« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید هاشم حسینی بوشهری

1403/07/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 تعداد نوافل//کتاب الصلاة

موضوع: کتاب الصلاة // تعداد نوافل

 

خلاصه جلسه گذشته

بحث در عدد نوافل بود. عرض شد که روایاتی که در رابطه با تعداد نوافل وارد شده‌اند چهار طایفه‌اند؛

طایفه اول، روایات مستفیضه‌ای است که بر این دلالت دارند که نوافل نمازهای یومیه سی و چهار رکعت می‌باشد.

طایفه دوم، روایاتی است که بر این دلالت دارند که نوافل نمازهای یومیه سی و سه رکعت است.

طایفه سوم، روایاتی است که بر این دلالت دارند که عدد نوافلِ یومیه بیست و نُه رکعت است.

طایفه چهارم، روایاتی است که بر این دلالت دارند که عدد نوافلِ یومیه بیست و هفت رکعت است.

در جلسه گذشته به چهار روایت از روایات طایفه اول اشاره شد. چهارمین روایتی که به آن اشاره شد روایت بزنطی است؛

روایت چهارم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ (ع): إِنَّ أَصْحَابَنَا يَخْتَلِفُونَ فِي صَلَاةِ التَّطَوُّعِ؛ بَعْضُهُمْ يُصَلِّي أَرْبَعاً وَ أَرْبَعِينَ وَ بَعْضُهُمْ يُصَلِّي خَمْسِينَ فَأَخْبِرْنِي بِالَّذِي تَعْمَلُ بِهِ أَنْتَ كَيْفَ هُوَ حَتَّى أَعْمَلَ بِمِثْلِهِ؟ فَقَالَ: «أُصَلِّي وَاحِدَةً وَ خَمْسِينَ رَكْعَةً» ثُمَّ‌ قَالَ‌: «أَمْسِكْ‌ وَ عَقَدَ بِيَدِهِ‌ الزَّوَالَ‌ ثَمَانِيَةً‌ وَ أَرْبَعاً بَعْدَ الظُّهْرِ وَ أَرْبَعاً قَبْلَ‌ الْعَصْرِ وَ رَكْعَتَيْنِ‌ بَعْدَ الْمَغْرِبِ‌ وَ رَكْعَتَيْنِ‌ قَبْلَ‌ الْعِشَاءِ‌ الْآخِرَةِ‌ وَ رَكْعَتَيْنِ‌ بَعْدَ الْعِشَاءِ‌ مِنْ‌ قُعُودٍ تُعَدَّانِ‌ بِرَكْعَةٍ‌ مِنْ‌ قِيَامٍ‌ وَ ثَمَانَ‌ صَلاَةِ‌ اللَّيْلِ‌ وَ الْوَتْرَ ثَلاَثاً وَ رَكْعَتَيِ‌ الْفَجْرِ وَ الْفَرَائِضَ‌ سَبْعَ‌ عَشْرَةَ‌ فَذَلِكَ‌ إِحْدَى وَ خَمْسُونَ‌»[1] .

محمدبن ابی نصر بزنطی گفته است که به امام رضا (ع) عرض کردم که اصحاب ما در عدد نمازهای مستحب اختلاف کرده‌اند؛ بعضی از آنها چهل و چهار رکعت می‌خوانند و بعضی دیگر، پنجاه رکعت می‌خوانند، پس به من خبر بده که شما چگونه می‌خوانید تا من نیز آن‌گونه عمل کنم؟ آن حضرت (ع) فرمود: من پنجاه و یک رکعت نماز می‌خوانم. سپس آن حضرت (ع) فرمود: حفظ کن و با دستش شروع به شمردن کرد و فرمود: نافله ظهر هشت رکعت است و چهار رکعت بعد از ظهر و چهار رکعت قبل از عصر است [که مجموعاً هشت رکعت می‌شود و نافله عصر است] و دو رکعت نافله مغرب و بعد از مغرب است و دو رکعت دیگر نیز به عنوان نافله مغرب و قبل از نماز عشاء خوانده می‌شود [که مجموعاً چهار رکعت است] و دو رکعت به عنوان نافله عشاء بعد از نماز عشاء و به صورت نشسته خوانده می‌شود که یک رکعت ایستاده محسوب می‌شود و هشت رکعت نافله شب است و نماز وتر سه رکعت است [که دو رکعت نماز شفع است و یک رکعت نماز وتر است] و دو رکعت نافله صبح است و نمازهای واجب یومیه نیز هفده رکعت است که با نوافل پنجاه و یک رکعت می‌شود.

