« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1403/07/07

بسم الله الرحمن الرحیم

المختصر النافع/کتاب المیاه /تعویض سند

 

 

موضوع: تعویض سند /کتاب المیاه /المختصر النافع

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در بررسی روایات مقدار آب کر بود. شیخ طوسی روایتی نقل کرده بود که در آن آمده «فَمَا أَخْبَرَنِي بِهِ الشَّيْخُ أَيَّدَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْكُرُّ مِنَ الْمَاءِ الَّذِي لَا يُنَجِّسُهُ شَيْ‌ءٌ أَلْفٌ وَ مِائَتَا رِطْلٍ»[1] این روایت را ابن ابی عمیر از بعضی از اصحاب نقل کرده و معلوم نیست مراد از بعض اصحاب کیست در نتیجه روایت مرسل است. گفتیم مرسلات او حجت است به شرطی که طریق شیخ طوسی به ابن ابی عمیر صحیح باشد. اگر کسی این طریق به ابن ابی عمیر را نپذیرد با تعویض سند می توانیم سند صحیحی به ابن عمیر پیدا کرده و روایت را تصحیح کنیم. به این مناسبت بحث تعویض سند را از مقاله «آشنایی با طریق شیخ طوسی و نقش کاربردی آن» نوشته آقای ابوطالب علی نژاد مطرح می کنیم.

1- عظمت شیخ طوسی

شیخ طوسی از علمای طراز اول جهان تشیع می باشد که بزرگان به این امر اذعان کرده اند. از امتیازات ویژه شیخ طوسی اهتمام به تألیف و تصنیف در زمینه های مختلف از جمله حدیث، فقه، اصول، کلام، رجال و... است. شیعه چهار کتاب مرجع حدیثی (کافی، من لایحضره الفقه، تهذیب، استبصار) و چهار مرجع رجالی (اختیار معرفة الرجال،فهرست نجاشی، فهرست شیخ طوسی و رجال شیخ طوسی) دارد که شیخ طوسی پنج مورد از این هشت مورد را نوشته است. اجازات و طرق شیخ طوسی نیز از جایگاه علمی بالایی برخوردار بوده و مورد توجه فقهیان و محدثان قرار گرفته است.

2- تعریف طریق

طریق در اصطلاح دانش رجال عبارتست از «الوسائط المتصلة بين الراوى و المروى عنه و يعبّر عنه بالسند»[2] واسطه‌هايى كه به‌عنوان حلقه وصل ميان راوى و مروى عنه به شمار مى‌روند و از آن تعبير به سند مى‌شود.

2.1- گونه های طریق

اسناد و طرق برای احادیث کتب و اصول به کار می‌روند بر این اساس استفاده از اصطلاح طريق حدیث، طریق کتاب و طریق اصل در میان رجالیون و محدثان رایج است. طریق حدیث مانند آنچه در مشیخه‌ی شیخ صدوق و مشیخه‌ی شیخ طوسی ملاحظه می شود که به طریق شیخ صدوق و طریق شیخ طوسی معروف است.

طریق اصل یا کتاب مانند آنچه در فهرست نجاشی و فهرست شیخ طوسی مشهود است.

2.2- حالات طریق

تمام ویژگیها و حالتهای مختلف موجود در اسناد به روایات، در اسناد به اصول و کتابها نیز وجود دارد به این معنی:

الف) همان گونه که سند، حد اعتبار حدیث را معین می‌کند طریق به کتاب و اصل نیز حد اعتبار آنها را مشخص می‌سازد به عبارت دیگر همانگونه که صحت سند حدیث، موجب اعتبار و صحت حدیث می‌شود صحت طریق به اصل و کتاب نیز موجب اعتبار اصل و کتاب می شود؛ چنان که ضعف سند حدیث، موجب ضعف حدیث می‌شود، ضعف طریق به اصل و کتاب نیز موجب بی اعتباری اصل و کتاب می‌شود.

ب) شیوه های مختلف تحمل و نقل حدیث دقیقاً درباره ی کتابها نیز به کار گرفته شده اند؛ زیرا اصحاب حدیث به خاطر حفظ اصول و کتابها از تحریف و تلف، محتوای آنها را به شیوه های گوناگون و قابل اعتماد فرا گرفته و به دیگران انتقال می داده اند.

