« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد محمدرضا عصمتی

1403/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

تنبیهات، تنبیه چهارم: استصحاب امور تدریجی، کلام شهید صدر رحمه الله/أصالة الاستصحاب /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /تنبیهات، تنبیه چهارم: استصحاب امور تدریجی، کلام شهید صدر رحمه الله

 

بحث در رابطه با استصحاب زمان و زمانیات بود. زمان و زمانیات را توضیح دادیم مرحوم شهید صدر فرمود استصحاب جاری می شود و مشکلی ندارد.

المقام الثانی؛ مرحوم شهید صدر می فرماید مقام دوم مربوط به افعال مقید به زمان است مثل صوم در شهر رمضان که فعل مقید به زمان است. یا مثل نمازهای یومیه که مقید به زمان هستند. آیا در افعال مقید به زمان استصحاب جاری می شود یا نه؟

جلسه قبل دو مطلب فرمودند: اول اینکه گاهی مقید بما هو مقید حالت سابقه دارد مثل جلوس نهاری مثلا از ظهر در مسجد نشسته است الان نمی داند شب شد یا نه اینجا جلوس نهاری حالت سابقه دارد لذا استصحاب جاری می شود. دوم اینکه فعل مقید به زمان حالت سابقه ندارد در این صورت استصحاب دچار اصل مثبت می شود.

بعد فرموده اند حالا اثر این استصحاب زمان و تکالیف مقید به زمان در فقه چیست؟ نباید اکتفا به بیان کبری نمود بلکه باید دید چه فائده ای در فقه دارد.

می فرماید: گاهی زمان قید برای موضوع تکلیف است و گاهی قید برای فعل مکلف است.

یک موضوع داریم و یک متعلق تکلیف داریم. در بیانات مرحوم میرزای نائینی و برخی شاگردانشان از موضوع تعبیر به متعلق المتعلق شده است. مثلا فرموده شرب الخمر حرام است. شرب متعلق حرمت است و شرب فعل مکلف است و متعلق تکلیف است. این شرب تعلق به خمر گرفته است و به خمر موضوع تکلیف یا متعلق المتعلق گفته می شود.

حال زمان که قید است یا قید برای موضوع تکلیف است و یا قید است برای فعل مکلف که متعلق تکیلف است.

اگر زمان قید برای موضوع باید از شرایط وجوب است یعنی بدون آن تکلیفی نیست و اگر قید برای متعلق و فعل مکلف باشد زمان قید برای واجب خواهد بود نه وجوب یعنی وجوب هست ولی واجب باید در فلان زمان خاص انجام بشود.

در هردو صورت زمان یا قید است به نحو مفاد کان تامه یا قید است به نحو مفاد کان ناقصه. در هر چهار صورت شبهه یا موضوعیه است و یا حکمیه است. بنابراین هشت صورت می شود ولی چون شبهه حکمیه بین علما خیلی مطرح نبوده بقیه موارد را بررسی می کنیم.

اما اگر زمان قید برای موضوع تکلیف باشد یعنی شرط تکلیف باشد و به نحو کان تامه باشد مثل اینکه بگوید ان کان النهار فتصدق یعنی اگر روز هست صدقه بده. زمان در اینجا قید برای وجوب است.

گاهی ممکن است به نحو مفاد کان ناقصه باشد مثلا بگوید ان کان الجلوس فی النهار فتصدق یعنی اگر جلوس باشد و نهار باشد صدقه بده.

حالا اگر شک در بقای نهار بکنیم آیا استصحاب جاری می شود یا نه؟

فرموده است آیا زمان که قید است آیا به نحو ترکیبی آمده است یعنی موضوع دو جزء دارد یا به نحو تقییدی آمده است.

در حالت اول موضوع مرکب از دو چیز است جلوس و زمان نهار.

در حالت دوم موضوع مقید به زمان است مثل اینکه جلوس مقید به نهاری بودن موضوع حکم وجوب است.

در بحث قضا تابع اداء است یا نه برخی گفته اند قضا به امر جدید نیست بلکه همان اقیموا الصلاة می گوید قضا بجا بیاور یعنی اقیموا دو چیز را واجب می کند یکی اصل نماز را دوم بودن نماز در زمان خاص را زمان که تمام شد و از دست رفت اصل نماز باقی است که باید انجام شود. این حرف مانند همین موضوع مرکب است.

شهید صدر می فرماید اگر زمان قید باشد از قبیل اول یعنی ترکیبی باشد استصحاب در هر دو جزء جاری می شود ولی در حالت دوم استصحاب سر از اصل مثبت در می آورد. توضیح مطلب خواهد آمد.

logo