« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محمدعلی ‌بهبهانی

1404/01/20

بسم الله الرحمن الرحیم

مساله1:تقسیم الخمس و سهامه و شرائط المستحقین/مستحقين الخمس /كتاب الخمس

موضوع: كتاب الخمس/مستحقين الخمس /مساله1:تقسیم الخمس و سهامه و شرائط المستحقین

فصل دوم: درباره تقسیم خمس و مستحقین آن

تقسیم خمس، سهام و شرایط مستحقین

صاحب عروة(قدس سره) فرموده اند:

مسأله 1: خمس به شش سهم تقسیم می‌شود، بر اساس نظر صحیح. سهمی برای خداوند متعال، سهمی برای پیامبر(صلی الله علیه و آله) و سهمی برای امام(علیه السلام) این سه سهم اکنون متعلق به صاحب الزمان(ارواحنا له الفداء و عجل الله تعالی فرجه) هستند. سه سهم دیگر برای یتیمان، مساکین و ابن سبیل است.

در سه سهم آخر، شرط ایمان لازم است، و در مورد یتیمان شرط فقر، و برای ابن سبیل، نیازمندی در محل دریافت خمس، حتی اگر در وطن خود غنی باشد. همچنین، بین اینکه سفر او در طاعت یا معصیت باشد تفاوتی وجود ندارد.

عدالت در مستحقین شرط نیست، هرچند اولویت با رعایت مرجحات است (اگر بین دو نفر عادل و فاسق مردد باشیم، رعایت شخص عادل بهتر است. این به عنوان احتیاط مستحب می باشد). همچنین، اولویت(احتیاط مستحب) دارد که خمس به مرتکبان گناهان کبیره، خصوصاً کسانی که به گناهان خود تظاهر می‌کنند، داده نشود. بلکه فتوا بر عدم جواز است اگر پرداخت خمس موجب کمک به گناه شود، به‌ویژه اگر منع پرداخت سبب بازداشتن گناه باشد.

مستضعفین:

در مورد مستضعفین، صاحب عروة(قدس سره) فرموده‌اند که مستضعف هر فرقه‌ای به آن فرقه ملحق می‌شود در حکم. در این باره قبلاً شرط ایمان ذکر شده بود(یعنی باید شیعه باشند)، اما بحث مستضعف به گونه‌ای مطرح شده که برخی آن را این‌گونه تفسیر کرده‌اند: مستضعفین کسانی که دنبال حق هستند و عناد ندارند، بلکه فعلاً حق را نمی‌شناسند و تقصیری ندارند، زیرا کسی نیست که حق را به آنان یاد بدهد.[1]

بعضی دیگر فرموده اند: مستضعف به معنای سفیه و ابله است، یعنی کسی که عقل و ایمان ندارد[2] . احتمال نیز وجود دارد که صاحب عروة هر دو معنا را اراده کرده باشند.

مطلب اول: سهام مستحقین خمس

مبحث اول: تقسیم خمس

در اینجا دو نظریه وجود دارد:

نظریه اول: تقسیم خمس به شش سهم

نظر شیخ طوسی(قدس سره):

شیخ طوسی(قدس سره) فرموده‌اند: «وقتی امام(علیه السلام) خمس را دریافت کند، باید آن را به شش قسمت تقسیم نماید: سهمی برای خداوند، سهمی برای رسول خدا، و سهمی برای ذی‌القربی. این سه سهم متعلق به امام قائم مقام پیامبر(صلی الله علیه و آله) است و او می‌تواند آن را در نیازهای خود، خانواده‌اش و همچنین هزینه‌های دیگران مصرف کند. سه سهم دیگر برای یتیمان آل محمد، مساکین و ابن سبیل آنان است هیچ‌یک از اقشار دیگر به هیچ وجه حقی در خمس ندارند. امام(علیه السلام) باید این سهام را به اندازه کفایت و نیاز سالانه هر یک از مستحقین به صورت متعادل تقسیم کند.[3] »

محقق حکیم (قدس سره) فرموده‌اند: این نظریه به مشهور، یا بیشتر اصحاب، یا مذهب اصحاب، یا همه اصحاب نسبت داده شده است، یا حتی به‌عنوان اجماع یا دین امامیه مطرح شده است (بر اساس تفاوت عبارات نسبت).[4]

دلایل این نظریه

دلیل اول: ضروری مذهب

شیخ صدوق(قدس سره) فرموده‌اند: «دین امامیه (از تعبیر “دین امامیه”، معنای ضرورت مذهب برداشت شده است) عبارت است از اعتراف به توحید خداوند، نفی تشبیه از او، و … . خمس واجب است در هر چیزی که ارزش آن به یک دینار برسد، مانند گنج‌ها، معادن، غواصی و غنیمت. خمس متعلق به خداوند عز و جل، رسول او(صلی الله علیه وآله) و ذی‌القربی است، همچنین یتیمان، مساکین و ابن سبیل[5] از اهل دین نیز از خمس بهره‌مند می‌شوند .[6]

دلیل دوم: اجماع

سید مرتضی(قدس سره) فرموده‌اند: «از مواردی که فقط امامیه به آن قائل است، این است که خمس به شش سهم تقسیم می‌شود.»[7]

ابن زهرة(قدس سره) فرموده‌اند: «خمس به شش سهم تقسیم می‌شود.»[8]

شیخ طبرسی(قدس سره) فرموده‌اند: «علما درباره کیفیت تقسیم خمس و مستحقین آن اختلاف نظر دارند. یکی از اقوال، نظریه‌ای است که اصحاب ما به آن معتقدند و آن تقسیم خمس به شش سهم است.»[9]

فاضل مقداد سیوری(قدس سره) فرموده‌اند: «اصحاب امامیه معتقدند که خمس به شش سهم تقسیم می‌شود.»[10]

صاحب ریاض(قدس سره) فرموده‌اند: «خمس به شش سهم تقسیم می‌شود، بر اساس ظاهر آیه کریمه و روایات معتبر فراوان که ضعف یا قصور آن‌ها به واسطه شهرت عظیم جبران شده است. این شهرت به حدی است که می‌توان آن را اجماع واقعی دانست، زیرا هیچ قائل مخالفی از میان اصحاب ما دیده نشده است.[11]

استاد: ما مرسلات اصحاب اجماع را حجت می‌دانیم.

