« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد احمد بهشتی

1402/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

تسبیحات اربعة

موضوع: تسبیحات اربعة

راجع به عدد تسبیحات، 8 تا قول در این باره ذکر کردند، صاحب جواهر، مرحوم نرافی و ... .

برخی گفتند ذکر کفایت می کند حالا یا تسبیح اربعه باشد یا هر ذکری باشد و کفایت می کند؛ مخصوصا از قول علامه مجلسی نقل کردند ... .

به نظر من از مجموع اخبار اینطور استفاده می شود که می شود به مطلق ذکر اکتفا کرد.

این فرمایش را مرحوم صاحب جواهر در جلد 10 ص 41 نقل کرده است.

صاحب جواهر می فرماید ... غیر از علامه مجلسی کس دیگری ندیده ام که به این مطلب تصریح کرده باشد.

ممکن است بگوییم عدم الوجدان لا یدل علی عدم الوجود.

چه بسا بوده و شما پیدا نکردید ... .

البته جماعتی از متاخرین این احتمال را داده اند که برخی از متبحرین این را گفتند ... .

این اقوالی است که ما توفیق تتبع آنها را پیدا کرده ایم.

همان جلد 10 ص 41

اگر این قول مجلسی را ضمیمه کنیم به سایر اقوال ... صاحب جواهر می گوید اگر این قول را اضافه کنیم، در مورد عدد تسبیحات 15 تا قول داریم.

ذکر عیبی ندارد که بگوییم مستحب است، بلکه تکرار آن افضل است و اگر استغفار را به تسبیحات اربعه اضافه کنیم خوب است.

سپس از قول ماجدیه می گوید اگر اینها را 3 بار تکرار کنیم البته بهتر است.

روایت عبید ... راجع به دو رکعت آخر نماز ظهر، امام فرمود تسبیح را می گویی و حمد خدا را به جا می آوری و استغفار هم می کنی.

اگر خواستی می توانی به جای اینها فاتحه الکتاب بخوانی که هم حمد دارد و هم دعا دارد.

پس آن هم جامع است و تسبیح اربعه هم جامع است هم حمد دارد و دعا هم دارد.

پس باهم تطابق می کند.

روایت عبید باب 42 حدیث اول

پدر عبید هم زراره روایت دارد از امام صادق علیه السلام ... این 17 رکعت 7 اش سنت است و در 7 رکعت قرائت نداریم.

ولی تسبیح دارد، تحلیل دارد، تکبیر هم دارد و دعا هم دارد. آدرس همان آدرس باب 42 حدیث ششم

0.1- تعارض روایات افضلیت تسبیح بر قرائت

روایت داریم راجع افضلیت تسبیح بر قرائت و این روایت هم متعدد است و مستفیض است.

مساله افضلیت برای جماعتی از قدما و متاخرین نسبت داده شده و افضلیت داده اند.

روایات افضلیت مستفیض است و با روایت خبر علی بن حمزه هم معارض دارد.

این خبر دلالت بر مساوات می کند که تسبیح اربعه و حمد مساوی هستند.

این روایت اولا ضعف سند دارد و از نظر سند علی بن حمزه ضعف دارد و می توان این دلیل را رد کرد و اگر رد نخواهیم بکنیم می توانیم تاویل کنیم.

می توانیم بگوییم یعنی مساوی در اجزا هستند نه مساوی در فضیلت؛ به این ترتیب روایت علی بن حمزه با روایات افضلیت نمی تواند معارضه کند، چون یا سندش ضعیف است یا اینکه قابل تاویل است و می توان تاویل کرد.

این یک معارضه که قابل جواب است.

معارضه توقیع است که مضمون روایت را قبلا خواندیم که قرائت، تسبیح را نسخ کرده است و این را می شود با روایت افضلیت تسبیح تعارض می کند و این را می شود به نحویی جمع کرد که از تعارض خارج کنیم.

به این صورت که بگوییم که مقصود اولویت قرائت است چون نسخ حقیقی که در اینجا نیست.

مراد از نسخ، مراد و معنای آن اولویت قرائت است برای امام.

یعنی بگوییم مربوط به ماموم نیست و مربوط به نماز فرادا نیست و امام بهتر است امام قرائت حمد کند و ماموم تسبیح بخواند و در این صورت با روایت افضلیت تعارض نمی کند.

این یک نحوه جمعی است بین روایت توقیع و روایات افضلیت تسبیح.

برای این جمع شاهدی داریم صحیحه منصور از ابی عبدالله ... .

اگر امامت می کنید در دو رکعت آخر، فاتحه الکتاب بخوان و اگر فرادا می خوانی و تنهایی و در سعه هستی ... .

این قرائت را می خواهی انجام بدهی یا تسبیح بخوانی.

وسائل باب 51 حدیث 11

0.2- بررسی اقوال و نتیجه گیری

می توان به اجماع منقول متواتر محقق استناد کرد، دیگر مساله تخییر جا می افتد و معمولا فقهای معاصر فتوای به تخییر می دهند و این را دلیل بگیریم در روایات متعارض.

در مساله تخییر اقل و اکثر، بیان شد که این هم ثابت است و می شود با اجماع ثابت کرد.

اوامری که در ادله آمده، مقصود وجوب تخییری است؛ یا واجب تخییری مطلق است یا افضل افراد است.

پس حکم در مساله این است که بین اقل و اکثر هم تخییر داریم، منتهی اکثر افضل افراد است و بهتر است.

جلد 5 ص 151

مرحوم صاحب جواهر هم می فرماید 12 تسبیح مجزی است به جای قرائت، بدون اختلاف؛ بلکه اجماع منقول و محصل هم داریم.

این هم مقطوع به است که ما به جای قرائت حمد، تسبیح بگوییم.

جلد 10 جواهر ص 26

روایت حمیری و توقیع را بخوانیم ... .

معنای توقیع این است که با قرائت، تسبیح نسخ شده ولی نسخ وجوب تسبیح نشده است.

نسخ جواز هم نشده است اجماعا که نه وجوب تسبیح نسخ شده و نه جواز آن؛، مراد این است که افضلیت تسبیح نسخ شده است است نه اینکه اصل تسبیح نسخ شده است.

بنابراین مساله تخییر بین قرائت و تسبیح را می شود قبول کرد.

مستند ج 5 ص 141

قدر متیقن از روایت حمیری این است که افضلیت تسبیح نسخ شده است و دلالت بر افضلیت قرائت ندارد و چنین چیزی استفاده نمی شود.

 

logo