درس خارج فقه احمد فرخفال
1400/08/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تعاملات بشری/مبحث امربه معروف و نهی از منکر/
ادامة بررسی روایات
استاد : بررسی روایات در اینجا ذیل مسئلة سوم و چهارم تحریرالوسیله بخاطر آن است که ما نظر خودمان را در این مسئله بیان کنیم و در مورد اقلاع منکر خدمت مرحوم امام عرض کردیم که : مگر در نهی از منکر اقلاع ملاک است؟ مگر اثر منحصر در اقلاع است؟ خیر ، گاهی اقلاع نیست . گاهی نهی از منکر فواید دیگر دارد . در بعضی از موارد باید چندین بار تکرار صورت گیرد تا اقلاع رخ دهد یعنی کسی که مرتکب منکر شده ، دفعه اول میفهمد کارش منکراست و درست نیست و در دفعات بعد شرمندگی از فعلش و تصمیم به ترک آن در او صورت میگیرد ؛ بنابراین اقلاع در همان مرحلة اول ممکن است بوجود نیاید و استمرار بر نهی از منکر منجر به اقلاع میگردد . بنابراین اثر منحصر در اقلاع نیست . این یک حرف است .
حرف دیگر این است که اگرآمربه معروف یا ناهی از منکر گفتنش دون حد الکفایه باشد باید از کار خود صرف نظرکند و دست بکشد یا این که باید به آن ادامه دهد تا اثر حاصل شود ؟ مرحوم میفرمایند در این حالت « سُقِطَ الوجوبِ عنه » اما نظر ما این است که خیر ، بطور مطلق وجوب ساقط نمیشود بلکه اگر ضرر جانی در کار باشد آری وجوب از عهدة مکلف ساقط میشود اما روایاتی مثل آنچه که بیان شد حاکی از آن است که هر ضرری هم منجر به اسقاط وجوب نمیشود .
بنابراین هدف ما در اینجا از بررسی روایات ، توجه به ابعاد روایات از وجوه مختلف است و صرف یک مطلب به تنهایی نیست .
اما روایت 21158 که در جلسة گذشته بیان کردیم :
این روایت در دلالت دچار مشکل است . از نظر سندی ما با این روایت مشکلی نداریم . محمد بن علی بن الحسین فی عیون الأخبار ؛ اگر روایات عیون اخبارالرضا را بپذیریم و بگوئیم مرسله نیست و بعضی از سلسله روات آن قطع نشده است و ما به این روایات اعتماد میکنیم ، آن وقت در این روایت به عبدالله بن جعفر حمیری میرسیم که هم نجاشی و هم شیخ طوسی و هم علامه حلّی او را توثیق نمودهاند و او را ثقه دانسته اند . ریّان بن الصّلت را هم نجاشی و طوسی و حلّی توثیق کردهاند .
حال اگر ما سند را هم بپذیریم و بگوئیم که مرسله نیست اما این روایت در دلالت دچار مشکل است . صرف خشن بودن که نمیتواند مانع نهی از منکر شود . اگر این طور باشد دفاع و جهاد هم خشن است . دلالت این روایت ، دلالتی نیست که مطابق با بقیة منابع ما باشد . حال یا این روایت افتادگی دارد و یا اینکه روایتی نیست که از ناحیة معصوم صادر شده و بنا نیست تمام روایاتی که در عیون اخبارالرضا آمده قابل دفاع باشد و از ناحیه معصوم صادر شده باشد . لذا وقتی یک روایت مرسل شد نمیدانیم چه کسی آن را نقل کرده است . مبادا کلام امام به دست بنیالعباس افتاده باشد و آنها هم بخشی از آن را حذف کرده باشند ، روات حدیث هم دیدهاند کسی که روایت را آورده مأمور بنی العباس است پس از قول او نمیتوان روایت را نقل کرد بنابراین سند روایت را انداخته و آن را بصورت مرسل آورده است ، برای همین است که این سند اعتباری نخواهد داشت .
21159- 8-[1] وَ بِأَسَانِيدِهِ الْآتِيَةِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ[2] عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ كَتَبَ إِلَى الْمَأْمُونِ مَحْضُ الْإِسْلَامِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِلَى أَنْ قَالَ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ إِذَا أَمْكَنَ وَ لَمْ يَكُنْ خِيفَةٌ عَلَى النَّفْسِ.[3]
استاد : ببینید میفرماید امربه معروف اگر امکان داشته باشد آن هم در صورتی که خوف بر جان نباشد نه خوف بر ضرر .