1404/02/31
بسم الله الرحمن الرحیم
کیفیّت جمع بین مطلق و مقیّد «3»/فصل سوّم /مقصد پنجم: مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن
موضوع: مقصد پنجم: مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن/فصل سوّم /کیفیّت جمع بین مطلق و مقیّد «3»
فائدة:
همان طور که بیان شد محقّق خویی؟ره؟ محلّ نزاع را در فرضی میدانند که مطلق و مقیّد، متوافقین باشند و در صورتی که مطلق و مقیّد، مختلفین باشند، میفرمایند: «فقد تسالم الأصحاب فیه علی حمل المطلق علی المقیّد...»؛ ولی با این وجود ایشان در ادامه در مقام ایراد برآمده و میفرمایند:
«و لكن الظاهر أنّه لا وجه للفرق بين هذا القسم و القسم الأول فهما من واد واحد فلا وجه للإنفاق في الأول و الاختلاف في الثاني أصلاً؛ فإنّه إن حمل المطلق على المقيّد في الأوّل ففي الثاني أيضاً كذلك و إن حمل المقيّد في الثاني على أفضل الأفراد برفع اليد عن ظهوره في الوجوب، حمل المقيّد في الأول على المرجوحيّة، حيث إنّ ظهور الأمر في جانب المقيّد في الوجوب ليس بأقلّ من ظهور النهي في الحرمة فما يقتضي رفع اليد عن ظهور الأمر في الوجوب و حمله على الرجحان، يقتضي رفع اليد عن ظهور النهي في الحرمة و حمله على المرجوحية و كيف كان فالملاك في القسمين واحد فلا وجه للتفرقة بينهما»[1] .
خلاصه آن که ایشان میفرمایند در فرضی که مطلق و مقیّد متنافی باشند که محلّ بحث در ما نحن فیه میباشد، هیچ تفاوتی بین مطلق و مقیّد از نوع متوافقین با مطلق و مقیّد از نوع مختلفین وجود ندارد و هر امری که در مطلق و مقیّد مختلفین، اقتضاء میکند، حمل مطلق را بر مقیّد، همان امر و ملاک اقتضا میکند حمل مطلق را بر مقیّد، در مطلق و مقیّد متوافقین و وجهی برای اجماع و اتّفاق در حمل مطلق بر مقیّد در صورت اول و اختلاف در صورت دوم وجود ندارد.
به نظر میرسد مدّ نظر مشهور این است که با وجود اختلاف دلیل مطلق و مقیّد به لحاظ ایجاب و سلب، عرفاً ظهور در این دارد که اَحدهما مورد اراده جدّی متکلّم میباشد؛ چون عرف با دیدن تغییر روش بیان از متکلّم حکیم، به این نتیجه میرسد که او میخواهد نسبت به بیان گذشته خود تضییقی را ایجاد نماید، به همین جهت علما گفتهاند در فرضی که مطلق و مقیّد به لحاظ ایجاب و سلب مختلف باشند، باید مطلق حمل بر مقیّد گردد و در نتیجه اراده جدّی متکلّم به فرد مقیّد تعلّق خواهد گرفت؛ ولی در صورت دوم و عدم وجود اختلاف بین دلیل مطلق و دلیل مقیّد به لحاظ ایجاب و سلب، عرفاً چنین ظهوری حاصل نمیگردد، بلکه احتمال داده میشود مولا در صدد بیان دلیل اول بوده و در صدد تفهیم بهتر آن به مخاطب میباشد، لذا علما در این صورت اختلاف نموده، چون همان طور که احتمال دارد متکلّم در صدد بیان یک مطلب باشد و در نتیجه باید مطلق حمل بر مقیّد گردد، احتمال دارد در صدد بیان دو مطلب باشد، به این صورت که با دلیل مطلق، حکم را برای تمام افراد و مصادیق ثابت مینماید و به واسطه دلیل مقیّد در صدد بیان افضل افراد یا فرد مؤکّد میباشد.
دلیل حمل مطلق بر مقیّد
قوله: «و قد استدلّ بأنّه جمع بين الدليلين و هو أولى».
بیان شد در فرضی که دلیل مطلق و دلیل مقیّد از نوع متوافقین باشند، مطابق نظر مشهور، باید مانند فرضی که از نوع مختلفین هستند، دلیل مطلق حمل بر دلیل مقیّد گردد. به عبارت دیگر مشهور قائل به حمل مطلق بر مقیّد میباشند مطلقاً.
در ادامه مصنّف میفرمایند برای نظریّه مشهور یعنی حمل دلیل مطلق بر دلیل مقیّد این گونه استدلال شده است که مطابق قاعده، «الجمع مهما أمکن أولی من الطرح» و در ما نحن فیه تقیید و حمل بر مطلق بر مقیّد باعث جمع بین دو دلیل میشود و همان طور که بیان شد، جمع بین دو دلیل اولی از طرح یکی از آنها میباشد.
فائدة:
این استدلال در قوانین الأصول مطرح شده و ایشان آن را به اکثر علما نسبت داده و میفرمایند: «و احتجّ الأكثرون : بأنّه جمع بين الدليلين، لأنّ العمل بالمقيّد يستلزم العمل بالمطلق دون العكس»[2] .