ج) چنان که سند حدیث با مشکلاتی مانند ارسال سقط (افتادگی) و تصحیف مواجه است در طریق به اصل و کتاب نیز چنین اتفاقی می‌افتد.

د) صحت طریق دلیل بر وثاقت ذی الطریق نیست؛ چنان که ضعف طریق دلیل بر ضعف ذی الطریق نیست؛ به عنوان مثال اگر طریق شیخ طوسی یا شیخ صدوق به محمد بن سنان صحیح بود، نمی تواند دلیل بر وثاقت محمد بن سنان باشد؛ چنان که اگر طریق این دو بزگوار به زراره ضعیف بود دلیل بر ضعیف بودن زراره نیست علامه تستری با اشاره به این نکته می نویسد: «فان الطريق غير ذي الطريق فكم ثقة طريقه ضعيف و كم ضعیف طريقه صحيح»

2.3- طریق شیخ در «الفهرست»

یکی از انگیزه های شیخ طوسی در تألیف کتاب «الفهرست» یادآوری آثار علمی راویان و اصحاب ائمه و معرفی تصنیفات شیعه بوده است. وی در مقدمه کتاب مینویسد: «گروهی از اصحاب ما از بزرگان امامیه که صاحب تصنیف و تألیف بودند، به فهرست نگاری و ثبت تألیفات و آثار علمی پیشینیان برآمدند؛ ولی کار جامع و کاملی در این زمینه انجام نگرفته است و نیافتم کسی را که به صورت مستوفی به جمع آوری و فهرست نمودن مصنفات و اصول اصحاب ائمه علیهم السلام پرداخته باشد؛ مگر آنچه را که احمد بن حسين بن عبیدالله (معروف به ابن غضائری) انجام داده است؛ زیرا ایشان با نوشتن دو کتاب که در یکی به معرفی مصنفات اصحاب امامیه پرداخته است و در دیگری به اصول آنان، به خوبی توانسته است حق مطلب را ادا نماید؛ ولکن این دو کتاب قبل از آن که به وسیله‌ی اصحاب ما علمای امامیه استنساخ گردد و نسخه برداری شود به دست بعضی از وراث او از بین رفته و تلف شده اند؛ بدان جهت وظیفه‌ی خویش دانستم تا کتابی تألیف بنمایم و در آن به معرفی و شناسایی اصول و مصنفات اصحاب ائمه عليهم السلام و علمای امامیه بپردازم و هیچگاه مدعی نیستم که به همه‌ی اصول و مصنفات اصحاب دست یافتم و آنها را استیفا نمودم؛ زیرا تصنيفات اصحاب و اصول آنان به جهت پراکندگی در شهرها و سرزمینهای دور قابل گردآوری نیستند؛ هر چند که تمام کوشش خود را برای دست یابی به آنها به کار میگیرم و آن را تا حد توان و وسع خود پیگیری مینمایم»

بدان جهت در ترجمه ی هر فردی با تعبیر له اصل؛ له كتاب؛ له نسخه و له نوادر به تألیفات وی اشاره نموده است و در مجموع بیش از نهصد نفر از مصنفان و اصل نویسان و بیش از دو هزار کتاب از اصول و مصنفات شیعه را در الفهرست نام برده است. شیخ طوسی بر اساس ضوابط فهرست نگاری در معرفی اصول و مصنفات راویان و اصحاب ائمه علیهم السلام اسناد و طرق خود را به مؤلفان و تألیفاتشان ذکر کرده است از باب نمونه در ترجمه ابان بن عثمان می نویسد: «له اصل اخبرنا به عدة من اصحابنا عن ابى المفضل محمد بن عبدالله الشيباني عن ابی جعفر محمد بن جعفر بن بطة عن احمد بن محمد بن عيسى عن محسن بن احمد عن ابان»

و در ترجمه ی احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی مینویسد «و صنف كتباً منها كتاب التوحيد كتاب فضل النبي صل الله علیه و آله، كتاب المتعه کتاب النوادر؛ كتاب الناسخ والمنسوخ اخبرنا بجميع كتبه و رواياته عدة من اصحابنا منهم الحسين بن عبيد الله و ابن ابى جيد عن العطار عن ابيه و سعد بن عبدالله عنه. و اخبرنا عدة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن الحسن بن الوليد عن أبيه عن محمد بن الحسن الصفار وسعد جميعاً عن احمد بن محمد بن عيسى»

چنان که ملاحظه گردید شیخ طوسی بعد از یادآوری آثار و تألیفات راوی، طریق خود را به آن آثار و کتابها ذکر کرده است مهمترین فایده ی ذکر طریق در این نوع کتابها اثبات انتساب اصول و کتابها به نویسندگان آنها بوده است.

