1404/01/25
بسم الله الرحمن الرحیم
المختصر النافع/کتاب المیاه /ادله تنجس آب مضاف
موضوع: ادله تنجس آب مضاف /کتاب المیاه /المختصر النافع
خلاصه مباحث گذشته:
بحث ما در دلائل تنجس آب مضاف کثیر بود. گفتیم محقق سبزواری فرموده دلایلی که ذکر شده برای اثبات حکم به تنجس آب مضاف خیلی کثیر کافی نیست.
1- کلام محقق سبزواری در بحث تنجس آب مضاف
ایشان می فرماید اگر کسی مدعی شود که لازمه کلام شما این است که در مورد یک آب دو حکم داشته باشید یعنی بگویید یک قسمت آن نجس است و یک قسمت آن نجس نیست. ایشان فرموده «و دعوى: أنّه يلزم اختلاف حكم المائع الواحد طهارة و نجاسة (غير صحيحة) لأنّه إن كانت الوحدة بمثل القدر و الحب و نحوهما، فلا يصح الاختلاف، و أما إن كانت بمثل الحوض الذي تسع ألف كر- مثلا- أو أكثر فلا نسلم أنّ مثل هذه الوحدة لا يصح فيها الاختلاف. هذا»[1] در جواب می فرماید در جایی که کر خیلی زیاد باشد قبول نداریم که اختلاف حکم در آن جایز نباشد.
برای تنظیرِ امکانِ اختلاف آب واحد می گوییم یک آفتابه آب را در نظر بگیرید که با آن روی نجس ریخته می شود که قسمت بالای آن پاک است و آن قسمت که روی نجس می ریزد، نجس می شود و نجاست به بالا سرایت نمی کند.
2- اختلاف حکم انحاء مایعات مضاف
ایشان در ادامه مسأله دیگری مطرح می کند و می فرماید مایعات مختلف ممکن است احکام مختلف داشته باشد مثلا آب مضاف یک حکم داشته باشد و روغن حکم دیگر و... به خاطر اینکه در بحث سرایت، در آب با سرعتی نجاست منتشر می شود که آن سرعت مثلا در شیره نیست. ایشان می فرماید «مع أنّ سراية النجاسة في مثل الدبس و الدهن المائع و نحوهما عن موضع الملاقاة إلى غيره مشكل، لقوة احتمال أن تكون الدسومة و اللزوجية و نحوهما حافظة للنجاسة في موضع الملاقاة فقط، و مانعة عن سرايتها إلى غيره، فالسطح الملاصق بالنجس أو المتنجس ينفعل بالملاقاة و يحفظ أثر النجاسة في نفسه فقط، فلا يصل إلى ما عداه. و يكفي الشك في ذلك لجريان قاعدة الطهارة في البقية.
و بالجملة: كل ما كان ماء أو كان فيه الماء لا ريب في تحقق منشإ السراية، و في غيره نشك في أصل السراية» چربی روغن و غلظت شیره مانع از سرایت می شود و این تفاوت موجب اختلاف حکم بین آب و دیگر مایعات می شود. ممکن است چربی یا لزوجتی که در بعضی مایعات هست باعث شود که نجاست از یک قسمت به جای دیگر سرایت نکند. قسمتی که با نجاست برخورد می کند منفعل می شود ولی اثر نجاست را در خودش نگه می دارد واجازه نمی دهد به بقیه مواضع برسد. ایشان می فرماید این را می توان به طور تجربی مشاهده کرد و بعد از تجربه می گوییم کأن نجاست سرایت نکرده است؛ البته قطع نداریم که همین مقدار ملاقات برای سرایت نجاست کافی نباشد. ایشان می خواهد بگوید حتی اگر در مورد آب مضاف خیلی کثیر هم بگوییم با برخورد با نجاست، نجس می شود ولی نمی توان این حکم را در مورد دیگر مایعات به کار برد. ایشان می فرماید صرف شک در چنین مطلبی کافی است که حکم به نجاست نکنیم و به اصل طهارت رجوع کنیم.
بنابراین اگر آب مضاف کثیر، را حکم به تنجس می کنید، در مایعات دیگر چنین حکمی نکنید.
اشکال: «إن قلت: إنّ مورد صحيحة زرارة المتقدمة وقوع الفأرة في السمن، قال عليه السلام: «إن كان ذائبا فلا تأكله» و قريب منه غيرها (قلت) أولا: لا يخفى على كل أحد أنّ الفأرة إذا وقعت في مائع تتحرك فيه كثيرا إلى أن تخرج منه أو تموت فيه، و هي حيوان خبيث حتى سميت في الأخبار بالفويسقة و ورد النهي عن أكل ما تشمه فيستقذر نوع النفوس عن تناول ما ماتت فيه الفارة، فيمكن أن يحمل النهي عن أكل ما عدا موضع الملاقاة على الاستقذار و التنزه.
و ثانيا: نقول بالنجاسة في خصوص الفأرة الواقعة في السمن و الزيت الذائبين للتعبد بالنص دون سائر النجاسات التي لا نص فيها مع الشك في السراية، كما نقول بالتعفير في الولوغ دون سائر النجاسات للنص»
اشکال این است که از روایت فهمیده می شود روغن مایع حکم آب مضاف را دارد. حضرت فرمود اگر روغن مایع هست و موش در آن افتاد اجتناب کن، یعنی نجس شده است. پس جایی برای تفصیلی بین مایعات نیست.
ایشان در جواب می فرماید: اولا: اگر موش در روغن بیفتد حرکت می کند و وقتی حرکت کرد، نجاست را منتقل می کند و موش نیز حیوان خبیثی است و نهی شده از اکل چیزی که موش بو کرده است حال چه برسد که موش در روغن بیفتد. البته قسمتی از روغن که موش با آن برخورد نکرده ممکن است دستور به اجتناب به خاطر استقذار باشد نه نجاست. پس عدم اکل، ممکن است به خاطر نجاست باشد و ممکن است به خاطر قذارت باشد.