« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید هاشم حسینی بوشهری

1404/01/24

بسم الله الرحمن الرحیم

حکم خواندن قنوت در نماز شفع /کیفیت انجام دادن نوافل/کتاب الصلاة

موضوع: کتاب الصلاة/کیفیت انجام دادن نوافل/ حکم خواندن قنوت در نماز شفع

 

خلاصه جلسه گذشته

سخن در استحباب یا عدم استحباب قنوت در نماز شفع بود. در جلسه گذشته به ادله قائلین به عدم استحباب قنوت در نماز شفع پرداخته شد و عرض شد که قائلین به این قول به روایت عبدالله بن سنان تمسک کرده‌اند.

عرض شد که امام صادق (ع) در این روایت فرموده است که قنوت در نماز مغرب، عشاء و نماز صبح در رکعت دوم خوانده می‌شود و در نماز وتر (مجموع نماز شفع و وتر) در رکعت سوم خوانده می‌شود. گفته شد که از این روایت استفاده می‌شود که خواندن قنوت در رکعت دومِ نماز شفع جایز نیست، بلکه قنوت در رکعت سوم [از مجموع سه رکعتِ شفع و وتر] خوانده می‌شود.

در ادامه به کلام صاحب حدائق (ره) و کلام آیت الله خویی (ره) اشاره شد و عرض شد که آیت الله خویی (ره) فرموده است که استفاده حصر مزبور (حصر قنوت به رکعت دوم نماز مغرب، عشاء و صبح و حصر قنوت به رکعت سوم نماز وتر) از صحیحه ابن سنان متوقّف بر این است که قول امام صادق (ع) که فرموده است: «فی المغرب» و همچنین، ما بعدش (وَ فِي الْعِشَاءِ‌ وَ الْغَدَاةِ‌)، قید برای قنوت [که مبتدا است] باشد تا «فی الرکعة الثانیة» که در کلام امام صادق (ع) آمده است، خبر برای «القنوت» باشد تا درست باشد که گفته شود که حصر مبتدا در خبر که از محلّای به الف و لام بودن مبتدا استفاده می‌شود، اختصاص قنوت در رکعت سوم از نماز وتر است. [خلاصه اینکه، استفاده حصر از صحیحه ابن سنان متوقف بر این است که قید «فی المغرب»، «فی العشاء»، «فی الغداة» و «فی الوتر» قید برای «القنوت» باشند تا «فی الرکعة الثانیة» و «فی الرکعة الثالثة» خبر برای «القنوت» باشد که در این صورت می‌توان حصر مزبور را استفاده کرد].

اشکال آیت الله خویی (ره) بر کلام صاحب حدائق (ره)

آیت الله خویی (ره) فرموده است که از نظر ما حصر مزبور صحیح نیست زیرا اگر امام صادق (ع) در صدد بیان حصرِ مواضعِ قنوت در رکعات خاص بود جا داشت که با تعبیر مختصرتر و مناسب‌تری این مطلب را بیان می‌فرمود و نیاز نبود که بفرماید: «الْقُنُوتُ‌ فِي الْمَغْرِبِ‌ فِي الرَّكْعَةِ‌ الثَّانِيَةِ‌ وَ فِي الْعِشَاءِ‌ وَ الْغَدَاةِ‌ مِثْلُ‌ ذَلِكَ‌ وَ فِي الْوَتْرِ فِي الرَّكْعَةِ‌ الثَّالِثَةِ»، بلکه به جای این تعبیر از تعبیرِ «القنوت في الصلوات في الركعة الثانية و في الوتر في الثالثة» استفاده می‌کرد که مختصرتر است لذا می‌گوییم که ظاهر فرمایش امام صادق (ع) این است که آن حضرت (ع) در مقام بیان این مطلب بوده است که استحباب قنوت را به نمازهای جهریه منحصر نماید، به عبارت روشن‌تر امام صادق (ع) در مقام بیان این نکته بوده است که قنوت فقط در نماز مغرب، نماز عشاء، نماز صبح و نماز وتر مستحب است بنابراین، در فقره اول (القنوت فی المغرب فی الرکعة الثانیة)، «فی المغرب» خبر برای «القنوت» است [، در حالی که نظر صاحب حدائق (ره) این بود که «فی الرکعة الثانیة» خبر است] و «فی الرکعة الثانیة» از نظر قاعده، بدل بعض از کل است، یعنی کل نماز مغرب، سه رکعت است و رکعت ثانیه، بدل بعض از کل است بنابراین، معنا این می‌شود که خواندن قنوت در نماز مغرب مستحب است و جایگاه آن قنوت در رکعت دوم از نماز مغرب است و در مورد فقره محل بحث (و فی الوتر فی الرکعة الثالثة) نیز مطلب از همین قرار است، یعنی «فی الوتر» خبر برای «القنوت» است و «فی الرکعة الثالثة» بدل بعض از کل است لذا خواندن قنوت در نماز وتر مستحب است و جایگاه آن، رکعت سوم از نماز وتر (مجموع نماز شفع و وتر) است.

