« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1404/08/04

بسم الله الرحمن الرحیم

المختصر النافع/کتاب الطهاره /تعارض استصحاب و قاعده طهارت

 

 

موضوع: تعارض استصحاب و قاعده طهارت /کتاب الطهاره /المختصر النافع

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در توارد حالتین بود و اینکه آیا در صورت توارد حالتین، قاعده طهارت جاری می شود یا نه؟

1- توارد حالتین

گفتیم تنبیه یازدهم از تنبیهات استصحاب در کتاب کفایه، اصاله تأخر حادث است که این بحث را که مرحوم آخوند بیان کرده ایشان می فرماید«كما انقدح أنه لا مورد للاستصحاب أيضا فيما تعاقب حالتان متضادتان‌ كالطهارة و النجاسة و شك في ثبوتهما و انتفائهما للشك في المقدم و المؤخر منهما و ذلك لعدم إحراز الحالة السابقة المتيقنة المتصلة بزمان الشك في ثبوتهما و ترددها بين الحالتين و أنه ليس من تعارض الاستصحابين فافهم و تأمل في المقام فإنه دقيق»[1] این مسأله دقیقا محل بحث ما است که طهارت و نجاست بر یک شی وارد شده است. ایشان فرموده جای استصحاب نیست و شهید صدر نیز همین مطلب را بیان کرده است. شهید صدر[2] فرموده ممکن است گفته شود ارکان استصحاب تمام نیست و ممکن است گفته شود ارکان استصحاب تمام است ولی تعارض استصحابین رخ می دهد.

مرحوم شیخ انصاری در این مسأله نکاتی را ذکر کرده است ولی اصل بحثی که منعقد کرده اند این است که وقتی می خواهید چیزی را که به آن یقین سابق دارید استصحاب کنید، ممکن است بگویید زمان ماضی تقسیم به دو قسم می شود، در یک نقطه زمانی یقین دارم و بعد شک دارم تا به زمان حاضر برسد. توضیح اینکه گاهی در برهه ای از زمان یقین به طهارت داشتید بعد در برهه ای از زمان شک به طهارت داشتید و بعد یقین به نجاست پیدا کردید. پس شما در حال حاضر ممکن است قطع داشته باشید که آن طهارت از بین رفته است ولی می‌گویید در فاصله یک روز یا دو روز نمی دانم پاک بود یا نجس شده ولی بعد از آن زمان مشکوک، نجس شده است. این دو روز وسط نمی‌دانید پاکی استمرار داشته یا نجاست استمرار پیدا کرده است، بعد از آن می دانیم نجس شده است حال برای آن دو روز مشکوک آیا می‌توان استصحاب طهارت کرد، در حالی که قبلش پاک بوده است. مثلا یکشنبه هفته قبل فرش پاک بوده است و روز جمعه بعدی هم یقین به نجاست پیدا می کنید. حال از فاصله یکشنبه تا شنبه بعد آیا می توان گفت چون قبل از آن یکشنبه هفته قبل پاک بوده، استصحاب طهارت می کنم؟ من شک دارم که آیا مثلا چهارشنبه نجس شده یا همین روز جمعه که یقین پیدا کردم، نجس شده است. اصل تأخر حادث یعنی استصحاب تأخر حادث می گوید طهارت تا پنجشنبه باقی است و نجاست در جمعه حادث شده است یعنی حدوث نجاست تأخر دارد.

فرض دیگری می توان کرد و آن اینکه ما الان یقین داریم که شی ای پاک است ولی آغاز یقین را نمی دانیم. آیا می توان گفت پاکی الان را به گذشته سرایت می دهیم به این استصحاب قهقهرایی می گویند که نقطه مقابل استصحاب تأخر حادث است.

گاهی یک حالت را نسبت به زمان می سنجیم. مثلا می دانیم که این فرش سابقا نجس بوده است و می دانیم که الان نجس است ولی زمان حدوث نجاست را نمی دانیم. بحث دیگر این است که می دانیم که زید هفته گذشته زنده بوده و می دانیم که شنبه هفته جدید مرده است ولی نمی دانیم هفته گذشته روز دوشنبه مرده است یا سه شنبه یا... آیا می توان گفت علم داشتیم به حیات او تا روز شنبه، پس شنبه مرده است. فقها می گویند می توانید حیات زید را استصحاب کنید تا روزی که یقین دارید که مرده است. شیخ می فرماید این را استصحاب تأخر حادث می گویند «لا فرق في المستصحب بين أن يكون مشكوك الارتفاع في الزمان اللاحق رأسا و بين أن يكون مشكوك الارتفاع في جزء من الزمان اللاحق مع القطع بارتفاعه بعد ذلك الجزء فإذا شك في بقاء حياة زيد في جزء من الزمان اللاحق فلا يؤثر في جريان استصحاب حياته علمنا بموته بعد ذلك الجزء من الزمان و عدمه و هذا هو الذي يعبر عنه‌ بأصالة تأخر الحادث‌ يريدون به أنه إذا علم بوجود حادث في زمان و شك في وجوده قبل ذلك الزمان فيحكم باستصحاب عدمه قبل ذلك و يلزمه عقلا تأخر حدوث ذلك الحادث فإذا شك في مبدأ موت زيد مع القطع بكونه يوم الجمعة ميتا فحياته قبل الجمعة الثابتة بالاستصحاب مستلزمة عقلا لكون مبدأ موته يوم الجمعة و حيث تقدم في الأمر السابق أنه لا يثبت بالاستصحاب بناء على العمل به من باب الأخبار لوازمه العقلية فلو ترتب على حدوث موت زيد في يوم الجمعة لا على مجرد حياته قبل الجمعة حكم شرعي لم يترتب على ذلك. نعم لو قلنا باعتبار الاستصحاب من باب الظن أو كان اللازم العقلي من اللوازم الخفية جرى فيه ما تقدم ذكره آنفا»[3] حال نکته ای وجود دارد و آن این است که وقتی حیات زید را از شنبه قبل که می دانید زنده بوده تا روز پنجشنبه استصحاب می کنید، آیا تمام آثار شرعی که بر حیات زید بار می شود جاری می شود یا اینکه اموری که بر عدم موت زید هم بار می شود، جاری می شود. ممکن است حیات زید، شرعا آثاری داشته باشد غیر از آثاری که بر عدم موت زید بار می شود. اگر استصحاب حیات زید کردیم، تمام آثار شرعی حیات جاری می شود ولی اگر استصحاب حیات کنید بعد احکام عدم الموت را بار کنید، اصل مثبت می شود.

اگر حجیت استصحاب از باب امارات باشد، اگر استصحاب حیات کنید، مثبتات آن حجت است و یا اینکه اگر لوازم خفی باشد، در اینصورت نیز استصحاب جاری می شود.

اگر یک حادث را با حادث دیگر بسنجید، صاحب جواهر فرموده قیاس این دو حادث با هم، تعارض الاستصحابین است.

ایشان فرموده این مسأله را علاوه بر صاحب جواهر، کاشف الغطا نیز بیان کرده است.

 


logo