1402/08/24
بسم الله الرحمن الرحیم
مساله هجدهم
محتويات
0.1- فرع اول مساله0.2- نظر سایر فقها
0.3- کاشف الغطاء
0.4- نتیجه گیری
0.5- مرحوم نراقی
0.6- علامه
موضوع: مساله هجدهم
... این مساله دو تا فرع دارد.
0.1- فرع اول مساله
شخص می خواست تسبیح بگوید و سبق لسان به قرائت پیدا کرد و حالا این دو حالت دارد یا این است که این قرائت عن قصد است ولو قصد ارتکازی است و درست است و نیازی ندارد برگردد.
اگر هیچ قصدی نیست نه قصد ارتکازی و نه قصد غیر ارتکازی، آنوقت باید برگردد و یا این را بخواند یا سوره حمد بخواند.
خلاصه باید عن قصد باشد.
بنابراین ما باید جزء جزء نماز را که می خواهیم انجام بدهیم باید قصد کنیم و قصد کنیم رکوع یا سجود را ...
معنای آن و مقتضای آن این است که تمام اجزای نماز باید عن قصد ادا شود حالا یا قصد فعلی یا قصد ارتکازی.
سوال این است که ما وقتی نماز را شروع می کنیم و این نماز را که قصد می کنیم، قصد می کنیم نمازی را که دارای این اجزاء است، بنابراین از اولی که قصد نماز می کنیم، ما قصد اجمالی داریم که کل را قصد می کنیم و در ضمن کل، قصد اجزا هم داریم.
چون می شود قصد و نیت اجمالی.
حالا سوال این است که آیا همان نیت اجمالی که در اول نماز داریم که کل نماز را قصد می کنیم و در ضمن این کل، اجزا هم به تبع مقصود است، آیا آن نیت کفایت می کند یا آن نیت کفایت نمی کند و ما باید برای جزء جزء نماز هی نیت هی نیت کنیم.
آیا این لازم است یا لازم نیست.
نتیجه فرمایش امام این است که هر جزئی نیت می خواهد.
... اگر نیت اصلا نیست حتی ارتکازی هم نیست اقوی این است که به این اکتفا نکند، اگر این نیت ولو ارتکازی تحقق پیدا کند، اقوی صحت است.
حاصلش این است که هر جزئی قصد می خواهد.
0.2- نظر سایر فقها
صاحب عروه می گوید ... می خواست حمد بخواند و قصد کرد حمد را ولی سبق لسان پیدا کرد تسبیح گفت، ایشان فتوا نمی دهد برخلاف امام، می گوید احوط این است که اکتفا نکند و عکس آن هم همین است.
احوط این است که اکتفا نکند.
اگر بدون توجه و بدون قصد و قصدی هم نداشت حمد را شروع کرد یا تسبیح را شروع کرد بدون قصد خلاف که اشتباه کند، بلکه از اول قصد نکرده چیزی را و غفلتا سوره را شروع می کند.
اقوی است که کفایت می کند هرچند عادتش خلاف آن است یعنی همیشه حمد می خواند ولی الان تسبیح خوانده است.
اقوی این است که به این اکتفا کند.
این فتوای سید ملایم تر است و تا این حد را قبول کرده که کافی است، یعنی نیت نمی خواهد اگر نیت خلاف نکرده است ولی اگر نیت خلاف کرده است و بعد اشتباه این را خوانده چون خلاف نیت عمل کرده می گوید احوط عدم اجتزا است.
ولی اگر غلفتا شروع کرده و نیت خلاف نداشته ایشان می گوید اقوی این است که مجزی است.
از اینجا بر می آید ایشان نرم تر و ملایم تر است می خواهد بگوید همان قصد اجمالی که در اول نماز بوده همان برای ایشان کفایت می کند.
بنابراین برای جزء جزء این نماز لازم نیست که قصد خاصی داشته باشیم.
مساله هفتم از مسائل مربوط به رکعت های آخر نماز
0.3- کاشف الغطاء
در بین محشین، مرحوم کاشف الغطاء استاد صاحب جواهر ... ایشان فتوای صریح داده که نیازی به اینکه ما در جزء جزء نماز قصد کنیم نیست و همان قصد اجمالی اول برای نماز، نسبت به اجزاء کفایت می کند.
