1404/01/24
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب المختصر/کتاب الطهاره /ادله تنجس آب مضاف
موضوع: ادله تنجس آب مضاف /کتاب الطهاره /کتاب المختصر
خلاصه مباحث گذشته:
بحث در تنجس آب مضاف بود. گفتیم آب مضاف اگر قلیل باشد با برخورد با نجاست نجس می شود که واضح است. بحث در این بود که در باب آب مضاف مشهور گفته اند حتی اگر کثیر باشد با برخورد با نجاست نجس می شود. صاحب عروه می گوید حتی اگر به اندازه هزار کر هم باشد-مثل لوله های انتقال نفت که بعضا چندین کیلومتر هستند- ، با برخورد با نجاست، نجس می شود.
1- کلام محقق سبزواری در تنجس آب مضاف
ایشان در مهذب الاحکام فرموده «لا يخفى أنّ انفعال الماء المضاف الكثير بملاقاة النجس خصوصا بعض مراتب الكثرة منه- التي لم يكن منها اسم في الأزمنة القديمة- إن كان لأجل المرتكزات، فالمتيقن منها غيره قطعا، و من الممكن أن تكون سراية النجاسة كسراية بعض الألوان و الروائح في المضاف، فلو القي شيئا أحمر- مثلا- أو ما فيه ريح في بعض أطراف الكثير من المضاف لا يتغير لون تمام المضاف و لا ريحه كذلك، بل إنّما يتغير خصوص الطرف الذي القي فيه.
و إن كان لأجل الإجماع، فالمتيقن منه ليس إلا ذلك، و لا وجه لشمول إطلاق معقده لمطلق الكثير، لأنّه من التمسك بإطلاق كلمات المجمعين في فرد غير مأنوس بأذهانهم الشريفة، بل بأذهان المتشرعة، إذا المأنوس في الأذهان هو مثل القدر و الحب و الطشت و الغدير في الجملة و المركن و الخابية (و هي الجرة الكبيرة، كما وردت في بعض الأخبار) لا مثل أنابيب النفط التي تبلغ طولها فراسخ متعددة.
و إن كان لأجل الأخبار، فليس المذكور فيها إلا القدر و الحبّ و نحوهما.
إن قلت: إنّ ذكرها من باب المثال. (قلت) نعم ذلك من باب المثال للأواني و الظروف المتعارفة مطلقا، لا لغيرها.
و إن كان لأجل قاعدة المقتضي و المانع بدعوى أنّ ملاقاة النجس للمضاف مقتضية للانفعال مطلقا إلا مع الدليل على الخلاف.
ففيه: أنّه على فرض اعتبارها إنّما تجري فيما إذا أحرز المقتضي مفصلا و في بعض مراتب الكثرة نشك في أنّ ملاقاة النجس مقتض لانفعال الجميع أم لا، فقاعدة الطهارة في غير المتيقن الانفعال تجري بلا دليل حاكم عليها»[1]
سید عبد الأعلی سبزواری فرموده ادله انفعال آب مضاف شامل مواردی که کثرت خیلی زیاد باشد نمی شود. اولین دلیلی که ایشان برای تنجس آب مضاف می آورد بحث ارتکاز متشرعه است. ایشان می فرماید ارتکاز متشرعه نسبت به تنجس آب مضاف، شامل جایی که آب مضاف خیلی زیاد باشد نمی شود.
دلیل دومی را که ایشان مطرح می کند اجماع بر تنجس آب مضاف با ملاقات با نجس است. ایشان می فرماید آنچه که از اجماع میفهمیم این است که شامل آب کثیر می شود اما اطلاقی ندارد که شامل کثیری باشد که خیلی زیاد باشد و اگر بگویید کلامشان اطلاق دارد، لازمه اش شمول اجماع نسبت به افرادی است که در آن زمان به ذهن مجمعین خطور نمی کرده است. آنچه که در ذهن آنها بوده است مثل دیگ و طشت و... بوده نه مثل لوله های چند صد فرسخی. پس اجماع شامل این موارد نمی شود.
دلیل سوم: اگر بگویید دلیل بر عدم تنجس آب مضاف خیلی کثیر، روایات است می گوییم آنچه در روایات است مواردی از قبیل دیگ است. نمی توان حکم دیگ را به لوله نفت هزار کیلومتری سرایت داد.
اشکال: این موارد از باب مثال است. جواب این است که بله مثال است نسبت به ظرفهایی که در آن زمان بوده است نه لوله های نفت امروزه.
دلیل چهارم بحث مقتضی و مانع است. ملاقات مقتضی و علت نجاست است. در مورد آب مطلق، کر بودن مانع نجاست است ولی در مورد آب مضاف چنین مانعی وجود ندارد.
ایشان می فرماید اشکال این دلیل آن است که بر فرض چنین دلیلی معتبر باشد می گوییم اگر اقتضای تنجیس ملاقات، بالتفصیل احراز شد، یعنی احراز کردیم در مورد آب مضاف خیلی کثیر اقتضای تنجیس هست می توان به چنین دلیلی تمسک کرد ولی بحث ما در جایی است که آیا در چنین مواردی اقتضای نجاست هست یا نه. لکن از مجموع ادله نمی توان استفاده کرد اقتضای تنجیس در آب مضاف خیلی کثیر وجود دارد؛ یعنی چنین ذهنیتی نیست که اگر یک سر لوله نجس شد سر دیگر آن که چندین کیلومتر فاصله دارد نیز نجس شده است. وقتی شک داریم مقتضی نجاست موجود است، قاعده طهارت جاری می شود.