2.4- طریق شیخ در «تهذیب» و «استبصار»

 

كتاب «تهذيب الاحكام» و«الاستبصار فيما اختلف من الاخبار» دو اثر مهم حدیثی شیخ طوسی است که از جمله کتب اربعه‌ی حدیثی شیعه محسوب می‌گردد و در میان فقها و محدثان از اعتبار بالایی برخوردار است.

روش محدثان بر این بوده است که احادیث را با سند نقل می‌نمودند، چون یکی از طرق رایج در تشخیص اعتبار و عدم اعتبار حدیث و پی بردن به صحت و سقم آن، تحلیل و ارزیابی سند آن است؛ بدان جهت تأکید فراوانی بر نقل حدیث با سند شده است؛ به عنوان مثال پیامبر اکرم فرموده است: حدیث را با سند بنویسید؛ پس اگر بر حق بود، شما در اجر آن شریک هستید و اگر بر باطل (دروغ )بود گناهش به گردن گوینده اش است و شما گناه کار نیستید. نظیر همین تأکید از دیگر معصومان هم چون امام علی و امام باقر علیهم السلام نیز وارد شده است.

بر این اساس، شیوه ی شیخ طوسی در این دو کتاب بر نقل حدیث با سند بوده است؛ ولکن جهت اختصار به تلخیص اسناد پرداخته به این صورت که روایات را با سند کامل نقل نکرده است؛ بلکه اوایل بسیاری از اسانید را حذف کرده و سند را به صورت معلق از صاحبان کتب شروع می کند.

3- تعویض سند

بحثی که در اینجا مطرح شده این است آیا می‌توان اسناد مختلف شیخ طوسی به یک راوی را که در این کتابها «تهذیب، استبصار، الفهرست» آمده است، با یکدیگر تعویض نمود و سندی را جایگزین سند دیگر کرد؟

گفتنی است که هدف از این تعویض و جایگزینی؛ جایگزین کردن اسناد معتبر به جای اسناد ضعیف و در نتیجه تصحیح روایات تهذیب و استبصار .است شهید سید محمد باقر صدر در تعریف تعویض سند می‌نویسد «دخل و تصرف در سندی که نکته ی ضعفی در آن هست و تبدیل آن به سندی دیگر را تعویض گویند؛ خواه این ضعف در اول سند باشد یا به قسمت دوم آن برگردد یا به اعتبار ضعف تمام سند باشد»

بر اهل تحقیق پوشیده نیست که این بحث تعویض سند معتبر به جای سند ضعیف بر مبنای لزوم نقد اسناد و طرق تهذیب و استبصار مبتنی است؛ ولی بر مبنای عدم لزوم نقد اسناد کتب اربعه، چه به جهت صحت یا اعتبار تمام احادیث آنها چنان که اخباری ها عقیده دارند و چه به جهت تیمنی بودن اسناد و طرق مشیخه به خاطر شهرت کتابها و مصادر شیخ طوسی چنان که بعضی از بزرگان از جمله آیت الله بروجردی عقیده دارد این بحث دیگر جای طرح ندارد؛ زیرا بر این مبنا ضعف و قوت اسناد در ارزیابی روایات نقشی ندارد.

4- صور تعویض سند

برای تعویض سند میتوان وجوه و صور گوناگونی را فرض کرد؛ از جمله:

الف) تعویض سند تهذیبین با سند فهرست.

ب) تعویض سند شیخ طوسی با سند نجاشی.

ج) تعویض سند شیخ طوسی با سند شیخ صدوق.

در این نوشته تنها به توضیح و تفسیر صورت اول پرداخته میشود و تبیین صورت دوم و سوم را به فرصت دیگر موکول می نماییم.

5- تصحیح اسناد روایات تهذیبین به کمک اسناد فهرست

شناخت اسناد و طرق شیخ طوسی به کتب و اصول در الفهرست نقش کاربردی فراوانی در تصحیح و اعتبار بخشی احادیث تهذیب و استبصار دارد که در ادامه به یک مورد از آنها اشاره می‌شود.