عبارت ایشان در حاشیه عروه است ... اقوی این است که این قصد لازم نیست.
اگر یکی را قصد کرد و دیگری را آورد، عمدا این کار را کرد یا سهوا این کار را کرد، می گوید مجزی است چون این جزئی از نماز است چون از اول قصد اجمالی بوده، چون این چیزی که ایشان انجام می دهد موافقت با امر واقعی است و از مکلف هم چیزی جز مخالفت با امر نخواسته اند.
حمد بیاورد موافقت با امر است تسبیحات بیاورد موافقت با امر است چه قصد کرده یا نکرده بهرحال عمل موافق با امر است.
جایی برای اشکال در اینجا نیست و قصد اجمالی ما را از اینکه جزء جزء قصد کنیم بی نیاز می کند.
این مطلب و نکته فقط در مورد قرائت و تسبیح نیست و در مورد سایر اجزا هم همین است مانند ذکر سجود و رکوع و این بحث آنجا هم می آید و منحصر به آن نیست.
این حرف ایشان در حاشیه همان مساله در عروه است.
0.4- نتیجه گیری
نمی دانیم باید به قصد اجمالی اکتفا کنیم یا نکنیم؛ اگر بگوییم کافی است، لازم نیست یکی یکی قصد کند و اگر کافی نیست باید هر جزء را قصد کند.
صاحب عروه هم تمایلش به همین است که آن قصد اجمالی کفایت می کند.
زیرا گفته است اگر غفلتا یکی را شروع کند و قصد نداشت درست است و مامور به حاصل شده است.
این قصد استقلالی ندارد ولی آن قصد اولی که به کل تعلق گرفته برای این هم است.
همین کفایت می کند.
در ماتی به هم قصوری ندارد و هیچ مشکلی ندارد.
0.5- مرحوم نراقی
فتوای صریح داده اند و می گوید ... لازم نیست و واجب نیست قصد کنیم قرائت را یا تسبیح را در حین شروع و این قصد نمی خواهد.
اصل این است که تعیین بر ما واجب نیست.
آن قصد اجمالی که اول داشتیم و قصد قربت کردیم و آن هم معتبر است در عبادت، همان کفایت می کند.
ج 5 مستند ص 154
در ادامه می فرماید ... نیتش اگر این بود که حمد بخواند و دیگری را خواند، می تواند ادامه بدهد و می تواند عدول کند و دیگری را بخواند و ازاد است.
نظر استاد هم بر همین است.
... تعیین واجب نیست و همان قصد اجمالی که به کل تعلق گرفته کفایت می کند.
دلیلی نداریم که بگوید هر جزئی را که می خواهیم انجام بدهیم باید نیت کنیم.
همچین دلیلی نداریم که اگر قصدش تسبیح بود و سبق لسان کرد و دیگری را خواند بگوییم کفایت نمی کند و باید برگردد.
دلیل می خواهد.
... همین سبق لسان برای این است که در عمق ذهن ایشان است که یا این است یا آن.
معلوم است که زمینه دارد که این را می خواند و چرا چیز دیگری نمی خواند که مربوط به نماز نیست.
معلوم است در ذهن ناخودآگاه ایشان قرائت و ذکر است و در ذهن خودآگاه یکی را گفت و ریشه آن در ناخودآگاه است.
ما دو تا وجدان خود آگاه و ناخود آگاه داریم؛ همین هم با نیت است و اشکالی ندارد.
در ادامه می فرماید ... اگر بگوییم باقی بماند آیا این را هم از اول شروع کند یا لازم نیست که از اول شروع کند.
0.6- علامه
... علامه در ذکری گفته است که باید از اول شروع کند بخواند چون نیت نداشته.
صاحب حدائق تمایلش به این است که لازم نیست برگردد و ادامه بدهد.
مستند می گوید فرمایش صاحب حدائق اقرب است و استدامه حکمی کفایت می کند در آن قصد قربتی که معتبر است در عبادت.
از اول قصد قربت داشته و قصد اجمالی این اجزا را داشته بنابراین کفایت می کند و دلیلی نداریم که بیشتر از این لازم باشد برای ایشان.
... صریح بیان می کند نمی خواهد هر جزئی را قصد کند.
آدرس مستند همان ج 5 ص 155