درس خارج فقه استاد مسلم داوری
1402/09/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: قراءة الصلاة
بحث در صدق قاعده تجاوز در فرض شک در اتيان تسبيحات بوسيله دخول در استغفار بود.
عرض کرديم که سيدنا الاستاذ& قاعدة تجاوز را فقط با دخول در أجزاء واجبه، جاری میدانند.
با اينحال فيما نحن فيه با دخول در استغفار، قاعدة تجاوز را جاری میدانند زيرا استغفار طبق قول به تخيير بين جميع روايات، يکی از افراد واجب تخييری است. و دخول در آن محقِّق مجاری قاعدة تجاوز خواهد بود (يکی از صيغ تسبيحات، تسبيح و دعاء بود که دعاء همان استغفار است)
المسئله 11
لا بأس بزيادة التسبيحات عل الثلاث إذا لم يکن بقصد الورود بل کان بقصد الذکر مطلق
ماتن& در اين مسئله، حکم زياد کردن تسبيحات بر سه مرتبه را بيان میکنند؛
میفرمايند: اگر بقصد ذکر مطلق، زيادتر بگويد اشکال ندارد. ولی اگر بقصد ورود باشد جائز نيست.
وجه اين مسئله:
روايات اين مسئلة نسبت به زيادة، (لا بشرط) بودند؛ مقيّد به عدم زياده نبودند.
ولازمهی لا بشرط بودن نسبت به زيادة، جواز زياده بر سه مرتبه است، (البته بدون قصد ورود) تا موجب تشريع مُحرّم نشود.
بعنوان مؤيّد رواياتی هم بر جواز ذکر مطلق در نماز موجود است، مثل: صحيحه حلبی (باب 20 از ابواب الرکوع حديث4)
محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيی عن أحمد بن بن محمد عن الحسين بن سعيد عن فضالة بن أيّوب عن الحسين بن عثمان عن ابن مسکان عن الحلبی قال:
قال ابو عبدالله×:
کلّ ما ذکرتَ الله عزوجلّ به والنبيَّ| فهو من الصّلاة.
بررسی سندی:
محمد بن يحيی همان محمد بن يحيی العطار است که از اجلّاء و ثقات میباشد.
أحمد بن محمّد هم مردّد بين (ابن عيسی أشعری) و (ابن خالد البرقی) است و هر دو از ثقات هستند پس اشتراک خللی ايجاد نمیکند.
حسين بن سعيد بن حماد الأهوازی و فضالة بن أيّوب هم هر دو از ثقات و اجلاء هستند.
حسين بن عثمان مشترک بين سه نفر از ثقات است؛ الأحمسی، العامری والرواسی و چون همگی ثقه هستند، اشتراک خلل وارد نمیکند.
لقب (الحلبی) مشترک بين 6 نفری است که همه از ثقات هستند
مشهورترين آنها عبيدالله بن علی بن أبی شعبة الحلبی است.
* پس سند صحيح است.
بررسی دلالی:
دلالت بر جواز مطلقِ ذکر در نماز و احتساب ذکر بعنوان جزئی از صلاة میکند.
- بنابراين اضافة کردن بر سه مرتبه تسبيحات بقصد مطلق ذکر جائز است.
مسئله آخرت قراءة مسئله 12 است.
المسئله 12
إذا أتی بالتسبيحات ثلاث مرّات فالأحوط أن يقصد القربة ولا يقصد الوجوب والندب. حيث إنّه يحتمل أن تکون الأولی واجبة والأخيرتان علی وجه الاستحباب ويحتمل أن يکون المجموع من حيث المجموع واجباً فيکون من باب التخيير بين الإتيان بالواحدة والثلاث.
ويحتمل أن يکون الواجب أيّاً منها شاء مخيّراً بين الثلاث.
فحيث إنّ الوجوه متعدّدة فالأحوط الاقتصار علی وجه القربة.
نعم؛ لو اقتصر علی المرّة، له أن يقصد الوجوب.
اين مسئله درباره کيفيت قصدِ وجه در هر يک از اطراف تخيير در تسبيحات أربعه است.
ماتن& میفرمايند:
قدر متيقّن از وجوب، يک مرتبه تسبيح است؛ بنابراين اگر مصلّی يک مرتبه تسبيح کند، جائز است قصد وجوب نمايد
ولی اگر غير از تسبيحة واحدة، افراد ديگر تخيير را اتيان کند، احتياط واجب ترک قصد وجه است (نه قصد وجوب کند و نه استحباب) زيرا در زائد بر يک مرتبه احتمالات متعدّدی هست و هيچ يک از اين احتمالات متعيّن نيستند:
احتمال دارد أوّلی واجب باشد و مرتبه دوم و سوم مستحب.
احتمال دارد مصلّی مخيّر بين يک مرتبه و سه مرتبه باشد.
احتمال دارد مصلّی مخيّر بين يک و دو و سه مرتبه باشد.
بنابراين تعيين قصد وجه مشکل و أحوط ترک آن است.
- اين مسئله نظير تکبيرات افتتاحيّة اول نماز است.
البته طبق مبنای مشهور قصد وجه (وجوب و ندب) در اجزاء صلاة واجب نيست، لکن بر فرض اينکه مصلّی بخواهد قصد کند در ما نحن فيه بايد قصد مطلق ذکر نمايد.
