1403/08/21
بسم الله الرحمن الرحیم
المختصر النافع/کتاب المیاه /حکم آب باران
موضوع: حکم آب باران /کتاب المیاه /المختصر النافع
خلاصه مباحث گذشته:
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث در روایات آب باران بود. روایت علی بن جعفر بیان شد.
1- روایات آب باران
در مورد اینکه آب باران طاهر و مطهر است، و حکم آب جاری دارد، اجمالا کسی اختلاف ندارد اما اینکه چقدر باران باید بیاید که حکم آب جاری داشته باشد جای بحث دارد که بعضی گفته اند باید به اندازه ای باشد که از ناودان جاری شود.
«وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَيْتِ يُبَالُ عَلَى ظَهْرِهِ وَ يُغْتَسَلُ مِنَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ يُصِيبُهُ الْمَطَرُ أَ يُؤْخَذُ مِنْ مَائِهِ فَيُتَوَضَّأُ بِهِ لِلصَّلَاةِ فَقَالَ إِذَا جَرَى فَلَا بَأْسَ بِهِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَمُرُّ فِي مَاءِ الْمَطَرِ وَ قَدْ صُبَّ فِيهِ خَمْرٌ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ هَلْ يُصَلِّي فِيهِ قَبْلَ أَنْ يَغْسِلَهُ فَقَالَ لَا يَغْسِلُ ثَوْبَهُ وَ لَا رِجْلَهُ وَ يُصَلِّي فِيهِ وَ لَا بَأْسَ بِهِ»[1]
طریق شیخ صدوق به علی بن جعفر و دیگری طریق شیخ صدوق به هشام بن سالم باید بررسی شود. طریق شیخ صدوق به علی بن جعفر در مشیخه اینطور آمده است «و كلّ ما كان في هذا الكتاب عن عليّ بن جعفر فقد رويته عن أبي- رضي اللّه عنه- عن محمّد بن يحيى العطّار، عن العمركيّ بن عليّ البوفكيّ، عن عليّ بن جعفر، عن أخيه موسى بن جعفر عليهما السّلام»
و در ادامه طریق دومی نیز به ایشان می آورد «و رويته عن محمّد بن الحسن بن أحمد بن الوليد- رضي اللّه عنه- عن محمّد بن الحسن الصفّار؛ و سعد بن عبد اللّه جميعا عن أحمد بن محمّد بن عيسى؛ و الفضل بن عامر، عن موسى بن القاسم البجليّ، عن عليّ بن جعفر، عن أخيه موسى بن جعفر عليهما السّلام، و كذلك جميع كتاب عليّ بن جعفر عليه السّلام فقد رويته بهذا الإسناد»[2] هر دو طریق صحیح است و علامه در خلاصه فرموده طریق شیخ صدوق به علی بن جعفر صحیح است. در جامع الرواه نیز همین طریق را ذکر کرده و سند را صحیح شمرده است.
از علی بن جعفرنقل شده که ایشان امامت امام هفتم را پذیرفته تا امام جواد علیه السلام و تبلیغ آنها را نیز کرده است. بعضی به او گفته اند شما ادعای امامت کن و چرا خودت را مطرح نمی کنی. در زمان امام جواد علیه السلام از ایشان سوال می کنند که امام بعد از امام رضا علیه السلام کیست. ایشان می فرماید امام جواد علیه السلام. «قال: فقال له: أنت في سنّك و قدرك، و ابن جعفر بن محمّد، تقول هذا القول، في هذا الغلام؟! قال: قلت: ما أراك إلّا شيطانا. قال: ثم أخذ بلحيته، فرفعها إلى السماء، ثمّ قال: فما حيلتي، إن كان اللّه رآه أهلا لهذا، و لم ير هذه الشيبة لهذا أهلا!!» [3] سائل می گوید تو انسانی با این وجاهت و سن، در مورد یک نوجوان اینطور صحبت می کنی و او را امام می دانی. ایشان فرمود تو یک شیطان هستی. بعد ایشان دست به لحیه گرفته و آن را به سمت آسمان برده و گفت تو چه می گویی وقتی خدا این لحیه را لایق امامت ندید و او را شایسته امامت دید. در ادامه می گوید در جلسه ای علی بن جعفر کفش امام جواد علیه السلام را جفت کرد.
طریق شیخ طوسی به علی بن جعفر «و ما ذكرته عن علي بن جعفر فقد اخبرنى به الحسين بن عبيد اللّه عن احمد بن محمد بن يحيى عن ابيه محمد بن يحيى عن العمركي النيسابورى البوفكي عن علي بن جعفر»[4]