مواردی وجود دارد که طریق شیخ در مشیخه ضعیف ولی در فهرست صحیح است، از نمونه های آن طریق شیخ به ابن ابی عمیر است که به بررسی آن می پردازیم.

5.1- طریق شیخ به ابن ابی عمیر در مشیخه

ابن ابی عمیر از راویان معروفی است که روایات بسیاری از وی در کتب اربعه‌ی حدیثی نقل شده است. نام این راوی حدود ۲۱۹۴ مرتبه در اسناد روایات تهذیب و حدود ۹۰۷ مرتبه در اسناد روايات استبصار تکرار شده است در نتیجه شیخ طوسی با سند خود، احادیث فراوانی را از این راوی در تهذیب و استبصار نقل نموده است و در مشیخه درباره ی طریق خود به وی نوشته است: «و ما ذكرته عن ابن أبي عمير فقد رويته بهذا الاسناد عن أبي القاسم بن قولويه عن ابي القاسم جعفر بن محمد العلوى الموسوى عن عبد الله بن احمد بن نهيك عن ابن ابی عمیر»

مقصود شیخ از بهذا الاسناد؛ ابو عبد الله و حسین بن عبیدالله است که در سند قبلی آمده است. «و ما ذكرته عن أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه؛ فقد اخبرني به الشيخ ابو عبدالله و الحسين بن عبيد الله جميعاً عن جعفر بن محمد بن قولویه»

بنابراین طریق کامل شیخ به ابن ابی عمیر در مشیخه چنین است: «عن ابي عبدالله و الحسين بن عبيد الله جميعاً عن أبي القاسم بن قولويه عن ابى القاسم جعفر بن محمد العلوى الموسوى عن عبد الله بن احمد بن نهيك عن ابن ابی عمیر»

5.1.1- بررسی طریق

«ابو عبد الله محمد بن محمد بن نعمان»: معروف به شیخ مفید از مشایخ معروف شیخ طوسی،امامی ثقة

«حسین بن عبید الله حسين بن عبيد الله غضائری»: از مشایخ دیگر شیخ طوسی،امامی ثقة

«ابو القاسم بن قولويه جعفر بن محمد بن قولويه»: صاحب كتاب كامل الزيارات ،امامي ثقة

«جعفر بن محمد العلوى الموسوى»: مجهول الحال

«عبد الله (عبید الله) بن احمد بن نهیك»: ثقة

مرحوم کلباسی معتقد است این طریق به جهت جعفر بن محمد علوی ضعیف است، چون مدح و ذمی درباره‌ی وی در کتب رجالی نرسیده و از مجهولین به حساب می آید. «فان في الطريق جعفر بن محمد العلوى و لم يذكر فيه قدح و لا مدح فى كتب القدماء من الرجاليين»

5.2- طریق شیخ به ابن ابی عمیر در «الفهرست»

شیخ طوسی در کتاب الفهرست ذیل عنوان محمد بن ابی عمیر با عبارت «و كان من اوثق الناس عند الخاصة والعامة و انسكهم نسكا و اورعهم و اعبدهم .... و له مصنفات كثيرة» وى را توصیف و بعد از یادآوری تألیفات او طرق خود به اصول و مصنفات ابن ابی عمیر را ذکر نموده و می نویسد:

«اخبرنا بجميع كتبه و رواياته جماعة عن محمد بن على بن الحسين عن ابيه و محمد بن الحسن عن سعد بن عبدالله و الحميرى عن ابراهيم بن هاشم عن محمد بن ابي عمير و اخبرنا بها ابن ابى جيد عن ابن الوليد عن الصفار عن يعقوب بن يزيد و محمد بن الحسين و ایوب بن نوح و ابراهيم بن هاشم و محمد بن عيسى بن عبيد عن ابن أبي عمير»

چنان که ملاحظه می شود شیخ طوسی به کتب و روایات ابن ابی عمیر طرق متعددی دارد که با استفاده از قاعده ی تحویل در سند آنها را ذکر نموده است که تفصیل آن به شرح زیر می باشد:

طريق اول: «جماعة عن محمد بن على بن الحسين عن ابيه عن سعد بن عبدالله عن ابراهيم بن هاشم عن ابن ابی عمیر»

طریق دوم: «جماعة عن محمد بن علی بن الحسین عن ابیه عن الحمیری عن ابراهیم بن هاشم عن ابن ابی عمیر»

