1404/01/26
بسم الله الرحمن الرحیم
حکم خواندن قنوت در نماز شفع/کیفیت انجام دادن نوافل/کتاب الصلاة
موضوع: کتاب الصلاة/کیفیت انجام دادن نوافل/ حکم خواندن قنوت در نماز شفع
کلام آیت الله حکیم (ره) در رابطه با محاملِ صحیحه عبدالله بن سنان
آیت الله حکیم (ره) فرموده است: «و ناقشه جماعة ممن تأخر عنه بحمل الصحيح على محامل كلها خلاف الظاهر، مثل الحمل على التقية أو على كون: «في المغرب» خبر المبتدأ و قوله (ع): «في الركعة الثانية» بدل بعض من كل و كذا ما بعده، فلا يدل على حصر قنوت الصلوات المذكورة في الركعات المزبورة و إنما يدل على حصر مواضع القنوت في الصلوات المذكورة الذي لا إشكال في وجوب الخروج عنه بالحمل على مزيد الاهتمام بها و الأفضلية أو على كون المراد بالوتر الموصولة للتقية لا المفصولة أو نحو ذلك و الذي دعاهم إلى هذه المحامل ظهورُ التسالم على ثبوت القنوت في الشفع و في كفاية ذلك في جواز رفع اليد عن ظاهر الصحيح تأمل»[1] ؛ بعضی از فقهای متأخِّر از شیخ بهایی (ره) در استدلال به صحیحه عبدالله بن سنان بر عدم استحباب قنوت در نماز شفع مناقشه کردهاند و محاملی را برای این روایت صحیحه بیان کردهاند که آیت الله حکیم (ره) فرموده است که همه این محملها خلاف ظاهرند، مثل حمل روایت بر تقیه یا حمل روایت بر اینکه «فی المغرب» خبر برای مبتدا (قنوت) است و قول امام صادق (ع): «فی الرکعة الثانیة» بدل بعض از کل است و همچنین است نمازهای بعد از نماز مغرب [که نماز عشاء و صبح و وتر است] پس، روایت صحیحه عبدالله بن سنان بر حصر قنوت نمازهای مذکور، در رکعت دومِ نمازهای مغرب، عشاء و صبح و رکعت سومِ نماز وتر دلالت نمیکند، بلکه این روایت بر حصر قنوت در نمازهای مذکور (مغرب، عشاء، صبح و وتر) دلالت میکند که از باب اهتمام به آن و أفضلیّتِ آن، اشکالی در وجوب خروج از آن نیست [، یعنی علت ذکر نمازهای جهریه در روایت عبدالله بن سنان از باب تأکّد و اهتمام است و اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند و لذا خواندن قنوت در سایر نمازها از جمله نماز شفع نیز مشروع است] یا اینکه از باب تقیه، یک رکعت نماز وتر متصل به دو رکعت نماز شفع خوانده شود و مجموع سه رکعت با یک سلام خوانده شود نه اینکه نماز وتر جداگانه و به صورت یک رکعت مستقل خوانده شود و آنچه موجب این محامل شده است تسالم بر این است که نماز شفع قنوت دارد لذا ظاهرِ روایت عبدالله بن سنان را که بر عدم مشروعیّت قنوت در نماز شفع دلالت دارد بر محاملِ مذکور، حمل کردهاند، لکن در کفایت این تسالم، برای رفع ید از ظاهر صحیحه عبدالله بن سنان تأمل است.
محملهای روایت عبدالله بن سنان
محمل اول، حمل روایت بر تقیه است، لکن تقیه خلاف ظاهر است زیرا مقتضای اصالة الجِدّ این است که کلام متکلّم بر اراده جدّی او حمل شود و بر تقیه حمل نشود.
محمل دوم، این است که «فی المغرب»، «فی العشاء»، «فی الغداة» و «فی الوتر»، خبر برای مبتدا (القنوت) میباشند و «فی الرکعة الثانیة» بدل بعض از کل است [چون رکعت دوم، بعضی از کل رکعات نماز است] پس، روایت صحیحه عبدالله بن سنان بر حصر قنوت نمازهای مذکور، در رکعت دومِ نمازهای مغرب، عشاء و صبح و رکعت سومِ نماز وتر دلالت نمیکند، بلکه بر حصر قنوت در نمازهای جهریه و نماز وتر دلالت میکند، لکن این انحصار بر شدّت اهتمام به خواندن قنوت در نمازهای مذبور دلالت میکند و اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند لذا این روایت بر این دلالت نمیکند که خواندن قنوت در سایر نمازها از جمله نماز شفع جایز نیست بنابراین، تقیه نیز لازم نمیآید زیرا ذکر نمازهای مزبور در روایت عبدالله بن سنان از باب تأکّد بوده است و از باب تقیّه نبوده است.
محمل سوم، این است که از باب تقیه، یک رکعت نماز وتر متصل به دو رکعت نماز شفع خوانده شود و مجموع سه رکعت با یک سلام خوانده شود نه اینکه نماز وتر جداگانه و به صورت یک رکعت مستقل از نماز شفع خوانده شود زیرا خواندن نماز وتر به صورت متصلِ به نماز شفع موافق با نظر عامّه است.