« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1403/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

المختصر النافع/کتاب المیاه /آب چاه

 

 

موضوع: آب چاه /کتاب المیاه /المختصر النافع

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در مورد آب چاه بود. بحث در فاصله بین بئر و بالوعه بود. از حیث بحث بهداشت فاصله بین بئر و بالوعه مهم است. روایات فرمودند بین بئر و بالوعه فاصله باشد و معنای این روایات رعایت بهداشت است.

1- روایات فاصله بین چاه آب و فاضلاب

مرحوم صاحب وسائل 8 روایت در این زمینه ذکر کرده است که 6 تای آنها این است که باید بین بئر و بالوعه فاصله باشد. البته فاصله داشتن استحباب دارد نه اینکه واجب باشد. دو روایت دیگر می گویند چاه آب و فاضلاب اگر نزدیک باشند نجس نمی شود مگر اینکه آب چاه اوصافش تغییر کند.

در روایت ابوبصیر آمده «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ أَنَّهُ قَالَ: نَزَلْنَا فِي دَارٍ فِيهَا بِئْرٌ إِلَى جَنْبِهَا بَالُوعَةٌ- لَيْسَ بَيْنَهُمَا إِلَّا نَحْوٌ مِنْ ذِرَاعَيْنِ- فَامْتَنَعُوا مِنَ الْوُضُوءِ مِنْهَا- فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ- فَدَخَلْنَا عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَأَخْبَرْنَاهُ- فَقَالَ تَوَضَّئُوا مِنْهَا- فَإِنَّ لِتِلْكَ الْبَالُوعَةِ مَجَارِيَ- تَصُبُّ فِي وَادٍ يَنْصَبُّ فِي الْبَحْرِ»[1] ابوبصیر می گوید به منزلی رفتیم که در آن چاهی بود کنار یک فاضلاب و بین آنها دو ذراع فاصله بود. کسانی که همراه ابوبصیر بودند از آن آب وضو نگرفتند و کار بر آنها سخت شد. بعد رفتیم نزد امام صادق علیه السلام و قضیه را توضیح دادیم. حضرت فرمودند از آن وضو بگیرید. امر به وضو عقیب حظر است و مفید جواز است.

از این روایت می فهمیم آب چاه هرچند نزدیک فاضلاب باشد وضو گرفتن از آن اشکال ندارد.

بررسی سندی:

طریق شیخ صدوق به ابوبصیر مشکل دارد. در خلاصه می گوید طریق شیخ صدوق به ابوبصیر ضعیف است به دلیل اینکه در طریق شیخ صدوق به ابوبصیر علی بن ابی حمزه بطائنی است. در مورد او آمده «علي بن ابي حمزة لعنه الله اصل الوقف»[2] علی بن ابی حمزه ثمالی غیر از ابی حمزه بطائنی است. در مورد علی بن ابی حمزه ثمالی و فرزندان او اینگونه آمده «سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ حَمْدَوَيْهِ بْنَ نُصَيْرٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ وَ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ وَ مُحَمَّدٍ أَخَوَيْهِ وَ أَبِيهِ فَقَالَ كُلُّهُمْ ثِقَاتٌ فَاضِلُونَ»[3]

در ریاض آمده هرچند این روایت سندا مشکل دارد ولی به وسیله عمل اصحاب جبران ضعف سند شده است. ایشان فرموده «و لا ينجس البئر بالبالوعة التي يرمى بها المياه النجسة مطلقا و إن تقاربتا بلا خلاف للأصل ، وللخبرين المنجبرين»[4] این دو روایت را که میگوید یکی روایت چهارم و دیگری روایت هفتم باب است[5] . علی بن ابی حمزه ضعفش صرفا به خاطر فساد عقیده اش نیست بلکه در مورد او گفته‌اند «کذاب» است. صاحب ریاض می فرماید ضعف او با عمل اصحاب جبران می شود.

اینکه ایشان می فرماید «بلاخلاف» که مرادشان اجماع است، اجماع کاشف از رأی معصوم نیست و اجماع مدرکی است ولی ممکن است مدرک مجمعین این روایت نباشد.

در مورد چاه روایاتی داشتیم که می فرمود آب چاه ماده دارد و نجس نمی شود. گفتیم اگر ماده داشته باشد فقط با تغیر احد اوصاف ثلاثه اش نجس می شود. از این روایات می توان اینجا استفاده کرد «وَ أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ أَيَّدَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى رَجُلٍ أَسْأَلُهُ أَنْ يَسْأَلَ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَقَالَ مَاءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ لَا يُفْسِدُهُ شَيْ‌ءٌ إِلَّا أَنْ يَتَغَيَّرَ رِيحُهُ أَوْ طَعْمُهُ فَيُنْزَحُ مِنْهُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَ يَطِيبَ طَعْمُهُ لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً»[6]

در حجیت اخبار اگر مبنای شما این باشد که خبر ثقه حجت است به وسیله عمل اصحاب نمی توان جبران ضعف سند کرد ولی اگر بگویید خبر موثوق الصدور حجت است، می توان با عمل اصحاب ضعف سند را جبران کرد.

در روایت هفتم باب آمده است «وَ قَدْ سَبَقَ حَدِيثُ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي الْبِئْرِ يَكُونُ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ الْكَنِيفِ خَمْسَةُ أَذْرُعٍ- وَ أَقَلُّ وَ أَكْثَرُ يُتَوَضَّأُ مِنْهَا- قَالَ لَيْسَ يُكْرَهُ مِنْ قُرْبٍ وَ لَا بُعْدٍ- يُتَوَضَّأُ مِنْهَا وَ يُغْتَسَلُ مَا لَمْ يَتَغَيَّرِ الْمَاءُ»[7] سوال می کند از چاهی که بین آن و بین کنیف 5 ذراع فاصله است شاید مقداری کمتر یا بیشتر، آیا می توان از وضو گرفت؟ حضرت گفتند اشکالی ندارد تا موقعی که آب چاه تغییر نکرده است. دلالت روایت واضح است. می گوید نیاز نیست فاصله بین آب چاه و فاضلاب باشد، فقط ملاک تغیر است.

روایت هفتم در کتاب کافی است با این سند «أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَبَّادِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع»[8] احمد بن ادریس توثیق دارد. محمد بن احمد مشترک است. قرائن راوی و مروی عنه مشخص می کند که او کیست. در تهذیب فرموده محمد بن احمد «محمد بن احمد بن یحیی الاشعری القمی» است. ایشان از اجلاء علمای شیعه است. عباد بن سلیمان مهمل است یعنی نه توثیق دارد و نه تضعیف. روایت می تواند حسنه باشد یعنی یکی از روات آن نه مدحی دارد و نه ضعف. این روایت هم با عمل اصحاب جبران می شود به خاطر همین صاحب ریاض فرمود «المنجرین»

 


logo