« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد احمد بهشتی

1402/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

وجوب جهر به قرائت در نماز جمعه

موضوع: وجوب جهر به قرائت در نماز جمعه

بحث درباره این است که آیا قرائت حمد و سوره در نماز ظهر روز جمعه نه نماز جمعه، آیا واجب است به جهر بخوانیم یا مستحب است به جهر بخوانیم و باید چه کرد.

روایات دو دسته بود؛ دسته اول روایاتی بود که دلالت بر وجوب می کرد.

دو روایت هم داشتیم از جمیل و از محمد بن مسلم که مضمون شان یکی است و فرمودند که ... در نماز ظهر، امام قرائت را به جهر نمی خواند.

اگر فعل نهی است دلالت بر حرمت می کند و اگر فعل نهی نیست و نفی است، باز هم دلالت بر حرمت می کند.

پس بین دو دسته روایت در اینجا تعارض است و باید چه کرد.

0.1- جمع بین دو دسته روایات

برخی آمدند به صورتی جمع کردند اما جمع شان، جمع شان عرفی نیست و غیر عرفی است.

مثلا مرحوم حکیم در مستمسک می فرماید که ... این نهی که در این دو روایت جمیل و محمد بن مسلم آمده حمل بر نفی وجوب کنیم بنابر اینکه جهر در نماز جمعه واجب باشد یا حمل بر نفی تاکد استحباب کنیم بنابر اینکه قرائت در نماز جمعه، جهر اش مستحب است.

اینجور جمع کنیم تا تعارض از بین برود.

اما جمع باید جمع عرفی باشد به قول مرحوم شیخ انصاری در مکاسب، جمع تبرعی فایده ندارد و باید جمع عرفی باشد.

جمع عرفی یعنی مثلا حمل کنیم عام را بر خاص یا مطلق را بر مقید و تعارض از بین می رود.

یا ظاهر را بر اظهر که اینها جمع عرفی است و عام و خاص ظاهر و اظهر است و همینطور مطلق و مقید.

لذا ظاهر را بر اظهر حمل می کنیم که جمع عرفی است.

اما اینکه به میل و دلبخواه خودمان بین دو روایت جمع کنیم، این جمع عرفی نیست و معلوم نیست این جمع غیر عرفی مطلوب شارع مقدس باشد.

لذا پس به این جمع نمی شود اعتماد و اعتنا کرد.

خودشان می فرماید ... ما به ظاهر آن نصوص دسته اول که می گویند به جهر بخوانید عمل می کنیم و ... .

دو روایت اخیر را حمل بر تقیه می کنیم.

لذا اگر حمل بر تقیه شود تعارضی در بین نخواهد بود.

جلد 6 مستسمک ص 125.

بیان شد که دلیل قاطعی بر اینکه این دو روایت تقیه صادر شود، نداریم.

باید محرز شود و مطمئن شویم که این دو روایت از روی تقیه صادر شده است.

شیخ الطائفه فقط گفته است و دیگران نگفتند؛ لذا اینکه این دو روایت را حمل بر تقیه کنیم، این هم اطمینان آور نیست.

جمع عرفی هم نداریم که بین دو دسته روایت جمع کنیم و تقیه هم معلوم نیست و باید حکم به تساقط بکنیم.

تعارضا تساقطا؛ وقتی باهم تعارض می کنند حکم به تساقط می کنیم.

بعد از حکم به تساقط، باید دید تکلیف به جهر و اخفات چیست.

می رسیم به همان چیزی که مرحوم بروجردی گفته است که احتیاط اخفات است و همچنین مرحوم امام فرمودند که احتیاط اخفات است و باید احتیاط به اخفات کنیم.

0.2- نظر استاد

آیا این احتیاط، اطمینان آور است؟؟؟

روشن نیست برای ما.

استاد فرمودند ... احتیاط این است که احتیاط نکنیم و بگوییم رجاء حکم به استحباب جهر می کنیم؛ به خاطر آن روایات صحیحه ای که دلالت بر استحباب دارند و خصوصا احتمال اینکه این دو روایت از روی تقیه صادر شده باشند هم داریم بنابراین جهر را رجاء بپذیریم.

و الله العالم.

0.3- مساله یازدهم

...

