1404/06/25
بسم الله الرحمن الرحیم
مسأله اوّل: دیه عقل «3»/فصل سوّم: دیه منافع /کتاب الديات
موضوع: کتاب الديات/فصل سوّم: دیه منافع /مسأله اوّل: دیه عقل «3»
فائدة
همانطور که در گذشته مکرّر بیان شد ملاک در ثبوت دیه یا ارش عروض جنایت بر مجنیّ علیه و انتساب آن به جانی میباشد لذا در ما نحن فیه هرگاه سببی موجب زوال عقل شود، دیه کامل ثابت میگردد و فرقی بین ضرب و غیر ضرب و ضرب بر سر یا غیر سر نیست. بنابراین اگر به واسطه ترساندن دیگری یا خوراندن دارو و یا به واسطه سحر و جادو عقل دیگری زائل گردد، دیه کامل ثابت خواهد شد؛ به همین جهت صاحب جواهر در ادامه عبارت گذشته میفرمایند: «بل ظاهر الفتوی و معقد نفی الخلاف و غیرهما عدم الفرق في ذلک بین الضرب علی الرأس و غیره[1] أو غیره[2] ممّا لیس بجرح أو ضرب کما لو أفزعه[3] حتّی ذهب عقله و هو واضح»[4] . یعنی فتاوای علماء در ثبوت دیه به واسطه از بین رفتن عقل مطلق بوده و هیچ تفصیلی بین اسباب مختلف ذهاب عقل قائل نشدهاند و این ظهور در آن دارد که ملاک و مناط در ثبوت دیه، از بین رفتن عقل میباشد[5] و لو اینکه این ذهاب عقل به واسطه ترساندن و مانند آن باشد؛ علاوه بر این در ثبوت حکم مذکور اختلافی وجود نداشته و اتّفاق نظر وجود دارد و این نشان دهنده آن است که در ثبوت دیه به جهت ذهاب عقل هیچ تفاوتی بین اسباب مختلف وجود ندارد.
حضرت امام(ره) نیز در تحریر الوسیلة بعد از بیان حکم مذکور میفرمایند: «مسألة ۱: لا فرق في ذهابه أو نقصانه بین کون السبب فیهما الضرب علی رأسه أو غیره و بین غیر ذلک من الأسباب فلو أفزعه حتّی ذهب عقله فعلیه الدیة کاملة و کذا لو سحره»[6] .
قانونگذار نیز در پایان مادّه مذکور میفرمایند: «... خواه جنایت در اثر ایراد ضربه و جراحت و خواه ترساندن و مانند آن باشد».