دلیل سوم: ظهور آیه غنیمت

محقق حکیم(قدس سره) فرموده‌اند: «ظاهر کتاب بر این نظریه شهادت می‌دهد.»[12]

محقق آملی(قدس سره) فرموده‌اند: «تقریب استدلال به آیه غنیمت این است که لام در آیه دلالت بر ملک یا اختصاص دارد، و عطف با واو نیز دلالت بر مشارکت می‌کند، بنابراین، تقسیم خمس میان شش گروه ذکر شده واجب است.»[13]

محقق خوئی(قدس سره) فرموده‌اند: «آیه مبارکه که به سهام شش‌گانه تصریح دارد، برای ما کافی است. این تصریح هم در صورتی که غنیمت به معنای مطلق ریح باشد روشن است، و هم اگر غنیمت به غنایم دارالحرب اختصاص داشته باشد (استاد: این معنای “غنایم دارالحرب” را اهل سنت گفته‌اند و غلط است، و خلاف لغت می‌باشد). دلیل‌هایی که خمس را در مواردی مانند غواصی، گنج، معدن و غیره ثابت کرده‌اند، بدون بیان مصرف آن، به وضوح نشان می‌دهند که مراد از خمس همان خمس معهود مقرر در شریعت مقدس است که در آیه مبارکه به آن و مصرف آن اشاره شده است.»[14]

محقق میلانی(قدس سره) فرموده‌اند: «بر این نظریه (تقسیم خمس به شش سهم) به آیه مبارکه و روایات استدلال شده است. اما آیه، آیه غنیمت است. وقتی یک امر واحد میان چندین گروه قرار گیرد، ظاهر آن تقسیم میان آن‌ها است.

برخی از احادیث ذکر کرده‌اند که خمس به طور کامل به امام می‌رسد و او اختیار کامل بر مصرف آن دارد.

از ذکر “لام” در آیه می‌توان این نتیجه را گرفت که این اصناف (یتیمان، مساکین و ابن سبیل) اگرچه مستحق خمس هستند و سهام خود را دارند، اما دریافت سهم‌های آنان به واسطه اعطای امام(علیه السلام) انجام می‌شود. به این معنا که این سهام تنها با اجازه و اختیار امام(علیه السلام) به آنان تعلق می‌گیرد. اگر سهم‌های متعلق به این اصناف کفایت نیاز آنان را نکند، امام(علیه السلام) موظف است از سهم خود برای تکمیل نیازهای آنان استفاده کند، و در صورتی که سهم‌ها بیش از نیاز آنان باشد، امام(علیه السلام) می‌تواند مقدار اضافه را برای خود بردارد. این نکته که امام(علیه السلام) اختیار کامل بر خمس دارد، ممکن است بخشی از فلسفه تقسیم خمس به این شکل باشد. در هر صورت، ظاهر آیه کریمه به طور واضح بر تقسیم خمس به شش سهم دلالت دارد.

نکته:

1. برخی از مراجع هنگام پرداخت خمس به طلاب، این نیت را دارند که خمس، ملک شخصی طلاب نیست، بلکه فقط اجازه تصرف دارند. به این معنا که خمس، ملک امام است. اما برخی دیگر می فرمایند که این پول را می‌توان تملک کرد. محقق بروجردی(قدس سره) فرموده‌اند: «من خمس را خودم تصرف می‌کنم، اما چون من رئیس حوزه هستم و طلاب به عنوان عیال من حساب می‌شوند، من خمس را به طلاب می‌دهم.» شاید به دلیل شروطی که برای مصرف خمس گذاشته‌اند، این نیت را داشته‌اند.

2. اگر چنین باشد، محقق بروجردی(قدس سره) می‌توانند فطریه طلاب را نیز پرداخت کنند، زیرا طلاب نان‌خور ایشان حساب می‌شوند.

 


[1] .قائل به این تفسیر محقق خلخالی می باشند: أي كل من الفرقة المؤمنة و المخالفة فمستضعفها - و هو من قصر عن إدراك الحق و الباطل - ملحق بها في إعطاء الخمس و المنع عنه، كما هو الحال في سائر الأحكام من الزواج و الإرث و الزكاة و نحوها، و ذلك للصدق العرفي كما لا يخفى، فإنه يصدق عنوان المؤمن أو المخالف عليه، بل مقتضى ذلك أن يكون منها، لا ملحق بها للصدق حقيقة فقه الشیعه، کتاب الخمس و الاطفال، للخلخالی، ج2، ص507.
[2] . قال المحقق الآملي: المراد من المستضعف هو السفيه أو الأبله و نحوهما ممن لا يقدر على حفظ ماله و يحتاج الى القيم. مصباح الهدى في شرح العروة الوثقى‌، الآملي، الشيخ محمد تقى، ج11، ص171.
[5] . صرح فی المقنع بان السهام لأقرباء النبی(صلی الله علیه وآبه). المقنع، الشيخ الصدوق، ج1، ص171.
[13] مصباح الهدى في شرح العروة الوثقى‌، الآملي، الشيخ محمد تقى، ج11، ص162.
[14] موسوعة الامام الخوئي، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج25، ص310.
logo