1404/02/01
بسم الله الرحمن الرحیم
تنبیهات، تنبیه هفتم: اصل مثبت، دیدگاه میرزای نائینی قدس سره/أصالة الاستصحاب /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /تنبیهات، تنبیه هفتم: اصل مثبت، دیدگاه میرزای نائینی قدس سره
کلامی را از شهید صدر نقل نمودیم که به دفاع از مرحوم نائینی بیان نموده بودند و با آن بیان فرموده بودند که بین امارات و اصول فرق ثبوتی وجود دارد و اشکال مرحوم آیتالله خوئی بر میرزای نائینی وارد نیست. بعد کلام دیگری را مرحوم شهید صدر فرمودهاند: هذه الفروق المدعاة فی کلام المیرزا لیست فروقا جوهریة. اگر تمام کلام میرزا را دقت کنیم یک فرق جوهری بین اصول و امارات نیست و بیشتر جنبه کلامی و بیان ساختار دلیل حجیت در اصول و امارات دارد. خود شهید صدر میفرماید: به نظر ما یک فرق بنیادی بین اصول و امارات وجود دارد که بر اساس آن مثبتات امارات حجت است و مثبتات اصول حجت نیست.
وإنما الفرق الثبوتی بين المارات والاصول ما اشرنا اليه في بحث حقيقة الحكم... . میفرماید: یک مطلبی را در بحث حکم ظاهری و واقعی گفتهایم و اینکه فرق بین حکم واقعی و ظاهری چیست؟ آیا بین حکم واقعی و ظاهری فرقی هست یا نه و اگر فرق دارند آن فرق چیست؟ در آنجا بیان کردیم که حکم ظاهری چیست. گفتیم حکم ظاهری حکمی است که از سوی شارع صادر شده است برای حفظ اهم ملاکات. چه حکم ظاهری مفاد امارات باشد و چه مفاد اصول باشد، به هر حال حکم ظاهری از شارع صادر شده است برای تحفظ اهم ملاکات. ما به عنوان امامیه معتقدیم احکام تابع ملاکات و مصالح و اغراض است. گاهی علم وجدانی به این ملاکات داریم؛ مثل اینکه علم وجدانی به حکم داشته باشیم، در این صورت اغراض و ملاکات را به دست آوردهایم و با انجام حکم و امتثال آن ملاک را استیفا میکنیم. اما گاهی دست ما از حجت قطعی و رسیدن به حکم واقعی به صورت علم وجدانی کوتاه است. در این حالت شارع احکام ظاهریه را جعل نموده است برای تحفظ بر آن ملاکات و اغراض. اینطور نشود که در صورت ندانستن حکم مردم رها و آزاد باشند هر کاری کردند مهم نباشد، بلکه برای تحفظ بر ملاکات احکام ظاهریه را جعل نموده است. پس غرض از جعل حکم ظاهری تحفظ بر آن ملاکات است. این احکام ظاهریهای که شارع جعل نموده است دو نوع است: گاهی در جعل حکم ظاهری قوت احتمال برای شارع مهم است و ملاک است و محتملش مهم نیست که از احکام الزامیه باشد یا نباشد، بلکه خود احتمال قوی برایش مهم است. پس گاهی در تحفظ ملاکات و اغراض برای شارع قوت احتمال مهم است و به محتمل کاری ندارد. این احکام ظاهریه امارات هستند مانند خبر واحد که قوت احتمال اصابه آن به واقع برای شارع مهم بوده که حجت کرده است او را و برای شارع مهم نبوده که مفاد آن خبر و محتملِ در خبر واحد چه بوده است؛ حکم الزامی بوده است یا غیر الزامی. اما گاهی در جعل حکم ظاهری محتمل برای شارع مهم بوده است. مثلاً نمیداند چه نمازی از او قضا شده است، اینجا شارع میگوید یک نماز سه رکعتی و یک نماز دو رکعتی و یک نماز چهار رکعتی بخوان. در اینجا وجوب نماز که محتمل است برای شارع مهم بوده که فرموده این کارها را انجام بده و احتیاط را واجب نموده است. و الا اگر شک در انجام نماز مستحبی باشد شارع این را نمیگفت. این موارد که حکم ظاهری جعل میشود اصل عملی خواهد بود. بنابراین جایی که قوت احتمال برای شارع مهم است تا حکم ظاهری را جعل نماید اماره خواهد بود و اگر محتمل مهم باشد اصل عملی خواهد بود. پس فرق ثبوتی بین امارات و اصول وجود دارد و این فرق باعث میشود که مثبتات اماره حجت باشد و مثبتات اصل عملی حجت نباشد. زیرا در امارات و جعل حجیت برای آنها قوت احتمال مهم بوده است و بین مدلول التزامی و مطابقی از جهت قوت احتمال یکسان است، لذا هر دو دلالتش حجت میشود. ولی در اصل عملی و جعل حجیت برای آن محتمل مهم است، لذا ملزوم برای شارع چه بسا مهم باشد ولی لازم مهم نباشد. البته در اصول عملیه ممکن است احتمال هم مورد توجه باشد که به آنها اصل عملی محرز گفته میشود.