1403/10/08
بسم الله الرحمن الرحیم
تنبیهات، تنبیه سوم (استصحاب کلی قسم دوم، شبهه عبائیة)/أصالة الاستصحاب /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /تنبیهات، تنبیه سوم (استصحاب کلی قسم دوم، شبهه عبائیة)
بحث در شبهه عبائیه بود. بحث در استصحاب کلی قسم دوم بود که در ادامه آن به شبهه عبائیه اشاره کردیم.
شبهات و اشکالاتی بر استصحاب کلی قسم ثانی گرفته شده بود و جواب هایی داده شده بود ولی مرحوم سید اسماعیل صدر رحمه الله شبهه ای را مطرح نمودند که به شبهه عبائیه معروف شد.
شبهه عبائیه
فرموده است: یقین دارم نجسی به عبای من اصابت کرده نمی دانم سمت چپ بود یا راست عبا. یک طرف را شستم بعد از آن یک شیئی مثلا دستش که خیس بود با هردو طرف عبا برخورد کرد. این دست پاک است یا نجس؟ اگر طرفی که شسته شده است همان طرف نجس باشد پس هردو طرف پاک است و شاید طرفی که شسته شده طرف پاک بوده لذا نجاست باقی است. اینجا کلی نجاست یقینی بوده و شک در بقاء است. استصحاب نجاست می شود؛ لذا ملاقی نجس هم نجس خواهد بود. اما از طرف دیگر اگر علم اجمالی داشته باشیم به نجاست یکی از دو ظرف؛ بعد مکلف یکی از دو ظرف را می شوید و دست با ظرف دیگر ملاقات می کند، اینجا دست نجس نمی شود زیرا ملاقی با یک طرف علم اجمالی نجس کننده نیست. حالا در بحث عبا نیز دست خیس به هردو طرف خورده است یک طرف قطعا پاک است و طرف دیگر احد اطراف علم اجمالی است؛ لذا دست محکوم به نجاست نیست؛ پس قاعده علم اجمالی می گوید ملاقی یعنی دست پاک است ولی اگر استصحاب را نگاه کنیم دست نجس است. این شبهه عبائیه است که مرحوم سید صدر مطرح نموده است.
جواب اول میرزای نائینی رحمه الله
مرحوم محقق نائینی رحمه الله در دو دوره از درس خارجشان دو جواب داده اند.
جوابی که در دوره اول داده اند حاصلش این است: این مساله استصحاب کلی نیست. استصحاب کلی در جایی است که کلی در ضمن فردی به وجود آمده باشد که مردد بین قصیر و طویل است؛ اینجا استصحاب کلی جاری می شود. در شبهه عبائیه تردید در محل اصابت است و الا اینکه مثلا بولی اصابت نموده تردیدی در آن نیست پس یقین به فرد داریم و تردید در محل این فرد داریم اینجا کلی نیست. علم داریم به شخص نجس می دانیم بول است ولی محلش برای ما مردد است این دیگر از باب استصحاب کلی نیست این از باب استصحاب شخص است.
اشکال آیت الله خوئی رحمه الله به جواب اول
مرحوم آیت الله خوئی می فرماید نهایتا استصحاب کلی نباشد ولی آیا استصحاب جاری است یا نه؟ این را باید جواب داد. حالا استصحاب جزئی است یا کلی لازمه استصحاب نجاست ملاقی است و منافات دارد با قاعده علم اجمالی که عدم نجاست ملاقی با احد اطراف علم اجمالی بود. تعارض بین قاعده علم اجمالی و لازمه استصحاب را باید برطرف کنید.
جواب دوم میرزای نائینی رحمه الله
مرحوم میرزای نائینی رحمه الله در دور دوم بحثشان یک جواب دیگری داده اند و آن جواب این است که فرموده اند: استصحاب در مفاد کان ناقصه جاری نیست ولی در مفاد کان تامه جاری است و چون در مفاد کان ناقصه جاری نیست گویا استصحابی نیست.
توضیح ذلک: شما می توانید بگویید نجاست موجود است؛ این حالت سابقه یقینی دارد؛ النجاسة قد کان موجودةً و الان شک در بقای آن دارم استصحاب می کنم وجود نجاست را. این مفاد کان تامه است یعنی متعرض این نمی شود که این نجاست کجا بوده است و فقط می گوید نجاست موجود بوده است. اگر بگویید استصحاب وجود نجاست می کنم پس نجاست در این عبا است این اصل مثبت است. پس این استصحاب جاری است ولی اثر شرعی ندارد. اما اگر استصحاب به صورت کان ناقصه بخواهید جاری کنید حالت سابقه ندارد یعنی اینکه این طرف معین کان نجسا این طرف معین نجس بوده است؛ این را که یقین به آن نداشته ایم؛ لذا استصحاب به مفاد کان ناقصه جاری نمی شود. اگر استصحاب جاری نشد یک اصل بیشتر نداریم و آن قاعده علم اجمالی است که ملاقی با احد اطراف علم اجمالی نجس نیست. ایشان اینچنین تعارض مرحوم سید صدر را برطرف نموده اند.
اشکال آیت الله خوئی رحمه الله به جواب دوم
مرحوم آیت الله خوئی رحمه الله فرموده: اولا بگویید استصحاب می کنم نجاست در عبا را که حالت سابقه یقینی دارد و استصحاب اینطور جاری می شود. ثانیا شما قاعده علم اجمالی را که ملاقی احد اطراف علم اجمالی محکوم به نجاست نیست مسلم گرفته اید این را ما قبول نداریم. بله اگر یکی از اطراف علم اجمالی از محل ابتلا خارج بشود علم اجمالی منحل می شود ولی اگر یکی از دو ظرف را شسته باشد باید احتیاط کند و ملاقی محکوم به نجاست است. بله اگر ملاقات قبل از تنجیز علم اجمالی باشد باز هم ملاقی نجس نیست.