1402/09/16
بسم الله الرحمن الرحیم
مساله بیست و سوم
محتويات
0.1- فروع این مساله0.2- فرع اول
0.3- تعارض در کلام صاحب عروه
0.4- بررسی تعارض دو فتوای صاحب عروه
0.5- فرع دوم
0.6- فرع سوم
0.7- حاشیه مرحوم خویی
0.8- تحلیل و بررسی فتوای آقای خویی
موضوع: مساله بیست و سوم
... اگر شک کردیم که این آیه یا کلمه را درست گفتیم یا درست نگفتیم.
این دو حالت دارد، یکی این است که هنوز تجاوز از محل صورت نگرفته و دوم اینکه تجاوز از محل صورت گرفته است.
... اگر هنوز تجاوز نکرده باید اعاده کند.
آیا قاعده فراغ شامل این می شود یا نمی شود؟
باید در داخل فعل بعدی شده باشیم یا خیر؛ حتی داخل در فعل بعدی هم لازم نیست بشویم.
اگر این را بگوییم که لازم نیست داخل در فعل بعدی بشویم، فراغ شرط است، آنوقت احتیاج به اعاده ندارد.
اما اگر گفتیم شرطش دخول در فعل بعدی است، آنوقت تجاوز از محل صورت گرفته است.
ایشان می گوید باید اعاده کند اگر تجاوز نکرده است و اگر از محل تجاوز کرده است و از محل گذشته است و در عین حال می تواند برگردد و اعاده کند.
اگر شک کرد دوباره، عیبی ندارد و تکرار کند ولی ... وسواس نباشد و الا اعتناد به شک خود نکند.
فروعی در اینجا داریم.
0.1- فروع این مساله
فرع اول همین است که وجوب اعاده یک کلمه یا یک آیه ای که شک کردیم در صحت آن قبل از تجاوز از محل و پیش از تجاوز از محل.
دوم بعد از تجاوز و یک فرع است.
فرع سوم هم راجع به جواز تکرار است به شرطی که وسوسه نباشد.
0.2- فرع اول
فرع اول راجع این است که قبل از تجاوز از محل شک می کند.
مرحوم صاحب عروه می فرماید ... نمی داند صحیح خوانده یا نخوانده است، نه در اصل اتیان.
یک زمان شک در اصل اتیان است که خب اصل عدمش است و حتما باید انجام دهد.
اگر شک در صحت است، اینجا دو حالت دارد، ... اگر وارد عمل بعدی شده و از محل گذشته است در عدم تکرار اشکالی نیست.
قاعده فراغ بدون شک اینجا را در بر می گیرد وقتی از محل گذشته است و مشمول قاعده فراغ است بدون هیچ شک و تردیدی.
اگر وارد فعل بعدی نشده که مورد بحث است که آیا قاعده فراغ این را شامل می شود یا نمی شود.
اگر قبل از تجاوز از محل باشد، اقوی عدم توجه به شک است و نظر ایشان این است که قاعده فراغ این مورد را هم می گیرد و لزومی ندارد که وارد فعل بعدی شده باشد.
... سپس احتیاط می کند که نماز را تمام کند و نماز را از نو بخواند.
در صورتی که از اذکار و افعال باشد، به جز تکبیر الاحرام که اینجا مساله احوط نیست و باید حتما برگردد و نماز را از نو بخواند.
مساله 12 از مسائل احکام شکوک
0.3- تعارض در کلام صاحب عروه
صاحب عروه در مسائل قرائت گفته است که اگر واجب اعاده است اگر تجاوز نکرده است و این مطلب با آن مطلب قبلی منافات دارد که بیان کردند اقوی عدم اعاده است.
آنجا گفته اقوی قاعده فراغ اینجا را می گیرد و لازم نیست برگردد و اعاده کند و احتیاط هم مستحبی بود.
اما اینجا می گوید واجب است اعاده کند اگر تجاوز از محل نکرده است.
