« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1403/08/14

بسم الله الرحمن الرحیم

المختصر النافع/کتاب المیاه /حکم آب حمام

 

 

موضوع: حکم آب حمام /کتاب المیاه /المختصر النافع

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در آب حمام بود. آبی که در خزانه است -که ماده محسوب می شود- آیا باید کر باشد. دلیل این مسأله را که بررسی کردیم این مطلب واضح شد که دلیلی نداریم برای اینکه آب کمتر از کر، حکم آب جاری داشته باشد.

1- اقوال در مورد آب حمام

در مورد آب حمام چهار قول را در ریاض نقل کرده است. در کتاب ریاض آمده «و في اعتبار الكرية في المادة خاصة، كما نسب إلى الأكثر أو مع ما في الحياض مطلقا، كما نسب إلى الشهيد الثاني.

أو مع تساوي سطحي المادة و ما في الحوض، أو اختلافهما بالانحدار، و مع عدمهما فالأول، كما اختاره بعض المتأخرين، و ربما نسب إلى العلّامة جمعا بين كلماته في كتبه. أو العدم مطلقا، كما هو مختار المصنف، أقوال »[1]

قول اول این است که آب ماده -که خزانه اصلی است- باید کر باشد و کاری به حوض کوچک نداریم در این صورت حکم آب کر را دارد. اکثر فقها همین نظر را دارند.

قول دوم که قول شهید ثانی است ، ایشان فرموده باید حوضهای کوچک با خزانه مجموعا کر باشند که در اینصورت حکم جاری دارد و فرقی نمی کند که حوضها همسطح باشند یا نه؟

قول سوم این است که اگر آب داخل خزانه و آب حوضهای کوچک همسطح هستند، کر بودن مجموع حوضهای کوچک و خزانه کافی است اما اگر همسطح نیستند، قول اول درست است یعنی باید ماده کر باشد.

قول چهارم این است که لازم نیست آب حمام کر باشد. یعنی مجموع آب حوضهای کوچک و بزرگ کر هم که نباشد برای داشتن حکم آب جاری کافی است که این قول صاحب شرائع است. ایشان از اطلاق روایت داود بن سرحان استفاده کرده است.

محقق خوئی نیز در مسأله چهار قول مطرح کرده است ایشان فرموده «قد وقع الخلاف في اعتصام ماء الحمام مطلقاً أو بشرط بلوغ مادته كراً أو غير ذلك على أقوال أربعة:

الأوّل: ما ذهب إليه المشهور من اشتراط اعتصام ماء الحمام ببلوغ مادته كراً في نفسها.

الثاني: عدم اشتراطه بشي‌ء و أنه ماء معتصم بلغت مادته كراً أم لم تبلغه، و هذان القولان متقابلان بالسلب و الإيجاب الكليين.

الثالث: التفصيل بين ما إذا بلغ مجموع مادته و ما في الحياض الصغار كرّاً فيعتصم و ما إذا لم يبلغه مجموعهما فيبقى على عدم الاعتصام.

الرابع: التفصيل بين الدفع و الرفع، و أن ماء الحياض إذا كان طاهراً في نفسه، و بلغ المجموع منه و من مادته كراً فيحكم عليه بالاعتصام، و لا ينفعل بما ترد عليه من النجاسات فلا يعتبر بلوغ المادّة كراً في نفسها بالإضافة إلى الدفع. و أمّا إذا كان ماء‌ الحياض نجساً فيشترط في ارتفاع نجاسته باتصال المادّة إليه أن تكون المادّة بنفسها كراً، فلا ترتفع بها نجاسة ماء الحياض فيما إذا لم تبلغ الكر بنفسها و إن بلغ مجموعهما كراً. هذه هي أقوال المسألة»[2]

قول اول: همان قول مشهور است که ماده باید کر باشد.

قول دوم: آب حمام مشروط به این نیست که ماده اش کر باشد حتی اگر کر نباشد حکم آب جاری دارد. این همان قول صاحب شرائع است. این دو قول مقابل هم هستند.

قول سوم: تفصیل بین اینکه اگر مجموع ماده و حوضهای کوچک کر باشد، حکم آب جاری دارد ولی اگر کر نباشد حکم جاری ندارد. این همان قول شهید ثانی بود.

قول چهارم: تفصیل بین دفع و رفع. اگر آب حوض طاهر باشد و مجموع ماده و حوضچه ها کر باشد، برای حکم به اعتصام کافی است و با برخورد با نجاست نجس نمی شود ولی اگر آب حوضچه نجس شده باشد برای ارتفاع نجاست از حوضچه باید آب ماده-یعنی خزینه- کر باشد. این قول چهارم که ایشان نقل کرده با قول مطرح شده در کلام صاحب ریاض متفاوت است.

روایت داود بن سرحان می فرمود حکم آب حمام، حکم جاری است. آب جاری با آب نجس مخلوط می شد و آن را پاک می کرد. این روایت مطابق قولی است که در ریاض نقل شده نه قولی که در کلام محقق خوئی آمده است. قولی که در ریاض نقل شده غیر از قولی است که در کلام محقق خوئی آمده است. به نظر آنچه که در ریاض بیان شده است، ادق است.

اینجا سوالی مطرح می شود و آن سوال این است که اینکه می گوییم آب حمام، حکم آب جاری است به این معناست که تا تغییر یکی از رنگ و بو و مزه نشده، طاهر است یا اینکه وقتی می گوییم حکم آب جاری را دارد به این معناست که علاوه بر اینکه تا تغییر احد اوصاف ثلاثه نشده، پاک است علاوه بر اینکه اگر نجس شد به واسطه اختلاط با ماده پاک می شود. به عبارت دیگر برای دفع -یعنی حالت اول- حکم آب جاری را دارد یا برای اعم از دفع و رفع- حالت دوم- حکم آب جاری دارد؟


logo