بررسی سند روایت مذکور

محمدبن حسن: یکی از رواتی که در سند این روایت آمده است، محمدبن حسن است که همان محمدبن حسن الطائی الرازی است و از مشایخ کلینی (ره) است و کلینی (ره) از او إکثار روایت دارد، یعنی کلینی (ره) روایات زیادی را از او نقل کرده است و این إکثارِ روایت از جانب کلینی (ره) وثاقت او را ثابت می‌کند، هرچند که در مجامع روایی توثیقی در رابطه با او وارد نشده است.

سهل‌بن زیاد: یکی دیگر از رواتی که در سند این روایت است سهل‌بن زیاد است. او از کسانی است که وثاقتش محل بحث واقع شده است و انظار مختلفی درباره او آمده است.

نظر مشهور بر عدم وثاقت سهل‌بن زیاد است.

نجاشی (ره) در رابطه با او فرموده است: «سهل بن زياد أبو سعيد الآدمي الرازي كان ضعيفا في الحديث، غير معتمد فيه و كان أحمد بن محمد بن عيسى يشهد عليه بالغلو و الكذب و أخرجه من قم إلى الري»[2] ؛ سهل‌بن زیاد ضعیف بوده است و مورد اعتماد نبوده است و احمدبن محمدبن عیسی به غلو و کذب او شهادت داده است و او را از قم به ری تبعید کرد.

شیخ طوسی (ره) نیز در کتاب فهرست در رابطه با سهل‌بن زیاد فرموده است: «سهل بن زياد الآدمي الرازي، يكنّى أبا سعيد، ضعيف له كتاب»[3] .

آیت الله خویی (ره) و بعضی از شاگردان او نیز وثاقت سهل‌بن زیاد را نپذیرفته‌اند، لکن بعضی از شاگردان ایشان، مثل آیت الله وحید خراسانی (حفظه الله تعالی) سهل‌بن زیاد را توثیق کرده‌اند.

بعضی نیز در رابطه با وثاقت سهل‌بن زیاد توقّف کرده‌اند که نتیجه توقّف، همان عدم توثیق است و لذا گفته‌اند: «الأمرُ فی سهلٍ لیس بسهلٍ» یا به عبارت دیگر گفته‌اند: «الأمرُ فی سهلٍ صعبٌ».

شیخ طوسی (ره) در کتاب رجال خود که متأخر از کتاب فهرست ایشان است، سهل‌بن زیاد را توثیق کرده است، یعنی از نظر نخستِ خود که در کتاب فهرست آورده است و قائل به عدم وثاقت سهل‌بن زیاد شده است، برگشته است و قائل به وثاقت او شده است.

بعضی از محقّقین رجالی، مثل وحید بهبهانی (ره)، سید بحرالعلوم (ره)، صاحب جواهر (ره)، آیت الله حکیم (ره) و فقهای مکتب قم، مثل محقق داماد (ره)، امام خمینی (ره) و آیت الله شبیری زنجانی (حفظه الله تعالی) سهل‌بن زیاد را توثیق کرده‌اند و گفته‌اند: «الأمرُ فی سهلٍ سهلٌ». بر خلاف نظر امام خمینی (ره) که سهل‌بن زیاد را توثیق کرده است، شاگرد ایشان آیت الله فاضل لنکرانی (ره) وثاقت سهل‌بن زیاد را نپذیرفته است.