بنابراین، طبق آنچه آیت الله خویی (ره) فرموده است، معنای روایت عبدالله بن سنان این چنین می‌شود که قنوت، فقط در نمازهای جهریه (مغرب، عشاء، صبح و وتر) مستحب است و منحصر کردن قنوت در صلوات جهریه از باب تقیّه بوده است زیرا موافق قول عامّه است چون بعضی از عامّه، مشروعیّت قنوت را به نمازهای جهریه منحصر می‌دانند و حتی بعضی دیگر از عامّه مشروعیّت قنوت را منحصر به نماز صبح می‌دانند بنابراین روایت عبدالله بن سنان بر تقیه حمل می‌شود [و لذا استناد به این روایت بر عدم مشروعیت قنوت در نماز شفع تمام نیست][1] .

استدلالی که در کلمات آیت الله خویی (ره) آمده است در مفتاح الکرامة نیز آمده است[2] .

در نتیجه روایت عبدالله بن سنان بر استحباب قنوت در نمازهای جهریه حمل می‌شود که موافق نظر عامّه است لذا این روایت بر تقیّه حمل می‌شود، البته صاحب مفتاح الکرامة (ره) بر خلاف آیت الله خویی (ره)، نتیجه بحث را حمل روایت بر تقیّه قرار نداده است، بلکه فرموده است که این روایت در صدد بیان تأکّدِ استحباب قنوت در نمازهای جهریه است [و اثبات شیء نفی ما عدا نمی‌کند] و در پایان نیز به صاحب حدائق (ره) حمله کرده است که چرا اصحاب را مورد هجمه قرار داده‌ای؟

صاحب مفتاح الکرامة (ره) فرموده است: «و على هذا يصير التقدير: القنوت في المغرب لا في غيرها حال كونه في الثانية و في الوتر لا في غيرها حال كونه في الثالثة، فيُحمَل حينئذٍ على تأكّد الاستحباب في الأربعة المذكورة من دون تأمّل»[3] ؛ بنابراین، تقدیر روایت این گونه می‌شود: «القنوت في المغرب لا في غيرها حال كونه في الثانية و في الوتر لا في غيرها حال كونه في الثالثة» پس، روایت بر تأکید استحباب قنوت در نمازهای چهارگانه مذکور (مغرب، عشاء، صبح و وتر)، حمل می‌شود.

با توجه به آنچه آیت الله خویی (ره) فرمود، حجّیّت روایت عبدالله بن سنان زیر سؤال می‌رود و نمی‌شود به آن تمسک کرد و بعد از اینکه دست ما از این روایت کوتاه شد به عمومات و اطلاقاتی که بر این دلالت دارند که در رکعت دوم نمازها، مستحب است که قنوت خوانده شود رجوع می‌شود و عرض می‌شود که مستفاد از این عمومات و اطلاقات این است که قنوت در رکعت دومِ نماز شفع نیز مستحب است.

