« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد احمد بهشتی

1402/10/10

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه جلسه قبل

موضوع: ادامه جلسه قبل

مساله ما این بود که رفتیم سجده ولی رکوع را فراموش کردیم.

یک حالت این است که قبل از دخول در سجده، یادمان آمد که باید رکوع برویم و یادمان رفته رکوع برویم و داریم سجده می رویم.

چون منحنی نشده به قصد رکوع و منحنی شده به قصد سجود و هنوز به سجده نرسیده، یادش آمد.

گفتیم باید برگردد و قیام کند، چون قیام باید برای رکوع باشد.

این قیام برای رکوع نبوده است.

آیا از ما قیامی خواستند که بعد از آن، رکوع باشد یا خیر، مطلق قیام را خواستند.

اگر مطلق قیام خواستند، وی می خواسته بیاید رکوع و یادش رفته و رفته برای سجود، هنوز به سجده نرسیده؛ بنابراین اگر اینطور بگوییم لازم نیست برگردد.

یعنی ما باید از قیام به رکوع برویم نه اینکه قیامی که به خاطر رکوع باشد، باید انجام دهیم.

اگر اولی باشد لازم نیست برگردد اما اگر دومی باشد، باید برگردد و قیام را انجام بدهد به قصد اینکه بعد از این قیام می خواهد برود به رکوع.

نظر آقایان این است که باید بر گردد و قیام کند و بعد از آن قیام، برود به رکوع.

این یک حالت بود.

حالت دوم این است که یادش رفته که باید رکوع برود و منحنی شد برای سجده و وارد در سجده اول هم شد.

یادش آمد که باید رکوع به جا بیاورد، اینجا چطور؟

آیا نمازش درست است و این سجده را باید رها کند و برگردد قیام کند و بعد برود به رکوع؟

یا اینکه خیر، نمازش باطل است؟

مشهور قائل اند به بطلان و قول غیر مشهور این است که این نماز باطل نیست؛ چون سجدتین رکن نماز است و سجدتین را به جا نیاورده و به سجده دوم نرفته و به سجده اول رفته است.

این هم رکن نیست؛ بنابراین سجده را بهم می زند و بلند می شود و قیام می کند، می رود رکوع.

دلیلش همین است که سجدتین رکن است و سجده واحد، رکن نیست.

پس نمازش درست است و رکنی اضافه نشده و رکوعی ترک شده و می تواند برگردد و آن رکوع را انجام دهد.

معلوم است که اگر سجدتین را به جا آورد، یعنی بلند شد و رفت سجده دوم، دیگر رکن زیاد شده است و سجدتین است و دو تا سجده کامل به جا آورده و رکن زیاد شده است؛ بنابراین قطعا نمازش باطل است.

اما اگر رفته به سجده اول یادش آمده، رکن نیست یا سجده اول را هم به جا آورده و بلند شده نشسته یادش آمده؛ پس باز هم برگردد رکوع را به جا بیاورد.

برای خاطر اینکه این سجده تنها اگر چه سجده تام است، ولی رکن نیست؛ بنابراین نمازش درست است و برگردد رکوع را به جا بیاورد.

این قول، قولی است که امام اختیار کرده، صاحب عروه اختیار کرده و صاحب حدائق و مدارک آن را اختیار کرده است و عده ای از فقها قائل به این قول اند و به این فتوا داده اند.

اما قول مشهور خلاف این است.

مشهور هم نه به استناد اینکه مثلا رکن اضافه شده؛ چون رکنی اضافه نشده و سجدتینی به جا آورده نشده که رکن اضافه شده باشد.

بنابراین آنها باید برای حکم به بطلان، دنبال یک دلیل دیگری بگردند برای اثبات اینکه این دخول در سجده اول یا برخواستن از سجده اول، موجب بطلان نماز است و این دلیل می خواهد.

باید دید دلیل مشهور در اینجا چیست.

چند تا روایت است در اینجا.

موثقه اسحاق بن عمار ... می گوید از امام پرسیدم راجع مردی که رکوع را فراموش کرد، باید چکار کند؟

امام فرمود استقبال کند، یعنی به سراغ رکوع برود.

برگردد که هر چیزی را در جای خودش قرار دهد؛ آن رکوع از دست رفته و نمی شود دوباره آن را در جای خودش بیاوریم و قرار دهیم و این اعاده معدوم است.

مشهور استفاده کرده اند که معلوم می شود نماز باطل است و باید دوباره نماز را اعاده کند و اطلاق هم دارد.

باب 10 از ابواب رکوع حدیث دوم

می شود به اطلاق این روایت اشکال کرد و کسانی که قائل به صحت نماز هستند، این روایت را دیده اند.

این روایت را کافی برای اثبات بطلان نماز نیافته اند.

چه اشکال دارد که رکوع را برگردیم که از دست رفته، این را در جای خودش انجام دهیم؛ بنابراین نمی شود به اطلاق این روایت تمسک کرد و بگوییم در هر حال، اگر رکوع ترک شد، در هر حالی، نماز باطل است.

این قول مشهور است و روایت اطلاق دارد.

اما طرف مقابل می گوید این روایت اطلاق ندارد و ما می توانیم رکوعی که از دست رفته را در جای خودش قرار دهیم.

روایت دوم صحیحه رفاعه است از امام صادق ... مردی یادش رفت رکوع کند و سجده را به جا آورد و بلند شد.

یعنی هر دو سجده را به جا آورده و قیام کرده.

بنابراین رکن اضافه شده در اینجا.

امام فرمود استقبال کند.

ظاهر سوال این است که دو سجده را به جا آورده و بعد هم قیام کرده؛ بنابراین به این روایت نمی شود تمسک کرد.

چون ظاهرش این است که وی رکوع را فراموش کرده و رفته سجده و دو تا سجده را هم به جا آورده و تمام کرده و بلند شده وارد رکعت دیگری شده است.

خب معلوم است که رکوعش ترک شده و رکنی ترک شده و بعد دو تا سجده هم به جا آورده و این هم رکن زیاد شده است، پس نمازش باطل است و ربطی به ما نحن فیه ندارد و به این روایت نمی شود استناد کرد.

آدرس روایت باب 10 حدیث اول

روایت سوم خبر ابی بصیر ... از امام سوال کرده از مردی که رکوع را فراموش کرده و امام گفت باید اعاده کند.

روایت باب 10 حدیث چهارم

این روایت یعنی وقتی یادش می آید که دیگر محلش گذشته است و باید اعاده کند.

ولی مطلق نسیان رکوع که اعاده ندارد.

پس معلوم می شود این وقتی است که محل رکوع گذشته است و باید اعاده کند.

بنابراین مشهور به این روایت هم استناد کرده اند برای بطلان نماز در فرض مورد بحث ما.

اما این روایت هم آنهایی که فتوای مشهور را قبول ندارند می گویند به این روایت هم نمی شود استناد کرد.

یک روایت دیگری هم داریم آن روایتی که از ابوبصیر است می گوییم صحیحه ابو بصیر.

این روایت می فرماید ... اگر مردی می داند یک رکعت از نماز ترک کرده و دو تا سجده به جا آورده و رکوع را هم فراموش کرده است ... این هم شاهد مدعای ما نیست، چون روایت می گوید دو سجده را به جا آورده است.

دو تا سجده رکن است و رکن زیاد شده و بنابراین نماز باطل است.

اینکه اینها مستند مشهور است و گروه دوم به اینها اعتماد نمی کنند به خاطر این است که دلالت این روایات بر مدعا، مورد اشکال است.

 

logo