1403/10/09
بسم الله الرحمن الرحیم
المختصر النافع/کتاب المیاه /ادله عدم انفعال آب قلیل
موضوع: ادله عدم انفعال آب قلیل /کتاب المیاه /المختصر النافع
خلاصه مباحث گذشته:
بحث در ادله عدم انفعال آب قلیل با ملاقات با نجس بود. بعضی روایات از حیث دلالت، ظهور در عدم تنجس دارد از حیث سندی نیز قابل تصحیح است. فقها فرموده اند تعارضی بین این روایات با روایات دال بر انفعال است. بعضی گفته اند ترجیح به شهرت می دهیم و روایات انفعال که مشهور است مقدم می شود.
1- شهرت روائی
در بحث شهرت دو نظر مطرح است. بعضی قائل به مرجحیت شهرت است و بعضی قائل به ممیز حجت از لاحجت بودن شهرت هستند.
شهرت در لسان علما بر سه قسم است: شهرت فتوائی و شهرت عملی و شهرت روائی. در مورد شهرت فتوائی غالبا علما قائل به عدم حجیت آن هستند ولی شهرت عملی و روائی را حجت می دانند.
نسبت به شهرت روائی، بحثی مطرح است که آیا مرجح خبرین متعارضین است و یا ملاک برای تمییز حجت از لاحجت است. مرحوم شیخ انصاری، برای حجیت شهرت روائی به مرفوعه زراره و مقبوله عمر بن حنظله استناد می کند. مرحوم شیخ نهایتا می پذیرد که شهرت روائی مرجح خبرین متعارضین است.
مرحوم آخوند شهرت روائی را مرجح نمی داند بلکه شهرت روائی را ممیز حجت از لاحجت می داند و کار به تعارض نمی کشد.
ثمره بین این دو نظر این است که اگر شهرت را مرجح بدانیم از روایتی که شهرت روائی دارد در موارد دیگر می توانیم استفاده کنیم ولی اگر ممیز حجت از لاحجت باشد، از حجیت ساقط شده و در موارد دیگر هم نمی توان از آن استفاده کرد.
مرحوم آخوند می فرماید وقتی یکی از دو روایت ریب داشت، و دیگری نداشت، روایتی که ریب دارد از حجیت ساقط می شود.
این کلام صحیح نیست چرا که ملاک حجیت در هر دو خبر موجود است. لازم نیست ریب به حجیت برگردد. می گوییم در مورد خبر شاذ در فهم مراد معصوم شک داریم ولی در دیگری نظر معصوم معلوم است و به آن عمل می کنیم. حال اگر موردی بود که مشهور کنار رفت و توانستیم از غیر مشهور استفاده دیگری کنیم، می گوییم ملاک حجیت در آن موجود است و از آن استفاده می کنیم.
مرحوم خوئی می فرماید «و لکن التحقیق عدم کونها من المرجحات، إذ المراد بالمجمع عليه في المقبولة هو الخبر الّذي أجمع على صدوره من المعصوم، فيكون المراد منه الخبر المعلوم صدوره، لقوله عليه السلام: (فان المجمع عليه لا ريب فيه) و قوله عليه السلام بعد ذلك: (الأمور ثلاثة: أمر بين رشده فيتبع، و أمر بين غيه فيجتنب، و امر مشكل يرد حكمه إلى اللَّه) فان الإمام عليه السلام طبق الأمر البين رشده على الخبر المجمع عليه، و حينئذ يكون الخبر المعارض له ساقطاً عن الحجية في نفسه، لما دل على طرح الخبر المخالف للكتاب و السنة»[1] ایشان می فرماید اگر خبری بخواهد شهرت روائی داشته باشد باید معلوم الصدور باشد.
با توجه به این بیان ایشان در مورد دو روایت دال بر عدم انفعال می فرماید «على أنّ هاتين الروايتين و أشباههما على تقدير صحتها في نفسها لا يمكن أن تقابل بها الأخبار المتواترة الدالّة على انفعال الماء القليل بالملاقاة، لأن الشهرة تستدعي إلغاء ما يقابلها عن الاعتبار رأسا، و عليه فالمقتضي لانفعال القليل موجود و هو تام و المانع عنه مفقود»[2] وقتی ادله انفعال معلوم الصدور باشد، دو روایت مقابلش از حجیت ساقط می شود.
حاصل کلام این که بنابر نظر مرحوم خوئی شهرت مرجح نیست بلکه قرینه است بر اینکه خبر مشهور حجت است و خبر مقابل لاحجت است. طبق این نظر اگر بگوییم روایات دال بر انفعال آب قلیل، مشهور است و روایات عدم انفعال غیر مشهور است، روایات مشهور حجت می شود و این دو روایت لا حجت است.
در مقام علاوه بر روایات که مشهور است، عمل مشهور نیز داریم در نتیجه آب قلیل با برخورد با نجاست، نجس می شود.
2- آب چاه
چاه به خاطر اینکه ماده دارد، بواسطه ملاقات با نجس، نجس نمی شود. این بحث واضح است و دلایلش بیان شد. بحث دیگر در مورد منزوحات بئر است. فقهای متقدم می گفتند چاه نجس می شود و برای تطهیر آن باید مقداری آب از آن کشید. ولی از زمان علامه به بعد فتوا تغییر کرد و قائل به نجاست بئر نیستند و روایات را حمل بر استحباب می کنند.