طريق سوم: «جماعة عن محمد بن على بن الحسين عن محمد بن الحسن عن سعد بن عبدالله عن ابراهيم بن هاشم عن ابن ابی عمیر»

طریق چهارم: «جماعة عن محمد بن على بن الحسين عن محمد بن الحسن عن الحميري عن الحسين عن أبيه عن الحميري عن ابراهيم بن هاشم عن ابن ابی عمیر»

طریق پنجم: «ابن ابى جيد عن ابن الوليد عن الصفار عن يعقوب بن يزيد عن ابن ابي عمير»

طریق ششم: «ابن ابى جيد عن ابن الوليد عن الصفار عن محمد بن الحسين عن ابن ابي عمير»

طریق هفتم: «ابن ابى جيد عن ابن الوليد عن الصفار عن أيوب بن نوح عن ابن ابي عمير»

طریق هشتم: «ابن ابى جيد عن ابن الوليد عن الصفار عن ابراهيم بن هاشم عن ابن ابی عمیر»

طریق نهم: «ابن ابى جيد عن ابن الوليد عن الصفار عن محمد بن عيسى عن ابن ابي عمير»

5.2.1- بررسی طریق

1. جماعة

شیخ طوسی در بسیاری از اسناد و طرق به اصول و مصنفات عبارت «عدة» يا «جماعة» را به کار برده است. ممکن است بعضی تصور کنند که همین امر موجب ضعف طریق می گردد؛ زیرا افرادی که در این «عده و جماعة» هستند مجهول و ناشناخته اند؛ در حالی که این تصور درست نیست؛ زیرا قراینی وجود دارد مبنی بر این که مراد شیخ از این عبارت شیخ مفید و دیگر مشایخ معروف ایشان است از جمله قراین موارد ذیل است:

در ترجمه ی احمد بن حسن اسفرائنی مینویسد: «اخبرنا عدة من اصحابنا منهم الشيخ ابو عبد الله محمد بن محمد بن النعمان المفيد و الحسين بن عبيد الله و احمد بن عبدون و غيرهم»

 

و نیز در ترجمه جعفر بن محمد بن قولویه نوشته است: «اخبرنا جماعة؛ منهم الشيخ ابو عبد الله محمد بن محمد بن النعمان المفيد و الحسين بن عبید الله و احمد بن عبدون و غيرهم»

افزون بر این که در سند مورد بحث «جماعة عن محمد بن على بن الحسين....» مراد شيخ طوسی از «جماعة» افرادی مانند «شیخ مفید، حسین بن عبیدالله غضائری، جعفر بن حسن بن حسکه محمد بن سليمان حمرانی (حمدانی)» است که در طریق شیخ طوسی به کتب و روایات شیخ صدوق قرار گرفته اند.

شیخ طوسی در ترجمه ی محمد بن على بن الحسين بن بابويه معروف به شیخ صدوق بعد از یادآوری آثار علمی وی مینویسد: «اخبرنا بجميع كتبه و روایاته جماعة من اصحابنا منهم الشيخ المفيد و الحسين بن عبيد الله و ابوالحسين جعفر بن الحسن بن حسكه القمی و ابوزکریا محمد بن سليمان الحمراني (الحمداني)» بنابراین با علم به وجود شخصیتی چون شیخ مفید در میان جماعة و وثاقت وی دیگر نیازی به شناخت سایر افراد «جماعة» نیست.

«محمد بن علی بن الحسين بن بابویه (معروف به شیخ صدوق)»: كان جليلاً حافظاً للاحاديث بصيراً بالرجال؛ ناقداً للاخبار؛ لم ير في القميين مثله في حفظه و كثرة علمه.

«ابيه»: (علی بن الحسين بن موسى بن بابویه؛ پدر شیخ صدوق). شيخ القميين في عصره و متقدمهم و فقيههم و ثقتهم.

«محمد بن الحسن»: محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد. شيخ القميين و فقيههم و متقدمهم ووجههم؛ ثقة ثقة؛ عين؛ مسكون اليه.

«سعد»: سعد بن عبدالله بن ابى خلف الاشعرى القمي. جليل القدر واسع الاخبار؛ كثير التصانيف؛ ثقة.

«الحميري (عبدالله بن جعفر الحميري): شيخ القميين و وجههم ثقة.

«ابراهیم بن هاشم»: ابراهيم بن هاشم القمي. اول من نشر احاديث الكوفيين بقم؛ ثقة.

