1402/10/13
بسم الله الرحمن الرحیم
روایات وسائل در باب وجوب ذکر
موضوع: روایات وسائل در باب وجوب ذکر
بحث درباره واجبات رکوع است که یکی از واجبات، ذکر است و دیگری طمئنینه در حال ذکر است که حتما باید با آرامش و طمئنینه انجام دهد.
این هم مساله اجماعی است و اجماع محصل و منقول هم دارد.
روایات هم در اینجا زیاد داریم؛ مثلا روایت بکیر از امام صادق ... هر وقت به رکوع رفت باید متمکن بشود.
باب 18 از ابواب رکوع در جلد چهارم وسائل
از محمد بن اسماعیل معاصر امام رضا ... یک رکوعی کرد پایین تر از رکوع هرکسی که من دیده بودم رکوع می کرد؛ وقتی رکوع می کرد دستانش را به صورت جناح و بال قرار می داد و در می آورد.
... این روایت اول است.
روایت دیگری که زراره نقل کرده است ... زن وقتی قیام می کند پاهاشو جفت می کند، و دستانش را به سینه اش می چسباند و دستایش را بالای زانو بگذارد روی رانش، خیلی خم نشود که عجیزه بالا بیاید پشتش.
روایت دیگری از قاسم بن سلام که مرفوعه است ... سرش را راست نگه دارد در رکوع و مثل الاغ سرش را خم نکند.
روایت دیگر به سند معانی الاخبار ... سرش باید محازی بدنش باشد نه پایین نه بالا و مابین این دو تا باشد و سرش را بالا بگیرد و آشکار کند.
اگر روی کمر حضرت آب می ریختند آب نمی ریخت چون صاف کمرش را نگه می داشت.
روایت دیگر ... کسی که صلبش را و کمرش را در رکوع و سجود، راست نگه ندارد، نمازش کمال ندارد.
0.1- وضعیت طمئنینه هنگام ذکر
آیا طمئنینه در رکوع و سجود، شرط ذکر است؛ اگر شرط باشد، وقتی شرط نباشد، مشروط هم نیست.
بنابراین اگر کسی ذکر را بگوید بدون طمئنینه، شرطش منتفی شده و باید آن ذکر هم باطل باشد و دوباره باید آن ذکر را تکرار کند.
این در صورتی است که طمئنیه شرط برای ذکر باشد.
اما اگر طمئنینه شرط برای ذکر نیست؛ بلکه طمئنینه یک واجب است و ذکر یک واجب دیگری است و رابطه ای با هم ندارند که شرط و مشروط باشند.
لذا کسی که در حال ذکر طمئنینه ندارد، اینطور نیست که شرط این منتفی شده باشد؛ پس باید ذکرش درست باشد.
یک واجب دیگری ترک کرده است و ذکر شرط واجبی نداشته که ترک شده باشد.
ذکرش صحیح است و احتیاج به اعاده و تکرار ندارد و یک واجب دیگری را ترک کرده که طمئنینه است.
حالا چطور به دست بیاوریم که آیا این طمئنینه، شرط است برای ذکر یا شرط برای ذکر نیست.
اینجا ما دلیل لفظی نداریم راجع وجوب طمئنینه و دلیل ما اجماع است.
اگر دلیل وجوب طمئنینه، دلیل لبی باشد و اجماع باشد، دلیل لبی را نمی شود به اطلاقش تمسک کرد و نمی شود گفت این اطلاق دارد.
فرق بین دلیل لبی و لفظی همین است که می شود در لفظی به عموم و اطلاقش تمسک کرد ولی در دلیل لبی نمی توان تمسک کرد.
بنابراین اگر دلیل وجوب طمئنینه، اجماع باشد، ما شک می کنیم که آیا این طمئنینه، شرط برای ذکر است یا شرط نیست.
دلیل لبی نمی تواند اطلاق داشته باشد؛ بنابراین از راه دلیل لبی نمی شود شرطیت طمئنینه را برای ذکر ثابت کنیم.
حالا شک می کنیم یک ذکری به جا آورده ایم بدون طمئنینه، شک می کنیم آیا این ذکر صحیح بوده یا خیر صحیح نبوده.
آیا شرطش حاصل شده یا حاصل نشده است.
اینجا می شود شرط برائت جاری کرد و با تمسک اصل برائت، حکم به صحت ذکر کردیم و یک واجب دیگری به جز ذکر ترک شده است و آن در جای خودش است.
آیا می شود به اصل برائت تمسک کرد یا خیر باید اشتغال ذمه یقینی برائت ذمه یقینی می خواهد و ما مکلف هستیم به یک ذکری و ذکر را به جا آوردیم ولی بدون طمئنینه و نمی دانیم آیا این اسقاط ذمه ما می کند یا اسقاط ذمه یقینی ما نمی کند و از این راه هم می توان وارد شد؟
یا باید به اصل برائت تمسک کنیم و بگوییم دلیلی نداریم که ذکر ما مشروط به یک شرطی است و ما ذکر را به جا آوردیم و بنابراین این ذکری که بدون طمئنینه بوده باید مجزی بوده.
علی الظاهر تمسک به اصل برائت در اینجا مشکلی ندارد؛ چون شک داریم که شرطی دارد یا ندارد و اصل این است که شرطی نداشته باشد، پس باید درست باشد و نیازی به اعاده ذکر در حال طمئنینه باید نباشد.
البته احتیاط در این است که ذکر را با طمئنینه به جا بیاوریم و این مقتضای احتیاط است.
خیلی از این مسائل را باید احتیاط درست می کنند.
امام در مساله هشتم، راجع احتیاط گفته است خیلی زیاد ... .
احوط این است که درست است که نمازش باطل نمی شود در حال سهو، برگردد ذکر را با طمئنینه اعاده کند و بعد نماز را تکرار کند.
... اگر ذکر را شروع کرد قبل طمئنینه یا در حال بلند شدن، ذکر را گفت، این دیگر درست نیست و اقوی نمازش باطل است و احوط این است که نماز را اتمام کند و نماز را دوباره بخواهد.
بالا هم همین است در مورد بطلان است که دوباره اعاده کند.
0.2- ذکر مستحب در رکوع
حالا اگر ذکر مستحبی در رکوع می گوید، احوط این است که آن هم طمئنینه می خواهد.
اگر این ذکر را به جا آورد و قصدش خصوصیت است، یعنی قصدش این است که این ذکر برای رکوع است ولی مستحب است، این اشکال پیدا می کند.
اما اگر ذکر مطلق باشد و قصد خصوصیت نداشته باشد، مشکلی ندارد و طمئنینه هم نداشته باشد عیبی ندارد.
بحث دیگری راجع عدم تمکن از طمئنینه است که بماند.