آیت الله خویی (ره) فرموده است: «و لكنه غير واضح كيف و لو أُريد ذلك، بأن كان (عليه السلام) بصدد بيان حصر موضع القنوت من الركعات لأمكن بيانه بتعبير أنسب و ألخص، كأن يقول: القنوت في الصلوات في الركعة الثانية و في الوتر في الثالثة، بل الظاهر أنه (عليه السلام) بصدد بيان موضع استحبابه من الصلوات و أنه منحصر في الجهرية الذي عرفتَ أنه مبني على التقية مع بيان موضع القنوت فيها، فقوله (عليه السلام) «في المغرب» خبر للمبتدإ، لا أنه قيد فيه ليدُلَّ على نفيه عن ثانيةِ الشفع فلاحظ. إذن فالعمومات أو الإطلاقات الدالة على استحبابه في كل ركعتين سليمةٌ عما يَصلَح للتقييد»[4] ؛استفاده حصر از صحیحه عبدالله بن سنان روشن نیست و اگر حصر اراده شده باشد، به این نحو که گفته شود که امام صادق (ع) در صدد بیان حصر مواضع قنوت در رکعات خاص بوده است تا شامل نماز شفع نشود، هر آینه ممکن بود که امام (ع) آن حصر را با بیان مناسب‌تر و مختصرتری بیان کند، مثل اینکه می‌فرمود: «القنوت في الصلوات في الركعة الثانية، و في الوتر في الثالثة»، بلکه ظاهر فرمایش امام صادق (ع) این است که آن حضرت (ع) در مقام بیان موضع قنوت در نمازها بوده است، به این نحو که استحباب قنوت به نمازهای جهریه منحصر است، به عبارت روشن‌تر امام صادق (ع) در مقام بیان این نکته بوده است که قنوت فقط در نماز مغرب، نماز عشاء، نماز صبح و نماز وتر مستحب است و این بنا بر حمل روایت بر تقیه است [زیرا اختصاص قنوت به نمازهای جهریه موافق با عامّه است] پس، «فی المغرب» خبر برای مبتدا (القنوت) است و قید برای آن نیست تا بر نفی قنوت از رکعت دوم نماز شفع دلالت کند بنابراین، عمومات و اطلاقات دال بر استحباب قنوت در رکعت دوم نمازها از تقیید سالم می‌ماند.

آیت الله خویی (ره) موثقه ابی بصیر را به عنوان شاهد بر حمل صحیحه عبدالله بن سنان بر تقیّه آورده است و گفته است که با توجه به موثقه ابی بصیر متوجه می‌شوید که امام (ع) به دلیل ملاحظه فتوای عامّه و فضای تقیّه ناچار بوده است که در پاسخ اصحاب خود، استحباب قنوت را به صلوات جهریه مختص کند.

دلیل اینکه به روایت ابوبصیر، موثقه گفته می‌شود و صحیحه گفته نمی‌شود این است که حسن‌بن علی‌بن فضّال و عبدالله بن بکیر که فتحی مذهب‌اند در سند این روایت قرار گرفته‌اند لذا این روایت، موثقه است.

عَنْ‌ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ عَنْ‌ أَبِيهِ‌ عَنِ‌ اِبْنِ‌ فَضَّالٍ‌ عَنِ‌ اِبْنِ‌ بُكَيْرٍ عَنْ‌ أَبِي بَصِيرٍ؛ قَالَ‌: سَأَلْتُ‌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ عَنِ‌ الْقُنُوتِ،‌ فَقَالَ‌: «فِيمَا يُجْهَرُ فِيهِ‌ بِالْقِرَاءَةِ‌» قَالَ:‌ فَقُلْتُ‌ لَهُ‌: إِنِّي سَأَلْتُ‌ أَبَاكَ‌ عَنْ‌ ذَلِكَ،‌ فَقَالَ:‌ «فِي الْخَمْسِ‌ كُلِّهَا» فَقَالَ:‌ «رَحِمَ‌ اللَّهُ‌ أَبِي، إِنَّ‌ أَصْحَابَ‌ أَبِي أَتَوْهُ‌ فَسَأَلُوهُ‌ فَأَخْبَرَهُمْ‌ بِالْحَقِّ‌ ثُمَّ‌ أَتَوْنِي شُكَّاكاً فَأَفْتَيْتُهُمْ‌ بِالتَّقِيَّةِ‌»[5] ؛ ابو بصیر گفته است که از امام صادق (ع) درباره قنوت سؤال کردم، آن حضرت (ع) فرمود که قنوت در نمازهایی خوانده می‌شود که قرائتشان با جهر خوانده می‌شود، عرض کردم که من این مسأله را از پدرت سؤال کردم، آن حضرت (ع) فرمود که قنوت در همه نمازهای پنج‌گانه خوانده می‌شود، امام صادق (ع) فرمود که رحمت خداوند بر پدرم باد، اصحاب پدرم نزد ایشان می‌آمدند و از ایشان سؤال می‌کردند و ایشان به حق پاسخشان را می‌داد سپس، نزد من می‌آمدند درحالی که مشکوک بودند پس من بنا بر تقیه برای آنها فتوا می‌دادم.


[1] خویی، ابوالقاسم، موسوعة الإمام الخوئی، ج11، ص70.
[2] حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد، مفتاح الکرامة في شرح قواعد العلامة (ط- الحدیثة)، ج7، ص582.
[3] . همان.
[4] خویی، ابوالقاسم، موسوعة الإمام الخوئی، ج11، ص70.
[5] حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعة، ج6، کتاب الصلاة، ابواب القنوت، باب1، ص263، ح10.
logo