مرحوم ماتن& مسئله را دو فرع کردند:
1) يک مرتبه تسبيحات: قصد وجوب جائز است.
2) بيش از يک مرتبه: أحوط ترک قصد وجه است.
اين فرمايش مرحوم سيد يزدی& است و أمّا آراء أعلام رضوان الله تعالی عليهم.
بزرگانی که تعليقه بر اين فرمايش نزدهاند موافق ماتن هستند:
مثل سيد اصفهانی&، محقق عراقی&، سيد حکيم&
لکن جماعتی با ماتن& مخالفت کردهاند؛
در فرع اوّل که مصلّی بيش از يک تسبيحه بگويد، جماعتی فرمودهاند مانعی از قصد وجوب به تسبيحه أوّلش نيست و الباقی به قصد استحباب؛ مثل محقق نائينی& و سيد بروجردی& و محقق حائری& و سيّدنا الأستاذ الخوئی& و سيد شاهرودی&.
و در فرع دوّم (فقط يک تسبيحه بگويد) ظاهراً فقط سيد عبدالهادی شيرازی& مخالفت کردند فرمودند اينجا هم أحوط ترک قصد وجوب است، زيرا ما أقل از تسبيحة واحدة (سبحان الله والحمدلله ولا إله إلّا الله والله اکبر) هم داريم؛ برخی روايات فرموده بودند يک (سبحان الله) بگويد!
فلذا چون معلوم نيست قدر متيقّن از وجوب کدام يک از اين افراد است، احوط ترک قصد وجه است مطلقاً.
- حاصل اين مباحث آن شد که احتياط قصد قربة مطلقة است.
کسانی که فرمودهاند مطلقاً جائز است از تسبيحة أولی قصد وجوب و از سائر تسبيحات قصد استحباب کند، دو دليل إقامة کردهاند (مثل سيدنا الاستاذ&):
1. ظاهر روايات مختلفة التعابير در اين مسئله، وجوب طبيعی تسبيح است و بما اينکه طبيعی به فرد واحد محقّق میشود، تسبيح مأمور به هم با تسبيحة واحده محقق میشود و الباقی قهراً مستحب خواهند بود.
2. تخيير بين يک تسبيحة و سه تسبيحة، از باب تخيير بين أقل و أکثر استقلالی است و چنين تخييری عقلاً و بالتبع شرعاً ممنوع است.
مثل آنکه مولی، عبد را به پرداخت ده تومان يا بيست تومان مخيّراً مکلّف کند؛ در چنين فرضی واضح است با پرداخت ده تومان (فرد أقلّ) تکليف ساقط میشود و تخييری باقی نمیماند.
بر خلاف أقلّ و أکثر ارتباطيّين؛ زيرا در أقل و اکثر ارتباطيين، أقل غير از اکثر و اکثر هم غير از أقل است و تخيير بين آنها با امتثال يک فرد از بين نمیرود.
برای مثال اگر مولی، عبد را به اتيان يک نماز مکلّف کند، مخيّراً بين يک رکعت و دو رکعت؛ در چنين تخييری نمازِ دو رکعتی غير از نمازِ يک رکعتی و نمازِ يک رکعتی هم غير از نمازِ دو رکعتی است.
بنابراين در مسئله ما، به مجرّد إتيان تسبيحة أولی؛ تکليف را ساقط کرده و اکثر از آن وجوب نخواهد داشت (قهراً مستحب خواهند بود)
ما در هر دو وجه ايشان مناقشه میکنيم:
مناقشه وجه أوّل:
استظهار وجوب طبيعی تسبيح وجهی ندارد و اگر شما (سيّدنا الأستاذ) قائل به وجوب طبيعی تسبيح هستيد چرا در مسئله دهم، دخول در استغفار را دخول در جزء واجب و محقِّق مجرای تجاوز دانستيد؟!
قدر متيقّن روايات وجوب همان صيغ واردة است نه وجوب طبيعی تسبيح.
مناقشه وجه الثانی:
امتناع تخيير بين أقل و اکثر استقاليّين در تکوينيات مُسلّم است، لکن در اعتباريّات مانعی ندارد.
در أقل و اکثر استقلايينِ اعتباريين هر يک از اطراف به شرط شیء محسوب شده و تخيير بين آنها جائز است مثل تخيير بين قصر و تمام در مواضع أربعة (کربلاء، کوفه، مدينه و مکّه)
و اين تخيير تا قبل از اتيان يک فرد باقی است حتی در اثناء میتواند از قصد خود عدول کند و فرد ديگر را قصد نمايد (مثلا از صلاة قصر عدول به قصد صلاة تمام کند)
لکن بعد از اتيان يک فرد چون مأمور به اتيان شد، اتيان مجدّد أمر جديد میخواهد. (همانطور که صاحب جواهر& فرمودهاند)
در ما نحن فيه اگر سه مرتبه را اتيان کرد معلوم میشود واجب را اتيان کرده و اگر يک مرتبه را هم اتيان کرد واجب را اتيان کرده.
بنابراين طبق مبنای ما، قصد وجوب به هر يک از افراد تخيير جائز است؛ همانطور که میتواند به يک تسبيحة قصد وجوب کند، میتواند به سه تسبحة نيز قصد وجوب نمايد.