قصد ایشان تخصیص است یا نه؟؟
... ولی اگر شک وی تکرار می شود در صورتی که ناشی از وسواس نباشد، ایشان می تواند باز هم اعاده کند و احتیاط کند ولی اگر وسواس است این کار را نکند.
... در صورتی که وسواس باشد، اگر از راه وسوسه این را اعاده می کند، در صحت این نماز اشکال است و معلوم نیست نماز وی درست باشد.
چون نهی دارد از اینکه دنبال وسوسه باشد و نهی در عبادت هم موجب فساد است و به خاطر همین می گویند یشکل الصحه.
این هم مساله 12 از مسائل قرائت.
0.4- بررسی تعارض دو فتوای صاحب عروه
اما این دو فتوا باهم اختلاف دارد زیرا در یکجا گفته اقوی عدم التفات است اگر از محل نگذشته است و اینجا می گوید وجوب اعاده است اگر از محل نگذشته است.
آیا آن عام است و این مخصص است و می خواهد این را تخصیص بزند؟
یا عدول کرده از فتوای قبلی و فتوای خود را تغییر داده است یا فراموش کرده است آنجا آنطور فتوا داده است.
بهر حال بحث در این است و اصل مبنای بحث در این است که ببینیم قاعده فراغ شامل می شود صورتی که وارد فعل بعدی نشده یا شامل نمی شود.
قدر متیقن از قاعده فراغ، دخول در فعل غیر است و این قسمت قدر متیقن نیست و باید دید شامل می شود یا نمی شود و اقوی این است که بگوییم شامل می شود.
این اولین فرعی که در این مساله مطرح بود.
0.5- فرع دوم
... یجوز اعاده ... احتیاطا اگر تجاوز کرده، با اینکه در قاعده فراغ داریم که به این شک اعتناء نشود؛ در عین حال اگر احتیاطا، برگردد و اعاده کند، احتیاط راه نجات است.
روایت هم داریم که ... .
این هم فرع دوم این مساله است.
0.6- فرع سوم
اما فرع سوم راجع وسواس است.
صاحب هم این را دارد که به وسواس اعتنا نکند؛ کسی که وسواس است اگر اعاده کند، در صحت این نمازش هم شک است.
مساله 12 از مسائل قرائت
0.7- حاشیه مرحوم خویی
ایشان می فرماید ... کسی که وسواس است اگر اعاده می کند، بعید نیست که بگوییم نماز وی صحیح است و درست است.
0.8- تحلیل و بررسی فتوای آقای خویی
علت صحبت ایشان واضح نیست؛ زیرا کاری که ایشان می کند مورد نهی و حرام است.
حرمت دارد.
قرائت حرام است ولی ایشان می گوید صحت بعید نیست.
اگر بگوییم قرائت محرمه ضرر می زند، باید بگوییم نماز وی باطل است، چنانچه مرحوم حکیم این مساله را در مستمسک بیان کرده است که مبنا این است که قرائت محرمه مضر در نماز است و پس باید بگوییم نماز وی باطل می شود.
جلد 6 مستمسک ص 178
راه حلی هم برای فرمایش آقای خویی داریم.
و آن این است که نهی به وسوسه تعلق گرفته به نماز تعلق نگرفته است؛ یعنی این مساله اجتماع امر و نهی است.
مثلا نهی تعلق گرفته به غصب و امر تعلق گرفته به نماز و نهی به نماز تعلق نگرفته است ... .
لذا فرمایش آقای خویی وجه اش همین است که نهی به نماز تعلق نگرفته است و به وسوسه تعلق گرفته است.
به سوء اختیار مکلف وسوسه با نماز جمع شده و با اینکه نهی به نماز تعلق نگرفته آیا می توان گفت نماز باطل است؟؟
کسانی که می گویند باطل است می گویند اجتماع امر و نهی است و در اجتماع امر و نهی، نظر شان این است که موجب فساد در عبادات است.
آنهایی هم که می گویند خیر، موجب فساد نیست و حکم به صحت می کنند.
... مقدمه آن حرام است.
آیا حرمت مقدمه به ذی المقدمه سرایت می کند؟ معلوم نیست.