1402/10/12
بسم الله الرحمن الرحیم
مساله هفتم
موضوع: مساله هفتم
... ذکر لازم است در رکوع؛ اما اینکه چه ذکری لازم است، مورد گفتگو است.
امام می فرماید ... اقوی این است که مطلق الذکر کفایت می کند و لازم نیست یک ذکر مخصوصی و هر ذکری باشد کفایت می کند.
این فتوا است ولی بعد آن احتیاط مستحبی می کنند.
می فرمایند احوط این است که این ذکر به اندازه سه تا سبحان الله باشد یا به اندازه یک ذکر کبری باشد.
این یک احتیاط است.
اگر تسبیح می گوید، احتیاط این است که سه تا سبحان الله بگوید.
یا یک کبری بگوید ... .
بعد می فرماید از همه بهتر و اولی و احوط این است که ذکر کبری بگویند.
احوط و اولی این است که همین را هم سه بار بگوید.
ولی آنی که فتوا است، همان است که مطلق الذکر باشد.
اینها احتیاطاتی است که ایشان در اینجا مطرح کرده اند.
دو تا بحث اینجا داریم؛ بحث اول درباره وجوب ذکر است و بحث دوم درباره اینکه چه ذکری گفته شود؛ مطلق الذکر یا ذکر خاصی.
معمولا بزرگان می گویند مطلق الذکر.
0.1- بحث اول : وجوب ذکر
مرحوم نراقی می فرماید ... اجماع محقق و محصل و هم اجماع منقول است.
روایات مستفیضه هم داریم راجع اصل وجوب ذکر.
جلد 5 مستند ص 202
صاحب جواهر هم ایشان 4 تا را از واجبات را می گویند؛ اول انحناء، دوم طمئنینه، سوم بلند شدن از رکوع، چهارم طمئنینه در امتثال.
بعد این چهار واجب، ذکر فی الجمله واجب است.
بعد می فرماید اجماع محصل داریم و اجماع منقول هم داریم.
جلد 10 جواهر ص 89
روایات مستفیضه که آقایان اشاره می کنند در باب 4 از ابواب رکوع وسائل، این روایات آمده است.
روایت هاشم بن سالم ... راجع تسبیح سوال شد، ... واجب یک تسبیح است و مستحب سه تا است و فضیلت این است که 7 تا بگوید.
با وجود روایت صحیحه، آیا می شود گفت مطلق الذکر کفایت می کند؟
روایت صحیحه است و صریح در این است که در رکوع و سجده چه بگوییم و ... .
وسائل باب 4 حدیث اول
حدیث زراره ... چه بگوییم در سجود و رکوع ... یا سه بار بگویید پی در پی، ولی یکی کفایت می کند.
این هم صریح در این است که باید تسبیح را گفت نه مطلق الذکر.
روایت علی بن یقطین ... از این روایت بر می آید که برای راوی جا افتاده است که باید تسبیح باشد در رکوع و سجود، فلذا می پرسد چند تا بگوییم.
یعنی اصلش برای وی محرز است و در تعدادش سوال می کند.
حضرت فرمود سه تا بگویید و یکبار کفایت می کند.
وقتی که پیشانی روی زمین قرار بگیرد.
آدرس همان آدرس باب 4 حدیث سوم
روایت فضل بن شاذان ... باز صحبت سر تسبیح است نه مطلق الذکر می فرماید ... با همه این خصوصیات، خدا را تقدیس کند تمجید کند تنزیه کند و تعظیم کند و شکر کند و ... باز هم صحبت سر تسبیح و تحمید است.
... همانطوری که تکبیر و تهلیل می کند؛ اینجا هم تسبیح و تحمید بگوید.
... دل مشغول ذکر شود و مبادا فکرش و آرزوش به سوی غیر خدا برود.
آدرس همان آدرس باب 4 حدیث ششم.
روایت معاویه بن عمار ... باز هم سوال از تسبیح است؛ یعنی در ذهن این روات این مطلب جا افتاده است که در رکوع و سجود باید تسبیح بگویند و حالا راجع کیفیت سوال می کنند و انگار اصلا در ذهن شان مطلق الذکر نبوده است.
مریض یک تسبیح بگوید کفایت می کند.
آدرس باب 4 حدیث هشتم
پس بنابراین این راجع به اینکه فی الجمله واجب است، نمی گویند؛ بلکه همه روی تسبیح تکیه دارند.
0.2- بحث دوم : چه ذکری واجب است
آیا مطلق الذکر واجب است یا ذکر خاصی واجب است؟
دیدیم که امام احتیاط کرد و از تسبیح شروع کرد و بعد هم مراحل دیگری را گفت.
صاحب عروه می فرماید ... تسبیح صغری اگر آن را اختیار کند، اقوی این است که سه بار آن را تکرار کند و احوط و افضل این است که سه بار ذکر کبری بگوید.
... مطلق الذکر هم اگر می گوید احوط این است که آن را هم سه بار بگوید. (مساله یازدهم از مسائل رکوع.)
مرحوم نراقی می فرماید ... به دلیل اجماع و به دلیل اخبار ذکر واجب است و حق این است که مطلق الذکر کفایت می کند؛ مطابق کتاب جمل شیخ طوسی و مبسوط ایشان و سرائر حلی و منتهی و تذکره علامه.
... این مطلق الذکر بین متاخرین اشهر است و در سرائر ابن ادریس، نفی خلاف شده است.
دلیل آن این است که مطلق الذکر کفایت می کند.
دو تا صحیحه داریم از دو تا هشام؛ یکی هشام بن سالم و یکی هم هشام بن حکم که این دو تا صحیحه هم دلالت دارند بر کفایت مطلق الذکر.
جلد 5 مستند ص 230
روایت هشام بن حکم ... آیا این کفایت می کند که به جای تسبیح این ها را بگویم، امام گفت بله و هر آن چیزی که گفتی همه ذکر است.
از این روایت استفاده می شود که مطلق الذکر کافی است.
وسائل باب 7 حدیث اول از ابواب رکوع
روایت هشام بن سالم ... جایز است که من به جای تسبیح بگوییم ... امام فرمود بله مجزی است.
پس در ذهن همه اینها تسبیح بوده منتهی سوال می کنند که به جای آن، چیز دیگر بگوییم که امام فرمود جایز است.
کسانی که فتوا می دهند مطلق الذکر کفایت می کند، مدرک شان همین صحیحه دو تا هشام است.
صاحب جواهر زیر همه این حرف ها می زند؛ بعد از آنکه راجع وجوب تسبیح ایشان نظر می دهد می فرماید ... متاخرین و متاخرین متاخرین می فرمایند مطلق ذکر کفایت می کند ولو اینکه تکبیر بگوید یا تهلیل بگوید.
اما جواهر می فرماید اینها مورد تردید است و این تردید هم از تعارض ادله پیدا می شود.
علت تردید این است که اجماعات سابقه و جمله ای از نصوص مقتضی اولی است، یعنی تسبیح.
ولی متاخرین گفتند مطلق الذکر. جلد 10 جواهر ص 89 و 90