1403/10/30
بسم الله الرحمن الرحیم
مسأله دوازدهم: دیه ستون فقرات «2»/فصل دوم: میزان و مقدار دیه /کتاب الديات
موضوع: کتاب الديات/فصل دوم: میزان و مقدار دیه /مسأله دوازدهم: دیه ستون فقرات «2»
(في الظهر إذا کسر الدیة) لصحیحة الحلبي عن الصادق(ع): «في الرجل یکسر ظهره فقال: فیه الدیة کاملة».
در مورد حالت اوّل مرحوم مصنّف می فرمایند: «في الظهر إذا کسر الدیة» یعنی در صورت شکستن کمر که شکستگی آن به شکستن ستون فقرات و مهره های کمر است، دیه کامل ثابت می گردد. در ادامه مصنّف میفرمایند: «و لو صلح فثلث الدیة»، لذا به قرینه مقابله، عبارت ما نحن فیه ایشان مربوط به حالتی است که ستون فقرات به گونه ای شکسته که درمان نشود؛ به همین جهت صاحب جواهر ذیل عبارت مرحوم محقّق، قید «و لم یصلح» را اضافه نموده و می فرمایند: «الثاني عشر: الظهر و فیه إذا کسر و لم یصلح الدیة کاملة»[1] .
ایشان در ادامه در مورد حکم مذکور ادّعای اجماع و نفی خلاف نموده است[2] .
قانون گذار نیز در ابتدای مادّه ۶۴۷ در قالب بند الف می فرماید: «شکستن ستون فقرات در صورتی که اصلا درمان نشود ... موجب دیهی کامل است».
دلیل بر این حکم، هم روایاتی است که به صورت خاصّ دلالت دارند و هم روایاتی که به صورت عامّ، چون کمر عضو واحد به حساب می آید. البته روایات عامّ زمانی دلالت بر حکم مذکور در ما نحن فیه دارند که علاوه بر قطع، حالات دیگر مانند شکستن و خم شدن را شامل شوند، لذا صاحب جواهر در ادامه گذشته بعد از ادّعای اجماع و نفی خلاف می فرمایند: «مضافا[3] إلی قول الصادق(ع): «في الرجل یکسر ظهره فقال: فیه الدیة کاملة» و قول أمیرالمؤمنین(ع) في خبر السکوني: «في الصلب الدیة» »[4] و سپس در ادامه میفرمایند: «بل و إلی ما دلّ علی وجوبها فیما کان منه في البدن واحد، بناء علی شموله للقطع و غیره الذي منه محلّ الفرض»[5] . شارح نیز ذیل عبارت مصنّف در مقام تعلیل بر حکم مذکور می فرمایند: «لصحیحة الحلبي عن الصادق(ع): «في الرجل یکسر ظهره فقال: فیه الدیة کاملة» »[6] .
فائدة
بعضی از علماء بین صلب و ظهر فرق گذاشته و ظاهرا به ستون فقرات و مهره های کمر، ظهر می گویند و به مجاری نطفه مرد صلب اطلاق می نمایند، لذا روایاتی که در آنها از عنوان صلب استفاده شده است مانند روایت سکونی (في الصلب الدیة) را قابل استناد در ما نحن فیه نمی دانند و لکن مشهور علماء صلب را همان ظهر می دانند، لذا صاحب جواهر بعد از اسناد تفاوت گذاشتن بین صلب و ظهر به علّامه در ارشاد الأذهان و تحریر می فرمایند: «إلّا أنّه[7] خلاف ظاهر الأصحاب، بل صریح بعضهم تفسیر الصلب بالظهر کما عن مجمع البحرین و غیره و في الصحاح: «الصلب من الظهر و کلّ شیء من الظهر فیه فَقار فذلک الصلب» و في مختصر النهایة: «الصلب الظهر» ...»[8] خلاصه آنکه ایشان می فرمایند: مطابق نظر مشهور علماء، صلب همان ظهر می باشد لذا در ما نحن فیه همان طور که می توانیم به روایاتی مانند صحیحه حلبی که در آنها از عنوان ظهر استفاده شده است، استناد نماییم، به روایاتی که مانند روایت سکونی در آنها از عنوان صلب استفاده شده است نیز استناد نماییم.