1403/09/27
بسم الله الرحمن الرحیم
ثمره بحث خطابات شفاهیّه «2»/فصل هشتم /مقصد چهارم: عامّ و خاصّ
موضوع: مقصد چهارم: عامّ و خاصّ/فصل هشتم /ثمره بحث خطابات شفاهیّه «2»
و فيه[1] : أنّه مبنيٌّ على اختصاص حجّيّة الظواهر بالمقصودين[2] بالإفهام، و قد حُقّق عدم الاختصاص بهم.
و لو سلّم[3] فاختصاص المشافهين بكونهم[4] مقصودين بذلك[5] ممنوعٌ، بل الظاهر أنّ الناس كلَّهُم إلى يوم القيامة يكونون كذلك[6] و إن لم يعمّهم الخطاب، كما يومئ[7] إليه[8] غير واحدٍ من الأخبار.
نقد ثمره اول
قوله: «و فيه: أنّه مبنيٌّ على اختصاص حجّيّة الظواهر بالمقصودين بالإفهام، و قد حُقّق عدم...».
مصنّف در مقام نقد این ثمره میفرمایند این ثمره مبتنی بر قول به اختصاص حجّیّت ظواهر به مقصودین به افهام میباشد. یعنی تنها مقصودین به افهام حقّ برداشت و ظهورگیری دارند؛ لکن اوّلاً در بحث حجّیّت ظواهر بیان خواهد شد که دلیل بر حجّیّت ظواهر، سیره عقلائیّه است و این سیره اختصاصی به مقصودین به افهام نداشته و همه حقّ برداشت و ظهورگیری دارند، خواه مقصود به افهام باشند و خواه مقصود به افهام نباشند، لذا چه قائل به تعمیم خطابات شفاهیّه نسبت به معدومین شویم و چه قائل به اختصاص آنها به حاضرین و موجودین، معدومین نیز حقّ برداشت و ظهورگیری داشته و ظواهر خطابات شفاهیّه برای آنها نیز حجّت خواهد بود؛
ثانیاً بر فرض، اختصاص حجّیّت ظواهر به مقصودین به افهام پذیرفته شود، تنها حاضرین و موجودین مقصود به افهام نمیباشند، بلکه ظاهر آن است که تمام مردم تا روز قیامت، مقصود به افهام میباشند، لذا ظواهر خطابات شفاهیّه برای معدومین نیز حجّت خواهد بود و آنها نیز حقّ برداشت و ظهورگیری دارند، چه قائل به تعمیم خطابات شفاهیّه نسبت به معدومین شویم و چه قائل به اختصاص آنها به حاضرین و موجودین و مؤیّد این مطلب، اخبار متعدّدی مانند حدیث ثقلین است که در این زمینه وارد شده است و به مردم دستور میدهد، اخبار متعارض را بر کتاب عرضه کنند و این اخبار، ظهور در این دارند که همه مردم تا روز قیامت حقّ برداشت و ظهورگیری از آیات قرآن را دارند وگرنه عرضه اخبار متعارض بر آیات قرآن در جهت تشخیص روایت صحیح معنا نخواهد داشت.
فائدة:
محقّق خویی در محاضرات[9] و مرحوم شهید صدر در بحوث[10] ثمره فوق را بیان نموده و به نقد مذکور از جانب محقّق خراسانی اشاره نموده و ظاهراً نقد مذکور را وارد میدانند.