« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1403/09/24

بسم الله الرحمن الرحیم

المختصر النافع/کتاب المیاه /حکم آب قلیل

 

 

موضوع: حکم آب قلیل /کتاب المیاه /المختصر النافع

خلاصه مباحث گذشته:

بحث ما در این بود که اگر آب قلیل باشد، با ملاقات نجاست، نجس می شود. گفتیم این مسأله عنوان باب هشتم از ابواب آب مطلق در وسائل است. در این باب 16 روایت نقل شده است.

روایات نجاست آب قلیل با ملاقات با نجس

اگر به مجموعه این روایات نگاه کنیم می بینیم مضمون14 روایت این است که آب قلیل با برخورد با نجاست نجس می شود. از دو روایت از آنها استفاده نمی شود که آب قلیل با برخورد با نجاست نجس می شود مگر اینکه رنگ یا بو یا مزده آن تغییر کند. گفتیم بعضی از بزرگان گفته اند سیصد روایت داریم که آب قلیل با برخورد با نجاست نجس نمی شود. روایات باب نهم می گویند که آب اگر به اندازه کر برسد با برخورد با نجاست نجس نمی شود که مفهومش می شود نجاست آب قلیل. روایات باب دهم که در مورد مقدار کر است، شامل بحث ما می شود یعنی آب کر احکامی دارد که آب قلیل آن را ندارد. مشهور فقها که فرموده اند آب قلیل با ملاقات با نجس، نجس می‌شود روایات زیادی داشته اند در مقابل اینها بعضی فقها گفته اند آب قلیل با برخورد با نجاست نجس نمی شود مگر اینکه احد اوصاف ثلاثه اش تغییر کند.

بررسی روایات عدم نجاست آب قلیل با برخورد با نجاست

یک دسته از این روایات، عمومات هستند. عموماتی که می گویند آب، طاهر و مطهر است. عموم و اطلاق این روایات می گوید آب طاهر و مطهر است و فرقی بین آب کر و قلیل نیست. روایات مسأله قبلا بیان شد. در روایت آمده بود «جَعْفَرُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ سَعِيدٍ الْمُحَقِّقُ فِي الْمُعْتَبَرِ قَالَ: قَالَ ع خَلَقَ اللَّهُ الْمَاءَ طَهُوراً- لَا يُنَجِّسُهُ شَيْ‌ءٌ- إِلَّا مَا غَيَّرَ لَوْنَهُ أَوْ طَعْمَهُ أَوْ رِيحَهُ»[1] روایت مرسله بود ولی اهل سنت نیز آن را نقل کرده بودند. عمده تکیه ای که فیض کاشانی داشته روی این روایت بوده است. گفته است این روایت اطلاق دارد و همه آبها طاهر هستند. ما گفتیم این روایت نمی تواند مستند فتوا باشد و حجیت آن محل بحث است.

روایات دیگری در مقام وجود دارد که همین مضمون را دارد.

در روایت آمده «وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى‌ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْقَمَّاطِ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ فِي الْمَاءِ يَمُرُّ بِهِ الرَّجُلُ وَ هُوَ نَقِيعٌ- فِيهِ الْمَيْتَةُ وَ الْجِيفَةُ- فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنْ كَانَ الْمَاءُ قَدْ تَغَيَّرَ رِيحُهُ أَوْ طَعْمُهُ- فَلَا تَشْرَبْ وَ لَا تَتَوَضَّأْ مِنْهُ- وَ إِنْ لَمْ يَتَغَيَّرْ رِيحُهُ وَ طَعْمُهُ فَاشْرَبْ وَ تَوَضَّأْ»[2] این روایت ملاک نجاست را تغیر قرار داده است. سائل گفته آبی جایی جمع شده است و مقدار آن را بیان نکرده است وحضرت هم در مورد مقدار آن چیزی نفرموده اند. پس آب هرچقدر باشد فقط با تغییر احد اوصاف ثلاثه اش نجس می شود. روایت اطلاق دارد و شامل آب قلیل می شود.

در روایت دیگر آمده «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْمُفِيدِ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: كُلَّمَا غَلَبَ الْمَاءُ عَلَى رِيحِ الْجِيفَةِ- فَتَوَضَّأْ مِنَ الْمَاءِ وَ اشْرَبْ- فَإِذَا تَغَيَّرَ الْمَاءُ وَ تَغَيَّرَ الطَّعْمُ- فَلَا تَوَضَّأْ مِنْهُ وَ لَا تَشْرَبْ»[3] اگر آب غالب باشد و رنگ تغییر نکرده باشد نجس نیست. این روایت ملاک را تغیر قرار داده نه قلیل یا کثیر بودن.

در روایت دیگر آمده «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنْ غَدِيرٍ أَتَوْهُ وَ فِيهِ جِيفَةٌ فَقَالَ- إِنْ كَانَ الْمَاءُ قَاهِراً وَ لَا تُوجَدُ مِنْهُ الرِّيحُ فَتَوَضَّأْ»[4] اطلاق این روایت شامل آب قلیل نیز می شود.

اگر روایات آب قلیل بر این روایات مقدم نشود، عمومات آب کر لغو می شود. پس روایات آب قلیل این روایات را تخصیص می زند.

در روایت دیگر آمده «وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُيَسِّرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ الْجُنُبِ يَنْتَهِي إِلَى الْمَاءِ الْقَلِيلِ فِي الطَّرِيقِ- وَ يُرِيدُ أَنْ يَغْتَسِلَ مِنْهُ- وَ لَيْسَ مَعَهُ إِنَاءٌ يَغْرِفُ بِهِ وَ يَدَاهُ قَذِرَتَانِ- قَالَ يَضَعُ يَدَهُ ثُمَّ يَتَوَضَّأُ ثُمَّ يَغْتَسِلُ- هَذَا مِمَّا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مٰا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»[5] فرق این روایت با روایات قبل این است که این روایت در خصوص آب قلیل است که شخص دست نجس را در آب قلیل می زند ولی حضرت می گوید نجس نمی شود. مرحوم شیخ حر عاملی این روایات را توجیه کرده است. ایشان گفته احتمال دارد این روایت تقیه ای باشد.

توجیه دیگری که گفته اند این است که آب قلیل در سوال راوی، به معنای کمتر از کر نیست چون آب در بیابان است و این آب نسبت به بزرگی بیابان، قلیل محسوب می شود هرچند فی نفسه قلیل نیست. این توجیه را آیت الله خویی[6] بیان کرده اند.


logo