نظر مختار، در رابطه با وثاقت یا عدم وثاقت سهل‌بن زیاد این است که او از مشایخ اجازه است و کلینی (ره) در کتاب کافی نزدیک به دو هزار روایت را به طریقِ عِدّةٌ من اصحابنا از سهل‌بن زیاد نقل کرده است. یکی از نویسندگان معاصر نیز در کتاب مسندِ سهل‌بن زیاد روایاتی که طریق سهل‌بن زیاد در آن هست را جمع‌آوری کرده است. بنابراین، کثرت نقلِ روایتِ کلینی از سهل‌بن زیاد کاشف از اعتمادِ کلینی (ره) به او بوده است پس، وثاقتِ سهل‌بن زیاد ثابت است وگرنه اگر نزد کلینی (ره) ثقه نبود معنا نداشت که کلینی (ره) دو هزار روایت از او در کتاب کافی نقل کند.

برخی از بزرگان، مثل آیت الله شبیری زنجانی (حفظه الله تعالی)، فرموده‌اند که تعبیراتی که در کلام نجاشی، ابن غضائری و دیگران در رابطه با سهل‌بن زیاد وارد شده است از اتهام غُلُوّی که به سهل‌بن زیاد زده شده است نشأت گرفته است بنابراین، نسبت غلو به سهل‌بن زیاد و همچنین، تبعید او از قم به ری توسط احمدبن محمدبن عیسی الأشعری باعث شده که برخی بگویند او ثقه نیست و او را ضعیف بدانند. نتیجه، اینکه نظر مختار نیز همانند نظر بزرگانی که به آنها اشاره شد این است که سهل‌بن زیاد ثقه است و «الأمر فی سهلٍ سهلٌ» و إکثار روایتِ امثال کلینی (ره) از سهل‌بن زیاد دلیل بر ثقه بودن او است.

روایت پنجم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ النَّصْرِيِّ؛ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: «صَلَاةُ النَّهَارِ سِتَّ عَشْرَةَ رَكْعَةً ثَمَانٍ إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ وَ ثَمَانٍ بَعْدَ الظُّهْرِ وَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ بَعْدَ الْمَغْرِبِ يَا حَارِثُ لَا تَدَعْهُنَّ فِي سَفَرٍ وَ لَا حَضَرٍ وَ رَكْعَتَانِ بَعْدَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ كَانَ أَبِي يُصَلِّيهِمَا وَ هُوَ قَاعِدٌ وَ أَنَا أُصَلِّيهِمَا وَ أَنَا قَائِمٌ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يُصَلِّي ثَلَاثَ عَشْرَةَ رَكْعَةً مِنَ اللَّيْلِ»[4] .

راوی گفته است که از امام صادق (ع) شنیدم که می‌فرمود: نماز ظهر شانزده رکعت است که از آن شانزده رکعت، هشت رکعت زمانی که زوال شمس محقق می‌شود و ظهر می‌شود خوانده می‌شود و هشت رکعت بعد از ظهر خوانده می‌شود و چهار رکعت بعد از مغرب خوانده می‌شود، آن حضرت (ع) در ادامه به روای فرمود که یا حارث نافله نماز مغرب را در سفر و حضر ترک نکن و دو رکعت بعد از نماز عشاء که آخرین نماز است، خوانده می‌شود، پدرم آن دو رکعت را به صورت نشسته می‌خواند و من به صورت ایستاده می‌خوانم و رسول اکرم (ص) سیزده رکعت نماز را در شب می‌خواند [که هشت رکعت به عنوان نماز شب، دو رکعت به عنوان نماز شفع، یک رکعت به عنوان نماز وتر و دو رکعت نیز به عنوان نافله صبح بوده است].

از این روایت نیز فهمیده می‌شود که عدد نوافل یومیه سی و چهار رکعت است.

روایت ششم: صحیحه اسماعیل‌بن سعدبن الأحوص: عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ سَعْدِ بْنِ الْأَحْوَصِ؛ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا (ع): كَمِ الصَّلَاةُ مِنْ رَكْعَةٍ؟ فَقَالَ: «إِحْدَى وَ خَمْسُونَ رَكْعَةً»[5] .

راوی گفته است که به امام رضا (ع) عرض کردم که نماز [یومیه و نافله] چند رکعت است؟ آن حضرت (ع) فرمود: پنجاه و یک رکعت است.

