1403/11/21
بسم الله الرحمن الرحیم
المختصر النافع/کتاب المیاه /مطهریت آب مضاف
موضوع: مطهریت آب مضاف /کتاب المیاه /المختصر النافع
خلاصه مباحث گذشته:
بحث در ازاله خبث بوسیله آب مضاف بود. گفتیم دو روایت هست که شیخ مفید و سید مرتضی به این دو روایت استناد کرده اند بر مطهریت آب مضاف.
1- ادله تطهیر خبث با آب مضاف
یکی از این دو روایت، روایت غیاث بن ابراهیم است. در این روایت آمده «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: لَا يُغْسَلُ بِالْبُزَاقِ شَيْءٌ غَيْرُ الدَّمِ»[1] دو روایت دیگر هم شیخ حر نقل کرده که به همین مضمون است. «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ يُغْسَلَ الدَّمُ بِالْبُصَاق» «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ رُوِيَ أَنَّهُ لَا يُغْسَلُ بِالرِّيقِ شَيْءٌ إِلَّا الدَّمُ»
روایت سوم مرسل است. دو روایت اول مسند است و در سند، غیاث بن ابراهیم است که ثقه است. در کتاب ریاض در مورد روایت اول گفته «و الخبر مع ضعفه و عدم صراحته لا يقاوم ما قدّمناه، و هو مع ذلك من طريق الآحاد و السيّد لا يعمل به»[2] غیاث بن ابراهیم بصری تمیمی است. در کتاب خلاصه آمده «غياث بن ابراهيم التميمي الاسدي، بصري، سكن الكوفة، ثقة، روى عن ابي عبد الله (عليه السلام)، وكان بتريا»[3] بتریه یکی از فرقه های شیعه است. اگر تضعیفی برای اوست از جهت عقیده است هرچند او ثقه است. اگر مبنای شما عمل به روایات صحیح باشد این روایت موثقه است. لکن قبلا گفتیم ملاک حجیت روایت یا وثوق به صدور است یا ثقه بودن روات آن. حتی روایت کلینی که مرسله است را قبول داریم چرا که او شهادت داده بر حجیت حدیث.
از حیث دلالت ممکن است گفته شود این روایت در خصوص خون است. آب دهان، آب مضاف است. وقتی در مورد خون ثابت شد، تعمیم داده می شود و دیگر نجاسات را پاک می کند. این کلام صحیح نیست چرا که احتمال دارد در خصوص خون باشد در مورد خون نیز، ظاهرا اینطور است که آب دهان اگر خون داخل دهان را پاک کرد، داخل دهان پاک است چون باطن بدن است و حکم داخل بدن با ظاهر بدن متفاوت است. علامه مجلسی فرموده این احتمال ضعیف است.[4] دلالت روایت بر تطهیر خونی که خارج از بدن است، محتمل است ولی خلاف فتوا است.
روایت دیگر روایت صیرفی است. صاحب ریاض می گوید روایت حسنه است. در روایت آمده «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ حَكَمِ بْنِ حُكَيْمٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَبُولُ فَلَا أُصِيبُ الْمَاءَ وَ قَدْ أَصَابَ يَدِي شَيْءٌ مِنَ الْبَوْلِ فَأَمْسَحُهُ بِالْحَائِطِ أَوِ التُّرَابِ ثُمَّ تَعْرَقُ يَدِي فَأَمْسَحُ وَجْهِي أَوْ بَعْضَ جَسَدِي أَوْ يُصِيبُ ثَوْبِي قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ»[5] بعضی بزرگان فرموده اند روایت صحیحه است و حسنه نیست و حکیم صیرفی امامی ثقه است. شخصی بول انجام داده و به آب دسترسی ندارد. دستش با بول برخورد می کند و بعد با خاک تمیز می کند. سپس دستش عرق می کند و به صورتش یا بدنش می مالد. حال از حضرت در مورد حکمش سوال میکند. حضرت می فرماید اشکالی ندارد. آیا معنای این روایت این است که با خاک دست ما پاک شده یا اینکه معنای روایت این است که صورت نجس نشده است چون علم ندارید که با آن قسمت نجس دست برخورد کرده است؟ مبنایی هم در مقام وجود دارد که می گوید متنجس منجس نیست. سید مرتضی و شیخ مفید از این روایت استفاده کرده اند که با آب مضاف می توان ازاله خبث کرد. این روایت در مورد آب مضاف نیست مگر اینکه گفته شود عرق مطهر باشد که خیلی بعید است همین عرق مطهر باشد؛ چرا که باید حداقل عرق منفصل باشد و بچکد. علاوه بر اینکه در مورد بول روایاتی داریم که می گوید فقط با آب ازاله می شود نه چیز دیگر و فتوای فقها نیز همین است.