ملاک جهر، این است که جوهره صدا ظاهر شود و ملاک اخفات این است که جوهره صدا ظاهر نشود.

...

اگر ما اینجور جهر را تعریف کنیم که کسی کنار آدم است بشوند جهر است و اخفات این است که کسی که انسان کنار وی است نشنود.

این تعریف درست نیست.

...

افراط در جهر هم درست نیست مانند فریاد کشیدن که جایز نیست.

...

اخفات هم به گونه ای هم باشد که خودش هم صدای خودش را نشوند هم صحیح نیست.

پس جهر این است که اگر کسی کنار وی است و کر نیست بشنود و اخفات این است که اگر خودش کر نیست صدای خودش را بشنود.

این نظر حضرت امام است.

0.4- بررسی تعاریف

خیلی از فقها تعریف دوم را مطرح کردند نه تعریف اول را.

...

حداقل جهر این است که آن کسی که نزدیک است بشوند یا تقدیرا یا تحقیقا.

تقدیرا یعنی اگر سر و صدا نبود یا کر نبود می شنوید ولی کر است؛ یعنی اگر مانع نباشد بشنود ولی اگر مانع است تقصیر صدا نیست تقصیر مانع است.

این فرمایش عده ای از بزرگان است.

جلد 5 مستند ص 162

اخفات هم مقابل جهر است ... .

اخفات این است که فقط خودش صدای خودش را بشنود ولو تقدیرا و تحقیقا لازم نیست؛ اگر شلوغ نباشد و کر نباشد.

این به اصحاب نسبت داده شده است.

در کتب مذکور محقق حلی و علامه حلی ادعای اجماع کرده اند.

...

محقق ثانی کرکی هم گفته است جهر همان اظهار صوت است ... .

بنابر اول جهر یعنی اسماع غیر مطلقا ... .

مطلقا ظاهرا به لحاظ قید اخفات است که در اخفات خودش بشوند و در جهر، غیر بشوند مطلقا.

مطلقا قید است در جهر که هم خودش بشنود هم غیر ولی در اخفات این است که فقط خودش بشنود..

...

اگر ملاک جهر این است که صدا را ظاهر کند ... اینکه باید اظهار صوت کند اسماع غیر هم باید باشد یا نباشد یا مطلق است؟

آدرس مستند جلد 5 ص 163

0.5- جمع بندی

بنابراین شاید اظهار صوت که در تعریف دوم آمده است بشود با تعریف در متن تحریر که جوهر صوت ظاهر شود را هماهنگ کنیم.

بنابراین بگوییم دو تا تعریف داریم.

یکی اسماع غیر و یکی هم اظهار صوت اعم از اینکه اسماع غیر باشد یا نباشد.

آنوقت اظهار صوت با ظهور جوهره صوت را می شود برهم منطبق کرد که نتیجه این دو تعریف یکی خواهد بود.

مرحوم نراقی در مستند زیاد بحث کرده است ... .

تصویت همراه با اینکه دیگری صدا را بشنود نه اینکه داد بزند و باید حداقل تصویت را انجام دهد نه اینکه فریاد بزند و در قرآن هم آمده است ... .

اینها افراط و تفریط است.

... در اخفات زمزمه ای باشد همراه با اینکه دیگری نشنود و اسماع نباشد؛ سمع باشد که خودش بشنود ولی اسماع هم نباشد که دیگری هم بشنود.

اخفات این نیست که همهمه ای داشته باشد یا اینکه برخی حروف را سوت بکشد مانند صاد.

یا قلقله داشته باشد که به هیجان بیاورد.

...

این حجر و منعی ندارد.

آدرس جلد 5 مستند ص 165

صاحب جواهر می فرماید ... .

اقل جهر این است که اگر کسی صحیح السمع باشد و گوشش سنگین نباشد، اگر استماع کند بشوند.

ایشان می گوید هیچ خلافی بین علما نیست؛ ادعای هم اجماع هم می کند.

اخفات یعنی خودش بشنود اگر می شنود؛ اجماع در تذکره و منتهی و معتبر مطرح شده است.

تکلیف ما در دو تعریف که باید چه کنیم و آیا این دو تعریف یکی است یا متفاوت است جلسه بعد ... .

 

logo