَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَيَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْكَ كَأَنَّ لِيَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ وَ لَمْ يَمْنَعْكَ ذَلِكَ مِنَ الرَّحْمَةِ بِي وَ الْإِحْسَانِ إِلَيَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَيَّ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ارْحَمْ عَبْدَكَ الْجَاهِلَ وَ جُدْ عَلَيْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِكَ إِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيم)
[5]
و بعد در ادامه پيامبر اينگونه ميفرمايد:« أنا أجود بني آدم و أجودهم بعدي رجل علم بعدي علما فنشره و يبعث يوم القيامة أمة واحدة و رجل جاه في سبيل الله حتى قتل»
[6]
من بخشنده ترين، از فرزندان آدم هستم ...) کسی که می گوید واوذی نبی مثل ما اوذیت برای اینها دعا میکند(اللهم یهدنی القوم فانه لا یعلمون)خدايا قوم مرا هدايت كن آنها آگاه نيستند.(ورجل علم علم فنشره یبعث یوم القیامه امت الواحده) محل شاهد: كسي كه علمش را نشر دهد مبعوث ميشود همانند یک ملت.(و رجل جاه فی سبیل الله حتی قتل« کسی که جانش را در راه خدا بدهد)
فرق بین عالم و عابد
روایت امام رضا(ع) در باره فرق بین عالم و عابد: «یقال للعابد یوم القیامه» در روز قيامت به عابد ميگويند:« نعم الرجل کنت» آدم خوبی بودی«همتک ذات نفست وکفت الناس معونتک فادخل الجنه» داخل بهشت شو، همت تو به اندازه ذات نفست بود و همين مقدار كمك تو كفايت ميكرد مردم را؛ ولي به فقيه،كسي كه «من افاض علی الناس خیره» خیرش به بشریت میرسد «و انقضه من اعدائهم» انسانها را از شر دشمنانش نجات میدهد «و حصل لهم رضوان الله» و رضوان من الله اکبر «و وفر علیه نعم جنان الله» به وفور نعمتهای بهشت خدا را «ایها الکافل للایتام ال محمد»(شیعیان جزء ایتام هستند) و روايت داريم «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً فَقَّهَهُ فِي الدِّينِ»
[7]
گفته ميشود: «علی ان الفقیه و یقال للفقیه» به فقیه می گویند(قف حتی تشفع لمن اخذ عنک او تعلم منک او اخذ عن من اخذ عنک الی یوم القیامه) که ما همه از متعلمین در خانه اهل بیت هسیتم.(حتی وال عشرا) یک انسان فقیه با میلیون ها نفر وارد بهشت می شود در پیایان می فرماید یک انسان فقیه کجا عابد کجا که چشم نیازمندان در روز قيامت به فقیه است.
[8]
امتيازات از ديدگاه اسلام:
امتياز اول: تقوا «اشجع الناس من غلبه هواه»
[9]
شجاعترين انسانها كسي است كه بر هوا و هوسش غلبه كند و تنها انسان با تقوا ميتواند چنين شجاعتي داشته باشدبنابراين یکی از امتیازات تقواست«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
[10]
؛ امتياز دوم: جهاد در راه خدا. اسلام امضا کرده است«الْمُجاهِدينَ عَلَى الْقاعِدينَ أَجْراً عَظيماً»
[11]
جهاد در راه خداوند داراي پاداش و اجر بزرگي است؛ امتياز سوم: كسب علم و معرفت« يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ»
[12]
مقایسه دو امتیاز آخر:
امام سجاد (ع) فرمودند:کان علی بن ابیطالب(ع) يَخْطُبُ النَّاسَ وَ يَحُضُّهُمْ عَلَى الْجِهَادِ إِذْ قَامَ إِلَيْهِ شَابٌّ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِين... إِنَّ الْغُزَاةَ إِذَا هَمُّوا بِالْغَزْوِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُمْ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ فَإِذَا تَجَهَّزُوا لِغَزْوِهِمْ بَاهَى اللَّهُ تَعَالَى بِهِمُ الْمَلَائِكَةَ فَإِذَا وَدَّعَهُمْ أَهْلُوهُمْ بَكَتْ عَلَيْهِمُ الْحِيطَانُ وَ الْبُيُوتُ وَ يَخْرُجُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ كَمَا تَخْرُجُ الْحَيَّةُ مِنْ سِلْخِهَا وَ يُوَكِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِمْ بِكُلِّ رَجُلٍ مِنْهُمْ أَرْبَعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ يَحْفَظُونَهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ لَا يَعْمَلُ حَسَنَةً إِلَّا ضُعِّفَتْ لَه وَ يُكْتَبُ لَهُ كُلَّ يَوْمٍ عِبَادَةُ أَلْفِ رَجُلٍ يَعْبُدُونَ اللَّهَ أَلْفَ سَنَةٍ كُلُّ سَنَةٍ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ سِتُّونَ يَوْماً وَ الْيَوْمُ مِثْلُ عُمُرِ الدُّنياْ)
[13]
ارزش دادن زمان و مكان به اشياء
شرایط مکان و زمان در ارزش اشیاء دخالت دارد. اگر در مکان پر آبي باشيم، آب هیچ ارزشی ندارد چون خطري ما را تهديد نميكند؛ و لی در کویر بي آب و علف و گرم اگر تشنه باشيم حاضر هستیم تمام دارایی را بدهیم تا مقداري آب بدست بیاوریم تا از مرگ نجات پيدا كنيم.امتیاز مکان مسجد بر سایر مکانها، نماز در خانه هر رکعتش یک رکعت ثواب دارد؛ ولی در مسجد جامع هر ركعت برابر با صد رکعت است.
ازرش زمان در قرآن
« وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»
[14]
(ظرف زمان در ارزش اشیاء تاثیر دارد). مردم عادی در سال یک شب قدر دارند ولی رزمنگان اسلام هر شبشان شب قدر است بلکه بالاتر عبادت هزار نفر را می نویسند که هر کدامشان هزار سال عبادت کرده باشند؛ این امتیاز مال رزمنده هاست؛ اما امتیاز طلبگی و آموختن علوم الهی و علوم معصومین. آیت الله کوهستانی مي فرمودند: فرمایشات امام علی(ع) راجع به دنیا را وقتی می خواندم به نظرم میآمد اگر سخن امام علی(ع) نباشد، مبالغه است. که می فرماید:« وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عُرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُو»
[15]
دنیا با همه یال و کوپالش برای من علی پست تر از پی خوک ميباشد، جای دیگر می فرماید: «لَدُنْيَاكُمْ أَهْوَنُ عِنْدِي مِنْ وَرَقَةٍ فِي فِي جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَ»
[16]
. امام صادق(ع) در رابطه با امتياز طلب علم ميفرمايند:«عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُونَ بِالثَّغْرِ الَّذِي يَلِي إِبْلِيسُ وَ عَفَارِيتُهُ يَمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ يَتَسَلَّطَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ وَ شِيعَتُهُ النَّوَاصِبُ أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِكَ مِنْ شِيعَتِنَا كَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْكَ وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ لِأَنَّهُ يَدْفَعُ عَنْ أَدْيَانِ مُحِبِّينَا وَ ذَلِكَ يَدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِ»
[17]
.
[1] . فجر، 27. 30
[2] . رعد، 28
[3] . بحارالانوار، ج75، ص116، باب19
[4] . ارشادالقلوب، ج1، ص14
[5] . مفاتيح الجنان، دعاي افتتاح
[6] . ارشاد القلوب، ج1، ص14
[7] . كافي ج1 ص32
[8] . بحار الانوار، ج2، ص4. 5
[9] 9. الفقهیه، ج4، ص394
[10] . حجرات، 13
[11] . نساء، 95
[12] . مجاله، 11
[13] . المستدرك، ج11، ص10
[14] . قدر، 2. 3
[15] .بحار الانوار،ج40، ص337. نهج البلاغه، خطبه3
[16] . بحار الانوار،ج 74، ص394. نهج البلاغه، خطبه3
[17] . بحارالانوار،ج2، ص5