« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1403/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب المختصر/کتاب المیاه /آب مضاف

 

 

موضوع: آب مضاف /کتاب المیاه /کتاب المختصر

خلاصه مباحث گذشته:

بحث ما در مورد آب مضاف بود. آب مضاف را تعریف کردیم.

1- آب مضاف

استعمال آب در غیر از آب مطلق مجاز است و احتیاج به علاقه دارد. آب مضاف حقیقتا آب نیست بلکه استعمال آب برای آن احتیاج به علاقه دارد. بعضی گفته اند به اعتبار مایع بودن به آن آب گویند. این کلام صحیح نیست زیرا عرف این استعمال را نمی پذیرد چرا که روغن نیز مایع است و کسی به آن آب نمی گوید. پس مایع بودن نمی تواند ملاک باشد.

ممکن است گفته شود باید به آب ضمیمه ای اضافه شود که از آب بودن خارج شود مثل آب هویج. این ضابطه نیز صحیح نیست چرا که اگر بخواهید با دقت علمی ضابطه دهید، اینجا محلول در آب حل شده است و طبق این بیان باید آب نمک نیز مضاف باشد ولی عرف به آب دریا، آب می گوید ولی به آب هویج، آب نمی گوید.

ملاک در تشخیص اگر عرف باشد در قرآن که آمده «وَ أَنْزَلْنٰا مِنَ السَّمٰاءِ مٰاءً طَهُوراً»[1] و «فَلَمْ تَجِدُوا مٰاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً»[2] این موارد شامل آب مضاف نمی شود پس همین آیات می گوید آب هویج مطهر نیست بلکه برای مطهریت، آب مطلق نیاز داریم.

قرآن کریم تصریحا حکم آب مطلق را گفته ولی آب مضاف را مطهر نمی داند چرا که فرموده بعد از نبود آب، تیمم کنید حتی اگر مثلا آب هویج داشته باشید.

دو نکته در مقام وجود دارد یکی اینکه آیه می گوید آب مضاف مطهر نیست و دیگر اینکه اگر روایتی گفت آب مضاف رافع حدث و خبث است مخالف کتاب می شود و باید به قواعد باب تعارض رجوع کرد.

2- روایات دال بر عدم مطهریت آب مضاف

سه روایت در مقام وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد. در وسائل بابی تحت عنوان «بَابُ أَنَّ الْمُضَافَ لَا يَرْفَعُ حَدَثاً وَ لَا يُزِيلُ خَبَثاً‌»[3] آمده است. در اولین روایت این باب آمده «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِيدِ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يَاسِينَ الضَّرِيرِ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ مَعَهُ اللَّبَنُ- أَ يَتَوَضَّأُ مِنْهُ لِلصَّلَاةِ قَالَ لَا- إِنَّمَا هُوَ الْمَاءُ وَ الصَّعِيدُ» این روایت در کتاب تهذیب و استبصار آمده است. استبصار سه تا شرح دارد یکی مناهج الاخبار است، دیگری استقصاء الاعتبار و دیگری کشف الاسرار است. در مناهج آمده «قال رحمه اللّه باب حكم المياه المضافة اخبرنى الشّيخ رحمه اللّه عن ابى جعفر محمّد بن علىّ بن الحسين بن بابويه عن محمد بن الحسن بن الوليد عن محمّد بن يحيى عن احمد بن محمّد بن يحيى عن محمّد بن عيسى عن سين الضّرير عن حريز عن ابى بصير عن ابى عبد اللّه عليه السّلام‌ . أمّا السّند فلأنّ رواية محمّد بن احمد بن يحيى عن محمّد بن عيسى نقل النجاشى عن محمّد بن الحسن بن الوليد انّه استثنى من روايات محمّد بن احمد بن يحيى ما يرويه عن محمّد بن عيسى بن عبيد باسناد منقطع مع جماعة آخرين‌»[4] نجاشی از ابن ولید نقل کرده که از روایات محمد بن احمد بن یحیی که از محمد بن عیسی بن عبید نقل کرده را استثناء کرده است. ابن ولید گفته من این روایات را عمل نمی کنم. بعضی گفته اند معنی عبارت «باسناد منقطع مع جماعة آخرین» واضح نیست. به نظر معنای عبارت این است که گاهی محمد بن احمد بن یحیی فقط از محمد بن عیسی نقل می کند یعنی به آن منفرد است که در اینصورت آن را قبول ندارد. گاهی منفرد در نقل نیست بلکه همین حدیث را همانطور که از محمد بن عیسی نقل می کند از افراد دیگر نیز نقل می کند اینجا مشکلی ندارد. پس اگر محمد بن احمد بن یحیی منفردا از محمد بن عیسی روایتی را نقل کند، حسن بن ولید آن را قبول ندارد. حال سوال شده است که چرا ابن ولید آن را قبول ندارد در حالی که محمد بن عیسی موثق است. بنابراین روایت از این جهت دارای اشکالی است که ابن ولید داشته است و ما نمی دانیم و او باید جواب دهد.

نکته دیگر اینکه بالفرض محمد بن عیسی بن عبید را ثقه بدانیم و از این جهت مانعی نداشته باشد- بر خلاف ابن ولید که این روایت نوع روایت را قبول ندارد- مشکل بعدی در مورد یاسین ضریر است. یاسین ضریر مدح و ذمی ندارد و مهمل است. علامه مجلسی این روایت را به خاطر یاسین ضریر حسنه فرض کرده است. حریز، حریز بن عبدالله سجستانی است. او توثیق شده است ولی از یک روایتی استفاده می شود که او مذموم است. در سیستان جنگی با خوارج بوده و حریز با خوارج جنگیده است و بعد خدمت امام صادق علیه السلام رفت ولی حضرت او را نپذیرفت. از این روایت استفاده می شود حریز، مذموم است. علامه حلی در خلاصه الرجال، فرموده اینکه حضرت او را راه نداده دلیل بر ذم نمی شود بلکه ممکن است علت دیگری داشته است-مثل جریان زراره که حضرت امام صادق علیه السلام او را مذمت کردند ولی برای حفظ او از حکومت بنی العباس- پس امکان تقیه وجود دارد. همان روایتی که نقل شده است که حضرت او را راه نداند، مشکل سندی دارد.

مشکل دیگر این روایت این است که ابوبصیر مشترک بین سه نفر است که گفته اند یکی از آنها ضعیف است و یکی موثق و دیگری از اجلاء اصحاب و جزء اصحاب اجماع است. ولی به نظر ما هر سه تا ثقه هستند و می توان به روایات ابوبصیر عمل کرد هرچند معلوم نباشد کدام است. حاصل بحث مشکل سندی این است که روایت از نظر سند یکی نقل احمد بن محمد بن یحیی از محمد بن عیسی است که ابن ولید چنین نقلی را ضعیف می داند. مشکل دیگر در یاسین ضریر است که مهمل است. حریز نیز در مورد او مذمت وارد شده است. ابوبصیر نیز مشترک است بین سه نفر که گفته اند یکی از آنها ضعیف است.

بررسی دلالی:

از حضرت سوال می کند که شخصی شیر به همراه دارد آیا می تواند از آن وضو بگیرد. حضرت می فرمایند نمی توان از آن وضو گرفت بلکه باید وضو با آب باشد یا اینکه تیمم کند. این روایت مطابق آیه قرآن است.

 


logo