روایت هفتم: صحیحه سلیمان بن خالد: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: صَلَاةُ النَّافِلَةِ ثَمَانُ رَكَعَاتٍ حِينَ تَزُولُ الشَّمْسُ قَبْلَ الظُّهْرِ وَ سِتُّ رَكَعَاتٍ بَعْدَ الظُّهْرِ وَ رَكْعَتَانِ قَبْلَ الْعَصْرِ وَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ بَعْدَ الْمَغْرِبِ وَ رَكْعَتَانِ بَعْدَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ يُقْرَأُ فِيهِمَا مِائَةُ آيَةٍ قَائِماً أَوْ قَاعِداً وَ الْقِيَامُ أَفْضَلُ وَ لَا تَعُدَّهُمَا مِنَ الْخَمْسِينَ وَ ثَمَانُ رَكَعَاتٍ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ‌تَقْرَأُ فِي صَلَاةِ اللَّيْلِ بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأُولَيَيْنِ وَ تَقْرَأُ فِي سَائِرِهَا مَا أَحْبَبْتَ مِنَ الْقُرْآنِ ثُمَّ الْوَتْرُ ثَلَاثُ رَكَعَاتٍ يُقْرَأُ فِيهَا جَمِيعاً قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ تَفْصِلُ بَيْنَهُنَّ بِتَسْلِيمٍ ثُمَّ الرَّكْعَتَانِ اللَّتَانِ قَبْلَ الْفَجْرِ تَقْرَأُ فِي الْأُولَى مِنْهُمَا قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ وَ فِي الثَّانِيَةِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»[6] .

روای گفته است که امام صادق (ع) فرمود: نماز نافله هشت رکعت در هنگام زوال خورشید و قبل از نماز ظهر است و شش رکعت بعد از نماز ظهر است و دو رکعت قبل از نماز عصر است [که مجموع این هشت رکعت به عنوان نافله عصر خوانده می‌شود] و چهار رکعت بعد از نماز مغرب است و دو رکعت بعد از آخرین نماز که نماز عشاء است خوانده می‌شود که در آن دو رکعت صد آیه خوانده می‌شود و مختار است که آن دو رکعت را ایستاده بخواند یا نشسته بخواند و بهتر این است که ایستاده خوانده شود و آن دو رکعت از پنجاه رکعت محسوب نمی‌شود [، بلکه به عنوان یک رکعت به آن پنجاه رکعت اضافه می‌شود که پنجاه و یک رکعت می‌شود] و هشت رکعت در آخر شب به عنوان نماز شب خوانده می‌شود که در دو رکعت اول، سوره قل هو الله احد و قل یا أیها الکافرون را می‌خواند و در بقیه رکعات هر سوره‌ای از قرآن را که دوست داشته باشد می‌خواند و نماز وتر سه رکعت است [که دو رکعت به عنوان نماز شفع و یک رکعت به عنوان نماز وتر خوانده می‌شود] که در هر سه رکعت قل هو الله احد را می‌خواند و بین دو رکعت شفع و یک رکعت وتر با سلام دادن فاصله می‌اندازد سپس، دو رکعت نماز [را به عنوان نافله صبح] قبل از فجر می‌خواند که در رکعت اول قل یا أیها الکافرون و در رکعت دوم قل هو الله احد را می‌خواند.

از مجموع روایاتی که به آنها اشاره شد، استفاده می‌شود که تعداد نافله نمازهای یومیه سی و چهار رکعت است که با ضمیمه هفده رکعت نمازهای یومیه به آنها مجموعاً پنجاه و یک رکعت می‌باشند.


[1] حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعة، ج4، کتاب الصلاة، ابواب اعداد الفرائض و نوافلها، باب13، ص47، ح7.
[2] نجاشی، احمدبن علی، رجال النجاشی، ص185.
[3] صدوق، محمدبن حسن، فهرست کتب الشیعة، ص228.
[4] حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعة، ج4، کتاب الصلاة، ابواب اعداد الفرائض و نوافلها، باب13، ص48، ح9.
[5] همان، ص49، ح11.
[6] همان، ص51، ح16.
logo