«ابن ابی جیّد»: علی بن احمد بن محمد بن ابي جيد من مشايخ النجاشي: ثقة.

«ابن الولید (محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد» وصف او گذشت.

«الصفار (محمد بن حسن بن فروخ صفار)»: كان وجها في اصحابنا القميين؛ ثقة عظيم القدر؛ راجحاً قليل السقط في الرواية.

«يعقوب بن يزيد»: روى عن أبي جعفر الثاني الام و كان ثقة صدوقاً.

«محمد بن الحسين (محمد بن الحسين بن ابي الخطاب)»: جليل من اصحابنا؛ عظيم القدر؛ كثير الرواية؛ ثقة؛ عين؛ حسن التصانيف؛ مسكون الى روايته.

«ایوب بن نوح»: كان وكيلا لابى الحسن و ابی محمد اسلام عظيم المنزلة عندهما؛ مامونا و كان شديد الورع كثير العبادة ثقة في رواياته.

«محمد بن عيسى بن عبيد»: جليل في اصحابنا؛ ثقه عين؛ كثير الروايه حسن التصانيف.

بنابراین، تمام کسانی که در طریق شیخ طوسی به ابن ابی عمیر واقع شدند، افرادی ثقه و جلیل القدر هستند، در نتیجه طرق شیخ طوسی به ابن ابی عمیر در کتاب الفهرست صحیح است.

با استفاده از قاعده ی تعویض سند میتوانیم به تصحیح اسناد روایاتی را که شیخ طوسی به واسطه ی آنها از ابن ابی عمیر در دو کتاب تهذيب الاحكام والاستبصار نقل نموده است بپردازیم.

در صورتی که شیخ به همه ی کتب و روایات راوی و یا به همه ی روایات راوی طریق داشته باشد و طریق هم صحیح باشد با استفاده از تعویض سند به تصحیح روایات تهذیب و استبصار که اسناد و طرق آنها ضعیف است و یا طریقی برای آنها در مشیخه ذکر نشده می پردازیم؛ ولی اگر شیخ تنها به کتب راوی طریق داشته باشد و طریق هم صحیح باشد، در صورتی می‌توانیم از آن در تصحیح روایات تهذیب و استبصار استفاده کنیم که احراز کنیم، این روایات از همان کتاب نقل شده و یا احراز کنیم که راوی روایات دیگری در غیر این کتاب ندارد؛ بنابراین باید فرق بگذاریم بین تعبیر «اخبرنا بجميع رواياته و كتبه؛ اخبرنا بجميع رواياته» با تعبير «اخبرنا بكتبه»

یکی از محققان با تتبع در الفهرست مشیخه ی استبصار و اجازات بیش از دویست نفر را شناسایی نموده که شیخ طوسی به همه ی کتب و روایات آنها طریق دارد.

6- حاصل کلام

از شیوه های ارزش گزاری حدیث و پی بردن به صحت صدور آن از معصوم ارزیابی علمی اسناد و طرق است بر این اساس نویسندگان کتب اربعه حدیثی شیعه روش نقل حدیث با سند را در پیش گرفتند و در این میان شیخ طوسی جهت اختصار به حذف اوایل اسناد اقدام کرده و احادیث را به صورت معلق نقل نموده است؛ ولکن جهت دفع توهم ارسال واسطه های محذوف را در آخر کتاب تحت عنوان «المشیخه» آورده است که از آن به «طریق» تعبیر میشود.

طریق شیخ طوسی در مشیخه کامل نیست؛ بلکه دارای دو نقص اساسی است که موجب ضعف سند حدیث می‌گردد یکی عدم ذکر طریق و دیگری ضعف طریق برای جبران این نقیصه. می توان از روشهای گوناگونی استفاده کرد که یکی از آنها مراجعه به طرق و اسناد شیخ طوسی در الفهرست و تعویض اسناد صحیح به جای اسناد ضعیف است.

 

نکته: تعبیر «بهذا الإسناد» به این معنا است که سند به این روایت دارد در مقابل اینکه روایت مرسله باشد. یعنی سند را ذکرکرده است. تعبیر «بهذا الأسناد» أسناد جمع سند است به معنای طریق یعنی طریق او به فلان روایت و فلان کتاب.

 


[2] مشيخة النجاشى، ص۸۷.
logo